تحلیل اکونومیست از اوضاع فرانسه:
سال سخت سارکوزی
یک سال زمانی کوتاه برای بهبار نشستن دستاوردهای سیاسی است، اما نیکلا سارکوزی که ۱۲ ماه پیش بهعنوان رییسجمهوری فرانسه برگزیده شد، چنان عمل کرد که جهان انتظار نتایجی سریع را از او دارد. او اهدافی بلند پروازانه را در مورد اینکه میتواند خیلی سریع اقتصاد فرانسه را فعال کند، مطرح کرد.
مترجم: شادی آذری
یک سال زمانی کوتاه برای بهبار نشستن دستاوردهای سیاسی است، اما نیکلا سارکوزی که ۱۲ ماه پیش بهعنوان رییسجمهوری فرانسه برگزیده شد، چنان عمل کرد که جهان انتظار نتایجی سریع را از او دارد. او اهدافی بلند پروازانه را در مورد اینکه میتواند خیلی سریع اقتصاد فرانسه را فعال کند، مطرح کرد. او در نوشتههای پیش از انتخابش مدعی شد که اصلاحات اقتصادی در همه ابعاد باید بهطور همزمان صورت پذیرد و نه قدمبهقدم. بهعلاوه او گفته بود که بخش اعظم اصلاحات اقتصادی نیز باید در سال اول ریاست جمهوریاش تحقق یابد بهطوریکه منافع این اصلاحات پیش ازآنکه او دوباره با آرای مردم در انتخابات مواجه شود باید برای رایدهندگان بهحقیقت بدل شود.
اگر سارکوزی حتی با استانداردهای خودش مورد قضاوت قرار گیرد، اولین سال خود را بسیار مایوس کننده سپری کرد. او پس از موفقیت در انتخابات ریاستجمهوری و کسب اکثریت آرا در پارلمان، زندگی در الیزه را با سروصدای بسیار آغاز کرد. اما پس از چند مبارزه نمادین همه آن سروصداها خاموش شد. شعارهای اصلاحات او تمرکز خود را از دست داد و وجههای که برای خود بهدست آورده بود بهضعف تبدیل شد. وقتگذرانی (و سپس ازدواج) او با کارلا برونی برای او یک شکست بود و محبوبیت خود را بهواسطه آن از دست داد.
داستان یکسال گذشته سارکوزی درخارج بهتر از آنچه در داخل فرانسه بهنظر میرسد، تلقی شده است. قراربود سارکوزی نقش فرانسه را در اروپا بهعنوان یک مهره مرکزی حفظ کند و روابط آسیب دیده کشورش را با آمریکا بهبود بخشد. اگرچه روابط او با صدراعظم آلمان، آنگلامرکل، چندان بیرنجش نبود، اما نقشی حیاتی در کمک به وی برای سروسامان دادن به قانون اساسی مرده اتحادیه اروپا ایفا کرد، که البته این کار در قالب پیمان جدید لیسبون صورت گرفت. او برنامههای بزرگی برای سهم ششماهه فرانسه در ریاست اتحادیه اروپا دارد.
ریاست دورهای فرانسه در اتحادیه اروپا از اول ماه جولای آغاز میشود و قرار است در این دوره سیاستهای دفاعی اتحادیه اروپا تقویت شود. البته هرگونه امیدی مبنی براینکه او اصلاحاتی را در سیاستهای معمول بخش کشاورزی ایجاد کند، درحال رنگ باختن است.
در آن سوی آتلانتیک، تصویر فرانسه از روزهای بدگذشته مربوط به دوران ژاک شیراک تغییر کرده است. درآنجا رییسجمهوری جدید توانست به دو دلیل برای خود احترام ایجاد کند. اول بهخاطر اعزام نظامیان بیشتر به افغانستان و دوم بهخاطر یادآوری خاطرات شارل دوگل از طریق مشارکت دوباره فرانسه با اعزام نیروهای نظامی به ناتو. او با اسرائیل رابطه دوستانهتری برقرار کرد و رویکردی را که ژاک شیراک در روابطش با روسیه و چین داشت، کنار گذاشت. وزیر امور خارجه او برنارد کوشنر، سوسیالیستی که موسسه خیریه مدیسنسن فرونتیرز را تاسیس کرد، جنبه دفاع از حقوق بشر را در سیاست خارجهای که معمولا با رویکردهای اقتصادی همراه بود، پررنگتر کرد.
با وجود همه اینها آنچه برای رایدهندگان فرانسوی مهم است آن چیزی است که در داخل کشورشان در جریان است. آنها به این دلیل سارکوزی را به عنوان رییسجمهوری خود برگزیدند که فکر میکردند فرانسه نیاز به گسستی با گذشتهاش دارد. طی ربع قرن ریاست جمهوری میتران و شیراک، رشد اقتصادی فرانسه به طور عمده از میانگین رشد اقتصادی اروپا کمتر بود، بیکاری (به خصوص در میان جوانان) همیشه بالاتر از میانگینهای اروپا بود، هزینههای دولت به بیش از نصف تولید ناخالص داخلی فرانسه رسید و بدهیهای این کشور از بدهیهای هر کشور بزرگ دیگر در اتحادیه اروپا سریعتر رشد کرد. تلاش برای اصلاحات توسط اتحادیههای کارگری و سنت ترسناک ریختن به خیابانها ناکام میماند.
