چرا انتخابات آمریکا برای دنیا مهم است؟
رفراندوم برای «اول آمریکا»
برخی از اوکراینیها نیز میگویند که ترامپ ممکن است چندان بد نباشد: بالاخره در دوران ریاستجمهوری او بود که ایالات متحده شروع به ارسال سلاحهای ضد تانک به اوکراین کرد.» با این حال، در روسیه، ولادیمیر پوتین، تفاوت بسیار کمتری بین ترامپ و هریس درباره اوکراین از آنچه ما فکر میکنیم، میبیند. او معتقد است که نتیجه انتخابات هر چه باشد، تعهد آمریکا به اوکراین در نهایت کاهش خواهد یافت. درباره چین اما کیث برادشر، رئیس دفتر نیویورکتایمز در پکن میگوید: «هرکس برنده شود، رئیسجمهور بعدی ایالات متحده شاهین در برابر چین خواهد بود. اما افرادی که در پکن با آنها صحبت میکنم درباره اینکه کدام نامزد برای چین بهتر است، اختلاف نظر دارند. این تبادل اطلاعات با چینیها بر دو موضوع متمرکز است؛ تعرفهها و تایوان.» مقامات اقتصادی چین بسیار آگاه هستند که ترامپ خواستار اعمال تعرفههای کلان بر صادرات چین شده است که میتواند تهدیدی جدی برای اقتصاد چین باشد.
این کشوری است که بهشدت به تقاضای خارجی، بهویژه آمریکا، وابسته است تا کارخانههایش را فعال نگه دارد و کارگرانش را بهکار گیرد. این شیوه از تولید ثروت زیادی ایجاد میکند و سقوط بسیار جدی بازار مسکن چین را خنثی میکند. در همین حال، دنیای سیاست خارجی چین مزایایی را برای پیروزی ترامپ در انتخابات میبیند. چین احساس میکند بهطور فزایندهای تحت تاثیر تلاشهای ایالات متحده، بهویژه توسط دولت بایدن، برای تقویت اتحاد با بسیاری از همسایگانش قرار گرفته است. درباره ناتو هم استیون ارلانجر، خبرنگار ارشد دیپلماتیک نیویورکتایمز میگوید: «برای اروپا، این انتخابات ایالات متحده پایان یک دوره است؛ هر نتیجهای که باشد.» بسته به اینکه با چه کسی در اروپا صحبت میکنید، پیروزی ترامپ یا یک کابوس است یا یک هدیه.
گروه رو به رشد بومیگرایان اروپا - در مجارستان، ایتالیا، آلمان و جاهای دیگر - ترامپ را رهبر جنبش خود میدانند. اگر او دوباره کاخ سفید را بهدست آورد، موضع سرسخت آنها را درباره مهاجرت و هویت ملی عادی میکند و انرژی خواهد بخشید. در همین حال، بیشتر رهبران اروپای غربی عمیقا مضطرب هستند. صحبتهای ترامپ درباره اعمال تعرفههای ۲۰درصدی بر هر چیزی که به آمریکا فروخته میشود، از جمله صادرات اروپا، میتواند فاجعهای برای اقتصاد اروپا باشد و البته ترامپ بارها درباره خروج از ناتو صحبت کرده است. آنا سوانسون، خبرنگار اقتصادی نیویورکتایمز در اینباره میگوید: «دونالد ترامپ بر این باور است که «تعرفه» زیباترین کلمه در فرهنگ لغت است؛ زیباتر از عشق، زیباتر از احترام.» بنابراین، این انتخابات، در میان چیزهای دیگر، یک رفراندوم درباره کل سیستم تجارت جهانی است، با انتخاب رایدهندگان آمریکایی، کل سیستم تجارت جهانی میتواند تحت تاثیر قرار گیرد.
