جیب کرملین هنوز  پر است

کارشناسان بر این باورند که «تحریم‌ها» و «ادامه کمک‌های نظامی» ابزاری برای چانه‌زنی در هر مذاکره‌ای خواهند بود. بنابراین ابزارهای تحریمی که ترامپ در اختیار خواهد داشت، چقدر ارزشمند است؟ پاسخ به‌شدت مورد بحث است. پیش‌بینی‌ها در ماه‌های اولیه جنگ مبنی بر اینکه محدودیت‌های اقتصادی به زودی رژیم پوتین را تضعیف می‌کند یا «روبل» را به «آوار» تبدیل می‌کند، محقق نشد. پوتین همچنان در کرملین مستقر است و نیروهای او در حال وارد آوردن «خسارات تنبیهی» به اوکراین و کسب مزیت‌هایی در میدان نبرد هستند. «سرگئی گوریف»، اقتصاددان روسی که در سال۲۰۱۳ از کشور گریخت و اکنون رئیس دانشکده بازرگانی لندن است، می‌گوید: «با این حال، این ایده که تحریم‌های اقتصادی می‌تواند به سرعت جنگ را پایان دهد، همواره محصول امید بود تا یک ارزیابی واقع‌بینانه». گوریف گفت که معیار بهتری برای موفقیت این است که بپرسیم آیا تحریم‌ها توانایی مسکو را برای به راه انداختن موثر جنگ مختل کرده است یا خیر؟ بنا به گفته او و چندین تحلیلگر دیگر، پاسخ به آن «مثبت» است.

پس از تهاجم روسیه به اوکراین، ایالات متحده، اروپا و متحدانشان با سرعت و مقیاسی واکنش نشان دادند که حتی شرکت‌کنندگان را شگفت‌زده کرد. آنها دسترسی مسکو به سیستم مالی جهانی و دلار آمریکا را به‌شدت محدود کردند و توانایی روسیه را برای فروش نفت که ارزشمندترین صادراتش است، کاهش دادند. بانک‌های غربی بیش از ۳۰۰میلیارد دلار دارایی روسیه را مسدود کردند. دولت‌ها خرید و فروش طیف گسترده‌ای از خدمات و کالاها، از جمله برخی سلاح‌های دارای فناوری پیشرفته را ممنوع کردند. اروپا که قبلا ۴۰درصد گاز وارداتی خود را از روسیه دریافت می‌کرد، برای رهایی از وابستگی به آن اقدام کرد. پس از اینکه اوکراین در روز چهارشنبه (۱۲دی‌ماه) از تمدید قراردادی که اجازه ترانزیت گاز روسیه را از طریق خط لوله‌ای که از خاک این کشور می‌دهد، امتناع کرد، روسیه می‌تواند فروش انرژی کمتری به اروپا داشته باشد.

گوریف گفت: «دنیایی را تصور کنید که تحریم‌ها در آن وضع نشده باشد. دنیایی که تجارت خارجی روسیه به‌شدت محدود نبود و به تمام ذخایر خارجی منجمد خود دسترسی داشت. اما واقعیت این است که بسیار واضح است که تحریم‌ها برای پوتین مشکلاتی ایجاد کرد، منابع موجود در جیب او را کاهش داد و در نتیجه جان مردم اوکراین را نجات داد.» او افزود که بدون اینها، روسیه ممکن بود تا به حال در جنگ پیروز شده باشد. اقتصاد روسیه فشار را احساس کرده است. «تورم مارپیچی» بانک مرکزی این کشور را بر آن داشته است تا نرخ بهره معیار را تا ۲۱درصد افزایش دهد. به‌رغم هزینه‌های هنگفت دولت برای تامین مالی جنگ اما رشد اقتصادی کلی در حال کاهش است. بسیاری از محصولات و قطعات یا دردسترس نیستند و گران‌تر هستند یا با کالاهای نامرغوب جایگزین شده‌اند.

به نوشته گزارشگر نیویورک‌تایمز، «الینا ریباکووا» معاون سیاست خارجی دانشکده اقتصاد کی‌یف و محقق غیرمقیم در موسسه اقتصاد بین‌الملل پترسون که یک اندیشکده در واشنگتن است، می‌گوید: «وقتی ترامپ برای مذاکره با پوتین می‌نشیند، تحریم‌ها ابزار فوق‌العاده ارزشمندی خواهند بود.» توافق گسترده‌ای وجود دارد که موثرترین تحریم‌ها همانا تحریم‌هایی بوده است که نظام مالی جهانی را دربرمی‌گیرد؛ عرصه‌ای که ایالات متحده می‌تواند در آن قدرت منحصربه‌فرد خود را اعمال کند.

