P5_2_50101_1402402111_10762406235328122.957124250_1 copy

چنین تحلیل‌هایی به‌طور جامع تمام پوشش افکار عمومی یا رسانه‌های فرانسوی درباره قطر را نشان نمی‌دهد؛ اما نشان می‌دهد که تصور متفاوتی از مالکیت شرکت «سرمایه‌گذاری ورزشی قطر» بر یک باشگاه فرانسوی با هویت منحصربه‌فرد وجود دارد و برخی نگرانی‌ها درباره قدرت قطر در سیاست، رسانه، فرهنگ و ورزش فرانسه وجود دارد. تصور عمومی ناهمسان همچنین به‌عنوان هزینه‌ای مرتبط با خرید پاری سن‌ژرمن به‌عنوان یک بازیگر ورزشی غیردولتی عمل کرد.

سوم) هزینه‌ حمایت از باشگاه بارسلونا

در سال۲۰۱۶، «راکوتن» با قراردادی ۵۹میلیون دلاری جایگزین «قطر ایرویز» به‌عنوان حامی اصلی باشگاه بارسلونا شد. رئیس باشگاه پیشنهاد کرد که اگرچه «چهار سال پیش به دلایل اقتصادی قرارداد امضا کردیم»، اما باشگاه به دنبال جایگزین‌هایی بود؛ زیرا «سایر مسائل اجتماعی» باید در نظر گرفته می‌شد. علما تعابیر مختلفی ارائه کرده‌اند. یک دیدگاه این است که تغییر حامیان مالی امری عادی بود و قراردادها محدود بودند، «یا آن را تمدید می‌کنید یا تمدید نمی‌کنید.» یک دیدگاه جایگزین این بود که این دیدگاه از منافع قطر در «باشگاه‌هایی که با یکدیگر رقابت می‌کنند، اجتناب می‌کرد؛ زیرا تصور می‌شد که اعتبار مسابقات را تهدید می‌کند.» مشارکت قطری نیز از نظر حمایت‌های مالی، انجمن‌ها و جذب بازیکنان سابق در حداکثر بود. به‌عنوان ‌مثال، اسطوره‌ سابق بارسلونا و اسپانیا، «ژاوی» از سال۲۰۱۵ برای باشگاه قطری «السد» بازی کرد و به پیشرفت بازیکنان آنها کمک کرد. در نهایت، هزینه‌ای که قطر برای تعامل با باشگاه بارسلونا و استفاده از قدرت عاریه‌ای به دوش می‌کشد، می‌تواند باعث دلسردی سایر باشگاه‌ها از ارتباط با آن شود. اختلافاتی در سلسله‌مراتب بارسلونا به وجود آمد؛ به‌طوری‌که برخی از حامیان رئیس سابق... از دخالت قطر انتقاد کرده و گفتند که این کشور.. .از نظر برخورد با کارگران و این چیزها، گروه‌های اقلیت وغیره چنین تاثیر منفی‌ای داشته است. یکی از هزینه‌های مرتبط شدن با سیاست‌های قطر نیز روانه شدن سیل انتقادات به این باشگاه بود.

۶- نتیجه‌گیری

این فصل نمونه‌ای از حمایت قطر از بازیگران ورزشی غیردولتی‌ را برای اعمال قدرت عاریه‌ای نشان می‌دهد. یک مشاهده‌ عمده در این الگو (و سهم اصلی در مفهوم‌سازی قدرت عاریه‌ای)، این است که شرکت‌های دولتی می‌توانند از طریق «پل زدن» پول بین یک دولت و یک بازیگر غیردولتی برای اعمال قدرت عاریه‌ای، نقش مرکزی ایفا کنند. درباره قطر، این شرکت‌ها عبارتند از: «شرکت سرمایه‌گذاری قطر» (QSI)، «قطر ایرویز» (QA) و «بنیاد قطر» (QF) که ارتباط نزدیکی با رهبری دولت دارند. تعامل با بازیگران ورزشی غیردولتی به قطر این امکان را داده است که در دنیای سیاست ورزشی به‌عنوان بازیگری برابر با سایر کشورهایی که ورزش در آنها توسعه یافته بود، ظاهر شود. به‌ویژه، قطر با آوردن اولین جام جهانی به این منطقه در حال تاریخ‌سازی در ورزش جهانی و توسعه ورزش در منطقه است. با این ‌حال، حتی با وجود محبوبیت فوتبال و رشد آن در قطر، از جمله در بین بازیکنان زن، قطر را به بهترین شکل می‌توان به‌عنوان کشوری توصیف کرد که چنین مکان مهمی در دنیای ورزش را به عاریت گرفته است؛ زیرا پیروزی در این مناقصه ارتباطی با لیونل مسی، دیگو مارادونا، پله یا کریستیانو رونالدو نداشته و قطر مانند برزیل، آرژانتین، فرانسه، آلمان و انگلیس در پیشرفت فوتبال نقشی نداشته است. این فصل قسمت دوم - قدرت عاریه‌ای در حال استفاده - و به‌ویژه بررسی دقیق تعاملات قطر با بازیگران غیردولتی را تکمیل می‌کند. تجربه‌ قطر و درس‌های آموخته‌شده‌اش، بیشتر به نظریه‌ قدرت عاریه‌ای خواهد افزود که در ادامه‌ کتاب نشان داده خواهد شد.

