P5_2_50101_1402402111_10762406235328122.957124250_1 copy

نظرات، با توجه به اینکه ایده‌های این قطعه متعلق به نویسنده است و ممکن است منعکس‌کننده‌ خط‌مشی تحریریه‌ «ایندیپندنتِ ترکی» نباشد، همچنین پوشش متعادلی را نشان می‌دهد، مانند معرفی افکار عمومی غالب در نماز عید مبنی بر اینکه این مسجد محبوب‌ترین مکان سال۲۰۲۰ است. نظرات همچنین توضیح مشترکی را منعکس می‌کردند که این یک حرکت سیاسی و مذهبی است. در همان زمان، یک مقاله مدیر امور مذهبی را که شمشیر در دست داشت و به سنت امپراتوری عثمانی مرتبط بود، زیر سوال برد؛ درحالی‌که نویسنده‌ مقاله به خاطر داشت که «رهبر داعش نیز با شمشیر در دست خطبه خواند.» همان‌طور که نشان داده شد، «ایندیپندنت ترکی» از سنت متوازن پوشش از سوی «ایندیپندنت» پیروی می‌کند: درحالی‌که موقعیت رسمی دولت را ارائه می‌دهد، از مخالفان سیاست‌های آنها حمایت می‌کند و همچنین به آنها بستر لازم را می‌دهد. در یادداشت‌ها، حتی با این توضیح که نظرات از آنِ نویسنده است، امکان تشریح آشکار سیاست‌ها و فرصتی برای ارائه نقد وجود داشت.

با توجه به اعتبار و جایگاه جاافتاده و منزلت «ایندیپندنت»، پوشش «ایندیپندنت ترکی» منبع قابل‌اعتماد و معتبر محسوب می‌شود. حتی اگر مستقیما چنین نباشد، فرصتی برای ارائه‌ دیدگاه‌های مخالف مخالفان سنتی سعودی (دولت ترکیه) وجود دارد که بر وزن قدرت عاریه‌ای عربستان می‌افزاید. با روابط پیچیده‌ تاریخی، روابط مدرن عربستان سعودی و ترکیه را باید رقابت بین سنگین‌وزن‌های منطقه دانست. علاوه بر این، روابط بر سر قتل «جمال خاشقجی» در استانبول و اختلافات بر سر لیبی و یمن بدتر شده است. ترکیه همچنین عربستان سعودی را به ناکامی در سازمان‌دهی حج طی همه‌گیری کووید متهم کرد.

در نتیجه، عربستان سعودی رسانه‌های دولتی ترکیه از جمله خبرگزاری آنادولو و بنگاه سخن‌پراکنی وب‌سایت عربی TRT را مسدود کرد. در مقابل، مقامات ترکیه نیز در آوریل۲۰۲۰ وب‌سایت «ایندیپندنت ترکی» را مسدود کردند. این را می‌توان به‌عنوان «هزینه» قدرت عاریه‌ای شناسایی کرد، با این ‌حال، در همان زمان، تعامل با «ایندیپندنت» وزن بیشتری نسبت به هزینه برای سعودی‌ها به همراه داشت. دلیل این امر این است که تصمیمات مسدودکننده مستقیما به سیاست‌های تحریریه‌ آن مرتبط نیست، بلکه بیشتر به روابط دوجانبه بین عربستان سعودی و ترکیه مرتبط است. در چارچوب قدرت عاریه‌ای، این مثال ممکن است نشان دهد که چگونه روابط دوجانبه و بدتر شدن روابط در زمینه‌های مختلف، ممکن است به تعامل با بازیگران غیردولتی برای استفاده از قدرت عاریه‌ای آسیب برساند.

چهارم) قدرت عاریه‌ای روسیه

نمونه‌ای از دولت دیگر روسیه است که با بازیگران غیردولتی ورزشی تعامل دارد و نشان‌دهنده اجرای قدرت عاریه‌ای است. به‌ویژه با «کمیته بین‌المللی المپیک» (IOC) در زمان سازمان‌دهی بازی‌های «المپیک زمستانی» در سال۲۰۱۴ و با فیفا با میزبانی جام جهانی فوتبال۲۰۱۸ روسیه. در ژوئیه۲۰۰۷، در جریان یکصد و نوزدهمین نشست «کمیته‌ بین‌المللی المپیک»، سوچی روسیه به‌عنوان میزبان بازی‌های المپیک زمستانی انتخاب شد. این بازی‌های المپیک گران‌ترین بازی‌های تاریخ بود که حداقل ۵۱میلیارد دلار هزینه داشت. همچنین روسیه میزبان جام جهانی فیفای۲۰۱۸ نیز بود. با این ‌حال، مانند جام جهانی فیفای قطر، مناقشاتی درباره ماهیت برنده شدن در این مناقصه به‌وجود آمد.