سارکوزی چند مورد اصلاحات زودهنگام را به اجرا گذاشت که از جمله آنها میتوان اصلاحات در دانشگاهها و نظامهای مستمریهای خاص برای کارگران بخش دولتی را ذکر کرد. اما همانطور که او خود نیز به تازگی در مقابل دوربینهای تلویزیونی اعتراف کرده است، اشتباهاتی هم داشت و اصلاحات او قدرت خود را از دست داده است. هماکنون او بر موج جدیدی از تغییرات سوار است. او این تغییرات را از راهکارهای «مدرنسازی اقتصادی» که این هفته توسط وزیر اقتصاد خود معرفی کرد، آغاز کرده است. هدف تعیین شده، افزایش رقابت و ترویج کارآفرینی است. شاید یک شروع تازه به این معنا باشد که سارکوزی هرچند با تاخیر، گسست لازم با گذشته را ایجاد میکند، اما سه دلیل وجود دارد که میتوان به آن شک کرد.
اولین دلیل کاهش محبوبیت اوست. نظرسنجیهایی که در آستانه سالروز انتخاب او به عنوان رییسجمهوری انجام شد، برای او مایوسکننده بود. او در سال اول کمطرفدارترین رییسجمهوری تاریخ جمهوری پنجم فرانسه شناخته شد و اعتقاد بر این است که یک سال گذشته ریاست جمهوری او به هدر رفته است. محبوبیت رییسجمهوری در فرانسه به این دلیل اهمیت دارد که در نظام این کشور پارلمان معمولا از قدرت کمتری نسبت به مردم خیابانها برخوردار است. اگر سارکوزی در زمینه اصلاحات بحثبرانگیزتری که مطرح کرده است از جمله اصلاحات بندرگاهها، مدارس، بازار کار یا مدت خدمت برای دریافت مستمری موفق نشود، به احتمال زیاد مجبور خواهد بود با اعتصابهای زیادی توسط مردم دست و پنجه نرم کند. دلسردی از او، که نه به خاطر اصلاحاتش، بلکه به خاطر زندگی خصوصی آشفتهاش افزایش یافته است، این شرایط را وخیمتر میکند.
این اقتصاد است ابله!
دلیل دوم برای نگرانی، چشمانداز اقتصادی است. تاکنون اقتصادهای اروپا به طرز شگفتانگیزی در برابر بحران اعتبارات و رکود اقتصادی آمریکا انعطاف پذیر بودهاند. اما آخرین پیشبینیهای کمیسیون اروپا حاکی از آن است که رشد اقتصادی این کشورها رو به کندی گذاشته است. به علاوه این کمیسیون پیشبینی خود را از خطر افزایش کسری بودجه فرانسه باز هم بالاتر برده است. بنابراین سارکوزی آزادی عمل کمتری خواهد داشت که از ابزارهای مالی برای پیشبرد اصلاحات محقق نشده خود استفاده کند.
یک سیاستمدار زبده میتواند چنان از یک اقتصاد با رشد کند استفاده کند که اصلاحات خود را پیش براند. او میتواند این ادعا را داشته باشد که دوران سخت
و افزایش هزینههای زندگی برای مردم عادی لزوم تغییرات را قوت بخشیده است.
این همان چیزی است که مارگارت تاچر در اوایل دهه ۸۰میلادی در بریتانیا گفت، هیچکس در آن زمان شک نداشت که آزادسازی و جهتگیری به سوی بازار آزاد که تاچر انگلستان را به سوی آن سوق میداد، هر چند زمان زیادی میبرد، اما هدفی بود که تاچر به خوبی به سمت آن گام برمیداشت. اما این در مورد سارکوزی صدق نمیکند و این همان نکته سوم برای شک کردن در مورد سارکوزی است.
رییسجمهوری فرانسه فلسفه اقتصادی متناقضی دارد. به نظر میرسد در اصلاحات و تحسین علنی نظام انگلو - آمریکایی، بیش از آنکه به آزادسازی اقتصادی بیاندیشد به رقابت فکر میکند. اما در عین حال او خیلی رسا درباره حمایت از شرکتها و مشاغل داخلی سخن میراند و از ارزش شرکتهای بزرگ ملی میگوید: او بیش از حد از مداخله سخن میگوید و این پیام برای رایدهندگانی که مصمم به دستیابی به بازارهای آزاد بودند به هیچ وجه خوشایند نیست.
خلاصه اینکه یک سال گذشت و سارکوزی کمتر از آنچه قول داده بود، عمل کرد. او زمان کمی در اختیار دارد که آنچه از دست داده است را جبران کند. موفقیت غیرممکن نیست. اما اگر یک سال بد دیگر را پشت سر بگذارد در موردش خواهند نوشت او هم مانند ژاک شیراک از آب درآمد.
ارسال نظر