۷- نکات پایانی درباره قدرت عاریه‌ای

۱- مقدمه

این بخش پایانی کتاب نتیجه‌گیری‌های گسترده‌تری را که در کتاب ارائه‌شده است، نشان می‌دهد. این فصل به‌اختصار بر مبانی نظری کلیدی قدرت عاریه‌ای جایگزین و منحصربه‌فرد بودن آن در قیاس با مفاهیم تثبیت‌شده‌ قدرت تاکید می‌کند. این فصل همچنین با درک بیشتر اهمیت تعاملات ذکرشده قطر با بازیگران غیردولتی، مانند اسلام سیاسی، قبایل، رسانه‌ها و ورزش، درس‌هایی از اِعمال قدرت عاریه‌ای قطر را بررسی می‌کند. این به نتیجه‌گیری بیشتر درباره قدرت عاریه‌ای، بر اساس مورد قطر کمک می‌کند. استفاده آینده از چنین سیاست‌هایی توسط دولت با در نظر گرفتن درس‌هایی از گذشته و تحولات سیاسی منطقه‌ای و جهانی فعلی مورد بحث قرار می‌گیرد. به‌طور خاص، این فصل بررسی می‌کند که چگونه ثروت قطر همچنان برای اِعمال قدرت عاریه‌ای سودمند خواهد بود؛ زیرا این ابزار کلیدی برای حمایت از بازیگران غیردولتی است.

نمونه‌های دیگری از حمایت قطر از بازیگران غیردولتی ارائه خواهد شد. برای توسعه بیشتر دامنه‌ مطالعه، با استفاده از «موسسه خدمات متحده سلطنتیِ» (RUSI) قطر به‌عنوان مطالعه موردی، تحلیل مختصری از تعامل قطر با اندیشکده‌ها ارائه خواهد شد. در نهایت، برای اهداف اعتبار، این فصل نمونه‌های بیشتری از استفاده دولت‌ها از قدرت عاریه‌ای را مورد بحث قرار می‌دهد. قدرت عاریه‌ای، قدرتی است که توسط یک دولت متمول برای حمایت از یک بازیگر غیردولتی در ازای دسترسی به نفوذ فراملی دومی استفاده می‌شود. این قدرت با هر اندازه‌ای از دولت قابل‌استفاده است. در این فصل از بحرین به‌عنوان یک کشور کوچک دیگر بررسی شده است؛ مطالعات موردی ایران و عربستان سعودی به‌عنوان قدرت‌های میانی و روسیه به‌عنوان نمونه‌ای از یک قدرت بزرگ هم هست.

۲- مبانی نظری قدرت عاریه‌ای

این کتاب نوع دیگری از قدرت را پیشنهاد می‌کند که می‌توان آن را به‌عنوان قدرت اعمال‌شده‌ قطر توضیح داد. با تصدیق مفاهیم تثبیت‌شده‌ قدرت مانند قدرت سخت، نرم، هوشمند، قدرت ظریف، قدرت تیز [ستیهنده] و چسبنده، قدرت غیرنظامی، قدرت نظامی و قدرت هنجاری، این مطالعه قدرت عاریه‌ای را ارائه می‌دهد. اصطلاح «عاریه‌ای» به این دلیل انتخاب شده است که اگرچه قطر به‌جای استفاده از منابع بیشتر قدرت خود بر توانایی‌های مالی‌اش تکیه کرده است، اما این کشور بر نفوذ فراملی تثبیت‌شده بازیگران غیردولتی متکی است. به ‌عبارت ‌دیگر، مفهوم جایگزین، قدرت «عاریه‌ای» شامل بازیگران غیردولتی در حیطه‌ نظریه‌ روابط بین‌الملل می‌شود و ظرفیت آنها را به‌عنوان حضورهای فراملی توسعه‌یافته در نظر می‌گیرد که به طرق مختلف توسط یک دولت برای اهداف سیاسی استفاده می‌شود. «قدرت عاریه‌ای، قدرتی است که توسط یک دولت متمول برای حمایت از یک بازیگر غیردولتی در ازای دسترسی به نفوذ فراملی آن بازیگر استفاده می‌شود.»