روسیه همچنین متهم به فساد بود که به این کشور اجازه داد تا در مناقصه‌ میزبانی جام جهانی۲۰۱۸ برنده شود. این امر به‌ویژه توسط دیوید کامرون، نخست‌وزیر سابق بریتانیا که در زمان حذف انگلیس از رای‌گیری فیفا در سال۲۰۱۰ در دور اول رهبری کشور را در دست داشت، گزارش شد. میزبانی رویدادهای بزرگ ورزشی را می‌توان به‌عنوان دامنه قدرت عاریه‌ای روسیه شناسایی کرد. روسیه به‌عنوان حوزه‌ یا گستره‌ای از قدرت عاریه‌ای خود، به‌دلیل ماهیت فراملی بازیگران غیردولتی ورزشی، به‌ویژه کمیته‌ بین‌المللی المپیک و فیفا، همان‌طور که در فصل ۶ توضیح داده شد، توانست نفوذ خود را در سراسر جهان گسترش دهد.

به عاریت گرفتن نفوذ تثبیت‌شده‌ بازیگران ورزشی غیردولتی به روسیه اجازه داد تا مخاطبان جهانی را به این کشور «بیاورد». در این راستا، تفاوت با سایر مفاهیم قدرت، به‌ویژه قدرت «نرم» مانند این است که روسیه به منابع قدرت نرم خود متکی نبود؛ زیرا آنها برای جامعه‌ جهانی محبوب یا جذاب نبودند. در عوض، این بر محبوبیت فراملی بازیگران غیردولتی ورزشی تمرکز یافت و هدف آن نشان دادن کشوری مدرن و توسعه‌یافته به جهان بود. روسیه با به عاریت گرفتن محبوبیت، زرق‌وبرق و ایده آلیسم فراملی کمیته‌ بین‌المللی المپیک، توانست «مفهوم جدیدی از روسیه را به جهانیان معرفی کند؛ حس روسی بودن.» این به آن معناست که این ابزار کلیدی برای «جایگزینی بی‌اعتمادی دوران جنگ سرد با ایده روسیه مدرن به‌عنوان یک مقصد گردشگری، یک شریک تجاری قابل‌اعتماد و یک کشور باز (اما مستقل) شد.» وزن روسیه از طریق به عاریت گرفتن فیفا به‌طور مشابه با تغییر نظرات پس از جام‌جهانی۲۰۱۸ تایید شد؛ زیرا «روسیه همه‌ی ما را شگفت‌زده کرد.»

سطح بالای آمادگی برای جام جهانی، حضور هواداران از آمریکای لاتین و بازخورد مثبت مداوم، تصویر مثبتی به روسیه به‌عنوان میزبان داد. در عین ‌حال، محققان بازی‌های المپیک زمستانی در سوچی را در سال۲۰۱۴ به‌عنوان «تجلی بازگشت روسیه به جایگاه قدرت بزرگ» می‌دانند؛ زیرا از طریق روایت‌های روسی «مواجهه‌ای بین اسطوره‌ قدرت بزرگ روسیه و اسطوره‌ فلسفه‌ المپیک وجود داشت که از هر دو برای تقویت موقعیت روسیه و شخص رئیس‌جمهور پوتین استفاده می‌شود. به‌عبارت ‌دیگر، به عاریت گرفتن حضور تثبیت‌شده‌ بازیگران غیردولتی ورزشی به نشان دادن و جذب «چهره‌ جدید» کشور به جهان کمک کرد و جاه‌طلبی‌های موجود و مستمر آن برای قدرت را آشکار کرد. بار دیگر، در چارچوب قدرت عاریه‌ای، باید توجه داشت که این کشور به‌دلیل وجهه‌ آسیب‌دیده‌اش، به‌ویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، موقعیت رو به افول در دهه ۱۹۹۰ و عمدتا تصاویر منفی رسانه‌های غربی نمی‌تواند با تکیه بر ظرفیت‌های سنتی و قدرت مادی خود، چنین تاثیری را ایجاد کند.