دیوانه به سیاست خارجی بازمیگردد؟
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه پیامدهایی در حوزه سیاست خارجی دارد، آن هم در عصری که تنشها در دنیا در حد بیسابقهای افزایش یافته است. آنچه دونالد جی.ترامپ در اولین دوره ریاستجمهوری خود وعده داده بود، «اول آمریکا» بود. همانطور که متحدان، مخالفان و بسیاری از دستیاران سابقش آن را به یاد دارند، آنچه او ارائه کرد، سیاستگذاری بینظم خارجی بود. بیشتر آن چیزی که ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود برای بازگشت به قدرت گفته است، نشان میدهد که در دوره دوم، او بیشتر از همان برنامهریزی تبعیت میکند: «اصلیترین سلاح او غیرقابل پیشبینی بودنش خواهد بود.» او از این راهبرد لذت میبرد و در ماه اکتبر به هیات تحریریه والاستریت ژورنال گفت که مجبور نیست چین را با استفاده از نیروی نظامی آمریکا بر سر تایوان تهدید کند؛ زیرا رئیسجمهور شیجین پینگ «به من احترام میگذارد و میداند که من دیوانه هستم.»
او در این مصاحبه روی کلمه «دیوانه» تاکید میکند. کارشناسان سیاست خارجی اغلب انتخاب آمریکاییها را انتخابی میدانند که تصمیم میگیرد آیا آمریکا به سمت انزواگرایی حرکت میکند یا به نوعی در جبهه ائتلافساز و بینالمللیگرایانه جو بایدن باقی میماند؟ این تا حدی درست است: «اگر ترامپ شکست بخورد، به احتمال زیاد تنها دوره ریاستجمهوری او میتواند در تاریخ این کشور بهعنوان نقطه ضعفی در رویکرد آمریکا پس از جنگ جهانی دوم به جهان تلقی شود.» با این حال، اگر کامالا هریس شکست بخورد، به این معنی است که دوره ریاستجمهوری بایدن پایان قطعی دورانی است که در آن ایالات متحده ضامن مطمئن امنیت غرب بود. البته ترامپ هرگز یک انزواطلب واقعی نبوده و بایدن هم در تمام صحبتهای بینالمللیگرایانهاش بیش از چند رگه ناسیونالیسم را نشان داده است. اما اگر ترامپ پیروز شود، تقریبا بهطور قطع نشاندهنده بازگشت به عصر دستوری در سیاست خارجی است، آن هم بدون طی کردن فرآیند سیاسی مرسوم، در لحظهای که حداکثر خطر بین المللی وجود دارد.
مطمئنا، اکنون جمهوریخواهان خاطرنشان میکنند که ایالات متحده در دوران دولت ترامپ درگیر دو جنگ خارجی نبود و تنشها با چین به اندازه اکنون حاد نبود. اما زمانی که ترامپ رئیسجمهور بود، دستیاران او در آغاز تعطیلات آخر هفته مضطرب میشدند؛ زیرا میدانستند که رئیس آنها که در کاخ سفید پرسه میزند، پس از صحبت تلفنی با یک کمککننده بزرگ یا یک رهبر خارجی که به آمریکا کمک کرده است، میتواند او را تحت تاثیر قرار دهد و آنها نیز از طریق توییتر از تغییرات سیاستی آمریکا مطلع شوند. او کسی است که مستقیما برای دفاع از پرونده خود با وزارت دادگستری تماس گرفت و به وزارت خارجه یا دفتر امنیت ملی رفت و آمد میکرد. بهعنوان مثال ترامپ در یک آخر هفته پس از تماسی که با رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه داشت، دستیارانش را نادیده گرفت و تصمیم گرفت نیروهای آمریکایی را از شمال سوریه خارج کند. زمانی که ترامپ متوجه شد رهبر ترکیه او را بازی داده و او قصد داشته است در پی عملیات نظامی خود به تعقیب کردها برود، از سخنان خود عقب نشست و نوشت: «اگر ترکیه کاری انجام دهد که خارج از محدودهها باشد، من اقتصاد ترکیه را به کلی نابود و محو خواهم کرد.»