همه اینها شاید به دلیل حملات دموکرات‌‌‌ها به او و مطبوعات حزبی‌‌‌‌شان که سعی در پنهان کردن تعصب خود ندارند، رخ می‌دهد. ترامپ ناگهان به ضدقهرمان دلسوز تبدیل شده است. برخی از عناوین صفحه اصلی نیویورک‌تایمز را در عصر پنج‌شنبه در نظر بگیرید: «هریس رأی ستارگان را دارد، در حالی که ترامپ از مشکلات حقوقی رنج می‌‌‌برد» یا این تبلیغ: «کلیشه‌‌‌های یهودی در خدمت ترامپ؛ او به‌‌‌عنوان گزینه‌‌‌ای امن‌‌‌تر»، به این یکی دقت کنید: «حملات گسترده و اخراج‌‌‌های دسته‌جمعی؛ برنامه‌‌‌های مهاجرتی ترامپ» و آخری اینکه «با نزدیک شدن به انتخابات، وزارت دادگستری تلاش می‌کند از سیاست دوری کند.» آخرین مورد خنده‌‌‌دار است. گزارش نیویورک‌‌‌تایمز در روز چهارشنبه در مورد نامه وزارت دادگستری به ایلان ماسک که هشدار داده بود قرعه‌‌‌کشی یک‌میلیون دلاری او برای رأی‌‌‌دهندگان ثبت‌نام‌شده‌‌‌ای که طوماری برای حمایت از اصلاحیه اول و دوم را امضا می‌کنند، می‌تواند قانون فدرال را نقض کند، آخرین سوگیری این روزنامه است. سوال این است: «دخالت در انتخابات؟»

چنین تعصبات چپ‌‌‌اندیشانه‌ای باعث شده است که بسیاری از آمریکایی‌‌‌ها مطبوعات را مورد توجه قرار ندهند. نظرسنجی گالوپ در این ماه نشان داد که اعتماد به رسانه‌‌‌ها به پایین‌ترین حد خود (۳۱درصد) رسیده است که عمدتا هم کاهش اعتماد در میان مستقل‌‌‌ها و جمهوری‌خواهان است. رسانه‌‌‌ها می‌‌‌توانند فریاد بزنند که ترامپ تهدیدی برای دموکراسی است تا زمانی که مردم آمریکا به خانه بازگردند، اما چند آمریکایی گوش می‌دهند؟ جیمز بنت، سردبیر سابق صفحه سرمقاله‌‌‌های نیویورک‌تایمز مشکل اعتبار رسانه را در مقاله‌‌‌ای در سال گذشته برای مجله اکونومیست این‌گونه خلاصه کرد: «واقعیت این است که نیویورک‌‌‌تایمز در حال تبدیل شدن به نشریه‌‌‌ای است که از طریق آن نخبگان چپ و پیشروی آمریکا با خود، درباره آمریکایی صحبت می‌کنند که واقعا وجود ندارد.» آمریکایی‌‌‌ها دوست ندارند رسانه‌‌‌ای که واقعیت‌‌‌های روزمره را انکار می‌کند مورد تحسین قرار گیرد.

تا قبل از مناظره فاجعه‌‌‌بار بایدن در ژوئن، رسانه‌‌‌ها اصرار داشتند که رئیس‌‌‌جمهور مثل همیشه تیز و سرحال است. در مورد هریس نیز هنوز این کار را می‌کنند. «بررسی واقعیت»، به شکل یک‌طرفه به بی‌‌‌اعتمادی دامن می‌‌‌زند. واشنگتن‌‌‌پست هفته گذشته چهار دروغ «پینوکیوطور» را به تبلیغ ترامپ نسبت داد. ترامپ (به‌درستی) گفته است که هریس «از تعهد به ساخت خودروهای الکتریکی حمایت می‌کند و این مشاغل میشیگان را از بین می‌‌‌برد.» گلن کسلر، نویسنده، از پرداختن به اصل ادعا خودداری کرد و این مساله را نادیده گرفت که آژانس حفاظت از محیط‌زیست، قوانینی را وضع کرده است که خودروسازان را ملزم به تولید بیشتر خودروهای برقی می‌کند و میشیگان در پنج‌سال گذشته ۹۵۰۰شغل در بخش تولید خودروهای برقی و قطعه‌‌‌سازی (در دولت بایدن-هریس) از دست داده است یا در این ماه «بررسی واقعیت» در روزنامه یو‌‌‌اس‌‌‌ای‌تودی در مورد یک پست اینستاگرامی درباره برنامه پهنای باند دولت بایدن را در نظر بگیرید.

«جوی مانارینو»، استراتژیست محافظه‌‌‌کار، نوشت: «کامالا هریس و جو بایدن قول دادند که از ۴۲میلیارد دلار استفاده کنند... برای گسترش اینترنت به کل کشور، به‌‌‌گونه‌‌‌ای که حتی یک خانه یا کسب‌وکار بدون خدمات اینترنتی باقی نمانند.» این درست است، اما کریس مولر، محقق حقایق، آن را نادرست خواند، زیرا مقداری پول فقط صرف «برنامه‌‌‌ریزی» شده است. بسیاری از آمریکایی‌‌‌هایی که از ترامپ بدشان می‌‌‌آید، رفتار متفاوت رسانه‌‌‌ها را نیز دوست ندارند. رسانه‌‌‌ها حتی اگر هریس در حال دست و پا زدن هم باشد یا از هم فروپاشیده باشد، باز هم او را پوشش می‌دهند. وقتی بایدن از اختیارات ریاست‌جمهوری خود فراتر می‌رود، رسانه‌‌‌ها او را تشویق می‌کنند.

چنین پوشش‌‌‌های یک‌‌‌طرفه‌‌‌ای حتی در میان افراد بدبین باعث همدردی با ترامپ می‌شود، حتی اگر او تحت پیگرد قوانین فدرالی قرار گرفته باشد. خنده‌‌‌دار است که می‌‌‌شنویم مطبوعات هشدار می‌دهند که ترامپ مخالفان خود را هدف قرار خواهد داد؛ در حالی که نحوه استفاده دموکرات‌‌‌ها از قانون علیه او را نادیده می‌‌‌گیرند. اخطارهای آنها مثل آب در هاون کوبیدن است، زیرا در سال ۲۰۱۶ در مورد ترامپ و قبل از او درباره جورج دابلیو بوش نیز همین را گفتند. جاناتان چایت در سال ۲۰۰۳ در «نیو ریپابلیک» نوشت: «بوش مردی کسل‌کننده است که هیچ‌گونه محدودیت اخلاقی در تعقیب منافع حزبی ندارد، به هیچ اصولی وفادار نیست، جز آسایش افراد بسیار ثروتمند، بدون توجه به منافع ملی.» چایت یکی از سرسخت‌‌‌ترین صداهایی بوده که ترامپ را فاشیست می‌‌‌خواند.