دلار آمریکا یک ارز معتبر جهانی است که در جای خود می‌تواند مفید باشد. فقط بانک‌های آمریکایی می‌توانند تراکنش‌های دلاری را انجام دهند. نتیجه این است که بسیاری از دارایی‌های مالی جهان - از جمله هر حساب دلاری متعلق به کشورهای خارجی، شرکت‌ها و افراد - تحت کنترل آمریکا قرار می‌گیرند. واشنگتن نه تنها بیشتر دسترسی روسیه به این سیستم را قطع کرد، بلکه تهدید کرد که دسترسی هر بانکی در سراسر جهان را که قوانینش را نقض می‌کند، قطع خواهد کرد. این خطری است که حتی بسیاری از موسسات در چین که خود را با روسیه همسو کرده‌اند، نمی‌خواهند آن را بپذیرند. اخراج روسیه از سوئیفت -سیستم پیام‌رسانی که پرداخت‌های بین‌المللی را امکان‌پذیر می‌کند- همچنین هزینه، پیچیدگی و زمان هر مبادله بین‌المللی را، چه برای خرید دارو و ماشین‌آلات الکتریکی و چه برای فروش نفت و کود، افزایش داده است.

«اندرو شویر»، شریک شرکت حقوقی سیدلی آستین که به شرکت‌ها درباره پیروی از تحریم‌ها مشاوره می‌دهد، می‌گوید: «این امر واقعا ظرفیت هر سیستم پرداخت موثری را از بین می‌برد.» با این حال، اگر تحریم‌ها بیش از آنچه برخی تصور می‌کردند دستاورد به دست آورده باشد، اما تاثیر کمتری از آنچه بسیاری از مردم انتظار داشتند، داشته است. با گذشت زمان، روسیه، با کمک عظیم چین، راه‌های متعددی برای کاهش تاثیر تحریم‌ها با گسترش تجارت با سایر کشورها، بهره‌برداری از نقاط ضعف و فرار از قانون پیدا کرد. برای مثال، چین و هند، صندوق پول مسکو را با برداشت و خرید مقدار زیادی نفت روسیه پر کردند. چین همچنین دسترسی روسیه به قطعات تسلیحاتی، نیمه هادی‌ها و دیگر مواد ضروری مورد نیاز برای جنگ را فراهم کرده است.

بسیاری از کالاهای غربی که می‌توانند برای اهداف غیرنظامی و نظامی مورد استفاده قرار گیرند، از طریق کشورهایی مانند ترکیه و امارات که در تحریم‌ها شرکت نمی کنند، به روسیه راه یافته‌اند. کسانی که ارزش تحریم‌ها را به‌عنوان یک ابزار چانه‌زنی کم‌اهمیت جلوه می‌دهند، همچنین استدلال می‌کنند که کشورهای غربی به اندازه کافی جلو نرفتند یا به سرعت کافی به شرایط در حال تغییر واکنش نشان ندادند تا فشار بر روسیه را تشدید کنند. نگرانی درباره کاهش عرضه انرژی در زمانی که قیمت نفت در حال افزایش بود و تورم به شکل مارپیچ در حال بالا رفتن بود، ایالات متحده و اروپا را به تضعیف محدودیت‌های صادرات سوخت روسیه سوق داد.

تصمیم برای جایگزینی تحریم‌های جامع‌تر اروپا بر معاملات نفتی روسیه با «سقف قیمتی» به این معنی بود که روسیه می‌توانست به کسب درآمدهای هنگفت از صادرات انرژی ادامه دهد. این پول به تامین مالی جنگ روسیه علیه اوکراین کمک کرده است. با گذشت زمان، روسیه راه‌های بیشتری برای دور زدن تحریم‌ها ایجاد کرد، مانند توسعه «ناوگان کشتی‌های در سایه» خود برای حمل‌ونقل نفت پس از اعمال محدودیت‌هایی در استفاده روسیه از نفتکش‌های غربی و بیمه نشت نفت. اتحادیه اروپا همچنان نزدیک به ۵۰درصد از گاز طبیعی مایع صادراتی روسیه را خریداری می‌کند. «جفری شات»، کارشناس ارشد موسسه پترسون معتقد است که مسکو توانست گاز و نفت بسیار زیادی را با قیمت بسیار بالا بفروشد. او گفت: «تحریم‌ها با بستن یکی از دستان شما از پشت اعمال شده است.»

شات و دیگر منتقدان می‌گویند تحریم‌های پراکنده و اغلب بی‌رویه، حلقه تنگ اقتصادی دور گردن روسیه را شُل‌تر از آنچه می‌توانست کرده است. با این حال، حتی ارزشمندترین ابزارهای چانه‌زنی که می‌تواند ناشی از تحریم‌ها باشد، ممکن است برای متقاعد کردن پوتین برای موافقت با توافقی که برای اوکراین و متحدان اروپایی‌اش قابل قبول است، کافی نباشد. برخی از تحلیلگران سیاسی و نظامی استدلال می‌کنند که سقوط بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه، ممکن است باعث شود پوتین موضع سخت‌تری در اوکراین اتخاذ کند.