نگاه دیگران/ بخش چهلوچهارم
بازی بزرگان؛ سناریوهایی برای همزیستی چین و آمریکا در دهه ۲۰۳۰
سه حوزه خاص نظمسازی
فرآیند ایجاد نظم جهانی را میتوان با تفکیک نظم به مجموعهای از هنجارها، قوانین و استانداردها در حوزههای موضوعی خاص، تشریح کرد. بسیاری از محققان نظم جهانی از این گزاره حمایت میکنند که هیچ نظم مبتنی بر قوانین ثابت با مرزهای مشخص وجود ندارد. در عوض، همانطور که «آلیستر ایان جانستون» استدلال کرده است، نظم جهانی «جهانی از نظمهای متعدد در حوزههای مختلف را به وجود میآورد» که برخی از آنها با هم همپوشانی دارند و برخی دیگر در تنش هستند. همانطور که قبلا اشاره شد، برخی از این اجزای هنجاری نظم جهانی بهویژه گسترده هستند؛ زیرا با سایر مسائل مهم دارای سرنوشت مشترک مرتبط هستند یا به یکدیگر وابستهاند. آنها میتوانند بهعنوان دروازهای برای بحث در مورد سایر مسائل مرتبط که به همین ترتیب، برای بسیاری از بازیگران سیاسی حیاتی هستند، عمل کنند و در نتیجه چشمانداز ایجاد یک اجماع بینالمللی گستردهتر را بهبود بخشند.
سه مورد از این مسائل یا حوزههای مذاکره در زیر بررسی شده است که مورد اول و دوم احتمالا منجر به پیشرفت میشوند.
* تغییرات اقلیمی میتواند منجر به بحثهای بیشتر در مورد سایر مسائل مربوط به سیاره زمین و مسائل سیاسی شود. وضعیت اضطراری اقلیمی بهعنوانمثال با مهاجرت اجباری، اختلال در تامین غذا و آب، کاهش تنوع زیستی، افزایش شیوع بحرانهای بهداشتی، افزایش سطح فقر و افزایش نابرابری اقتصادی داخلی و بینالمللی مرتبط است. این امر به طور مشابه بر امنیت انرژی و انتقال انرژی تاثیر میگذارد. همچنین در گذشته اخیر، برخی ساختارهای شخصیسازیشده و نهادینهشده برای رسیدگی به این موضوع وجود داشته که میتواند همکاری بیشتر چین و ایالات متحده را در زمینههای مرتبط تشویق کند. در سالهای اخیر، توجه دو کشور به این موضوع از ایجاد یک رابطه قوی و ظاهرا محترمانه بین مذاکرهکنندگان اصلی سابق (یعنی «جان کری» از طرف ایالات متحده و «شی ژنهوا» از طرف چین) بهرهمند شده است. بااینحال، حتی با وجود مذاکرهکنندگان جدید در هر دو طرف، این رویکرد شخصیسازیشده میتواند ادامه یابد. تغییرات اقلیمی مرتبا در صدر فهرستی قرار داشته است که هر دو دولت هنگام جستوجوی نمونههایی از همکاری بالقوه یا واقعی به آن اشاره میکنند. مواردی وجود داشته است که توافق بین آنها به نتایج همکاری در سطح جهانی کمک کرده که توافق پاریس نمونهای از آن است.
