«دنیای اقتصاد» بازی دو قلوهای خودرویی را بررسی کرد
صعود نامتقارن «خودرو» و «خساپا»
دلیل توجه به نماد معاملاتی این دو شرکت نه ارزندگی آنها بلکه مزیت سفته بازی است که در ذهن فعالان با نگاه کوتاه مدت در بازار پدیدآمده است. ریشه این قضیه در قیمت اندک سهام این دو شرکت خودروسازی نهفته است که با توجه به کاهش نسبت قیمت دفتری به قیمت واقعی، هر نوع افزایش قیمت در این نمادها تا رسیدن به ارزش جایگزینی را میسر میکند. همین امر سبب شده تا «خودرو» و «خساپا» که هر دو نیز زیان ده بودهاند، نه تنها در طول دو سال و نیم گذشته بلکه از بدو حضور خود در بازار سرمایه عرضه و تقاضایی نا متوازن با وضعیت درآمدی شرکت را شاهد باشند. در آخرین نوبت این توجهات سفته بازانه که از دو سال قبل آغاز شده است، قیمت سهام ایران خودرو و سایپا بازدهی دور از انتظار را برای سهامداران خود به ارمغان آوردهاند. این دو سهم بورسی که از ابتدای افزایش قیمت ارز از سال ۹۷ به دلیل مشمولیت ماده ۱۴۱ قانون تجارت با افزایش تقاضا مواجه شدند، از آن زمان تا کنون به جز چند روز معدود که صرف اصلاح قیمتها شد روند صعودی بی وقفه را شاهد بوده اند؛ صعودی که با اعلام افزایش سرمایه آنها در اسفندماه سال گذشته موقتا مسکوت ماند و با بازگشت مجدد آنها به چرخه معاملات با سرعتی بیشتر تداوم یافت. در اردیبهشت ماه سال جاری انتظار دو ماهه سهام داران در این دو نماد به اتمام رسید. تعداد سهام «خساپا» از ۳۹ میلیارد و ۲۶۶ میلیون سهم به ۱۹۵ میلیارد و ۵۱۰ میلیون سهم افزایش یافت و این شرکت با انتقال مبلغ حاصل از تجدید ارزیابی داراییها به حساب سرمایه از لبه پرتگاه ورشکستگی دور شد. با این حال اتفاق خاصی در شرکت نیفتاد که سودآوری پایدار را برای سنوات آتی شرکت تضمین کند. ایران خودرو نیز مسیری مشابه را پیمود، تبدیل ۱۵ میلیارد و ۳۰۰ میلیون سهم شرکت به ۳۰۱ میلیارد و ۶۵۶ میلیون سهم، بدون آنکه اثری از افزایش بهرهوری باشد و اندکی از هزینههای سرسامآور مالی شرکت کم شده باشد. با تمامی این اوصاف اما بازار همچنان مشتاق خرید نمادهایی بود که چشم انداز مشخصی از سودآوری در سالهای پیش رو نداشتند. در واقع اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم برخلاف بسیاری از نمادهای فعال در صنایع فلزی_ معدنی یا پتروپالایشی که بنیه بنیادی دارند، دو قلوی خودروسازی از ابتدای مسیر تا مقطع زمانی فعلی بر بال شایعه و خبر، مسیر ترقی را پیمودهاند و مزیت به خصوصی ندارند. با این حال همین شایعهها سبب شده تا بازدهی «خودرو» در دو سال و نیم اخیر به ۵ هزار و ۸۳۰ درصد و بازدهی «خساپا» به ۳ هزار و ۱۱۲ درصد برسد. این بازدهی در حالی رقم میخورد که به گمان بسیاری بازی صعودی این دو عزیز دردانه که تبلور دخالت در اقتصاد هستند و سالهاست با ناکارآمدی مصرفکننده را از خودروی با کیفیت دور نگه داشتهاند، با اعمال افزایش سرمایه به پایان میرسید. با این حال شاهد آن بودیم که خوشنامی این دو نماد در رشد بی بنیاد و بازار نقدینگی که از ابتدای سال تا کنون بر سر بازار سرمایه باریده است، پس از بازگشایی بار دیگر به کمک نمادهای سایپا و ایران خودرو آمد و بازده یاد شده را رقم زد. بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد که ارزش بازار شرکت ایران خودرو در اوج قیمت ۸۰۴ تومانی آن در تاریخ هفتم مرداد ماه سال جاری ۲۴۲ هزار و ۵۳۱ میلیارد و ۴۷۸ میلیون تومان بوده است و کل شرکت سایپا نیز در تاریخ یاد شده به گواه عرضه و تقاضا در بازار سرمایه ۱۰۵ هزار و ۹۶۶ میلیارد و ۷۱۸ میلیون تومان ارزش داشته است. معلوم نیست که اگر این حجم از نقدینگی وارد معاملات سهام این دو شرکت نمیشد، آیا ممکن بود که ارزش دلاری این دو شرکت از ارزش بازار بسیاری از تولیدکنندگان بزرگ خودرو در جهان فراتر میرفت یا نه، اما آنچه مسلم است اختلاف معنا داری است که عملکرد این دو شرکت با خودروسازان بزرگ فعال در بازارهای بینالمللی دارد. حال باید صبر کرد و دید آیا رشد قیمت در نمادهای «خساپا» و «خودرو» پیشخور شدن تورم انتظاری است که به جان فعالان بازار افتاده یا حبابی است زودگذر که مانند سالهای گذشته بالاخره از این نمادها رخت بر میبندد.