نگاه دیگران-بخش دویستوبیستوششم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
برای افزودن اعتبار به این اطمینان، او شروع به طراحی گامهای بعدی با فهمی کرد: توسعه یک استراتژی توافقشده، سپس اعزام رابین در سپتامبر به واشنگتن و سپس آماده شدن برای حرکت. او قصد داشت مذاکرات رسمی را در ماه اکتبر آغاز کند و تا دسامبر توافق را به پایان برساند. فهمی با تاکید بر احساس فوریت سادات، اصرار داشت که کیسینجر تلاشهای خود را یک ماه زودتر آغاز کند. همانطور که کیسینجر در خاطرات خود مینویسد، «نتیجه دیدار فهمی این بود که توافقی جداگانه بین اسرائیل و مصر بهعنوان محتملترین گام بعدی در روند صلح ظاهر شد.»
جمعه، ۱۶اوت۱۹۷۴، واشنگتن دیسی . دو روز بعد ملک حسین با رئیسجمهور جدید دیدار کرد. فورد که با مسائل حساسِ مرتبط آشنا نبود، محتاط بود. وقتی حسین از فورد پرسید که فکر میکند اردن باید در مرحله بعدی چه کاری انجام دهد، کیسینجر حرفش را قطع کرد و گفت که در هنگام ناهار در وزارت امور خارجه با پادشاه در این مورد صحبت خواهد کرد. کیسینجر تاکید کرد: «ما اولویت بسیار بالایی برای اردن قائلیم.» اما کیسینجر به پادشاه و رئیسجمهور توضیح داد که نمیتواند با اسرائیلیها پیشرفت سریعی داشته باشد؛ اما این پیشرفت با مصر آسانتر است. بنابراین میتوان با سرعت بیشتری معامله را در آنجا [قاهره] انجام داد. او گفت: «برای اردن، ما آماده هستیم تا به روشی بسیار فعال پیش برویم» اما مساله، مساله زمان است. هنگام ناهار، کیسینجر به تلاش خود برای متقاعد کردن ملک حسین درباره حکمت دنبال کردن «ابتدا مصر» ادامه داد. کیسینجر اشارهای نکرد که چند روز قبل این تعهد را به وزیر خارجه مصر داده بود.
او با مطرح کردن ایده آلون برای جدایی، علاقه ساختگی به گزینه اردنی را نشان داد. پادشاه گفت که این کار بسیار دشوار خواهد بود؛ اما رفاعی فکر میکرد که میتوانند مواضع نظامی اسرائیل را بهعنوان «مناطق محصور» [enclaves: بخشی از یک ناحیه یا کشور که در دل سرزمین یا کشور دیگری قرار داشته باشد] بپذیرند. افتتاحیه جالبی بود. درواقع، در نوامبر۱۹۷۴، کیسینجر در کالبدشکافی گزینه اردنی به دایان گفت: «طبق تجربه من، در ماه اوت، [ملک حسین] اصل طرح آلون را میپذیرفت.» اما کیسینجر بهجای تحقیق، اعتراف کرد که ایالاتمتحده ابتدا با مصر همراه خواهد شد؛ اما «با شرط مطلق حمایت از اردن به عنوان گام بعدی».پادشاه استدلال کرد که مصر ابتدا سوریه را برای مخالفت با اردن تحریک میکند و سپس حتی نمیتواند با عقبنشینی جزئی اسرائیل از رود اردن موافقت کند.
کیسینجر در پاسخ گفت، اگر ابتدا «پیشرفتی» با اردن وجود داشت، برای مصر بهتر بود. سپس وی ایده ماندن شهرکهای اسرائیلی در خاک اردن را به عنوان یک ترتیب موقت پس از خروج اسرائیل مطرح کرد (اصلی که درباره زمینهای کشاورزی اعمال شد که اسرائیل در معاهدهی صلح خود به اردن واگذار کرد). واضح است که پادشاه و رفاعی آماده بودند –که اگر کیسینجر مشارکت میکرد- درباره ماهیت و زمانبندی انعطاف نشان دهند.
پادشاه یکبار دیگر تلاش کرد تا استدلال کند که «ابتدا مصر»، مصر را منزوی و اردن را در جهان عرب تضعیف میکند. اما کیسینجر دیگر گوش نداد. در عوض، او بادهنوشی را پیشنهاد کرد: «ما دوست شما هستیم و در جبهه اردن پیشرفت خواهیم کرد.» کیسینجر توضیح داد که رابین به واشنگتن خواهد آمد و خودش هم در ماه سپتامبر به منطقه سفر خواهد کرد و سپس بحث را با پادشاه ادامه خواهد داد. کیسینجر وعده داد که «در عرض چند ماه» جدایی با اردن رخ خواهد داد. پادشاه نباید دلسرد شود: «ما میخواهیم اقتدار شما در کرانه باختری احیا شود. این فقط مربوط به چارچوب زمانی است.» ناهار آنها در ساعت ۲:۳۰عصر به پایان رسید. در ساعت ۲:۱۵بعدازظهر، کیسینجر با دینیتز در تماس تلفنی بود و از انعطافپذیری رفاعی گزارش میداد؛ اما به سفیر اسرائیل گفت که پس از سفر او در سپتامبر، آنها «ابتدا مصر»، سپس اردن و سپس انتخابات اسرائیل را انجام خواهند داد. کیسینجر تصمیم خود را گرفته بود که گزینه اردن را به بعد موکول کند که معلوم شد هرگز چنین نشد.
اما این برای رابین چندان خوب نبود. کیسینجر در بیانیهای که قرار بود پس از دیدار ملک حسین منتشر کند، به ادامه رایزنیها درباره «توافق اسرائیلی - اردنی برای جداسازی نیروها» اشاره کرده بود. رابین که درباره هر چیزی که میتواند مذاکرات او با «حزب ملی مذهبی» را مختل کند، بیاعتنایی میکرد، خواستار حذف اشاره به توافقنامه جدایی شد. این باعث شد که کیسینجر هیچ شکی نداشته باشد که رابین حتی در بحث جدایی از جبهه شرقی هم «طرف»ی [برای مشارکت] نخواهد بود. گرهگشایی از گزینه اردن از آنجا آغاز شد. یک هفته بعد، در ۲۴اوت، حسین با رابین، آلون و پرز در محل کاروان «وادی عربه» ملاقات کرد. او دوباره طرح جدایی خود را مطرح کرد. رابین که هنوز بر آوردن «حزب ملی مذهبی» به ائتلاف خود متمرکز بود، این ایده را به شیوه مشخصا گستاخانه خود رد کرد.
پرز ایده خود را مبنی بر ایجاد مالکیت مشترک اسرائیل-اردن در کرانه باختری پیشنهاد کرد که پادشاه آن را رد و تاکید کرد که اسرائیل باید مقداری عقبنشینی کند. آلون با ارائه ایده «ابتدا اریحا» با کریدوری به رامالله پاسخ داد. پادشاه بر عقبنشینی در تمام جبهه اصرار داشت. آنها فقط در یک موضوع میتوانستند نقطه مشترکی پیدا کنند: همانطور که رابین رویارویی با فورد و کیسینجر را توصیف کرد، «ما هر دو یک نگاه مشترک به سازمان آزادیبخش فلسطین داریم و هیچ کشور سومی بین خود نداریم.» در این مرحله، پویایی بینا عربی شروع به تغییر قاطعانه در برابر گزینه اردن کرد؛ زیرا «سازمان آزادیبخش فلسطین» دست به یکسری ابتکارات دیپلماتیک زد تا خود را به یک بازیگر در روند صلحی که طراحی شده بود، تبدیل کند.