استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

او توضیح داد: «به‌محض اینکه تلاش‌ها پیشرفت کرد، با شما درباره دادن تعداد دقیق آنها به توافق خواهیم رسید»، گویی تعداد اسرای جنگی امری قابل ‌مذاکره است. کیسینجر پیشنهاد کرد که او در راه بازگشت به خانه در اسرائیل توقف کوتاهی کند تا درباره این گفت‌وگوها توضیحاتی به رهبر اسرائیل بدهد. او [کیسینجر] ظرف دو هفته دایان را به واشنگتن دعوت کرد تا پاسخ رسمی اسرائیل را دریافت کند و سپس اسد باید نماینده‌ای را برای پیگیری بفرستد. اسد از این رویه راضی بود و برای آسودگی کیسینجر، پذیرفت که می‌تواند به مطبوعات بگوید که مذاکرات آنها «سازنده» بوده است. خدام در راه بازگشت به فرودگاه به کیسینجر گفت: «نکته‌ اساسی این است که شما خود را در درون مشکل قرار داده‌اید.»

این «مشکل» به‌دلیل تحولات سیاسی در اسرائیل به‌طور جدی پیچیده شد. مایر اکنون درگیر تلاشی پرزحمت برای تشکیل یک دولت ائتلافی جدید بود. «حزب ملی مذهبی» (NRP) که تا آن زمان شریک ائتلافی سرسخت او بود، تحت تاثیر گروه جوانی از شهرک‌نشینان متعصب -«گوش اِمونیم» (بلوک مذهبی‌ها)- قرار گرفته بود که به‌شدت مخالف هرگونه واگذاری قلمرو در کرانه‌ باختری یا جولان بود. دو ماه مذاکرات سخت او طول کشید تا «حزب ملی مذهبی» را وارد دولت جدید کند. در این میان، دایان هدف انتقادات و اعتراضات عمومی فزاینده‌ای از سوی نیروهای ذخیره‌ای قرار گرفته بود که او را مقصر فاجعه‌ جنگ، به‌ویژه تلفات زیاد در روزهای ابتدایی آن می‌دانستند.

در مراسم تشییع‌جنازه سربازان کشته‌شده، والدین کشته‌شدگان درحالی‌که دایان در ماشین نشسته بود، آب دهان روی ماشین او انداختند. او با امتناع از انجام هرگونه نقشی در دولت جدید مایر واکنش نشان داد. هنگامی‌که کیسینجر در ۲۰ژانویه در راه بازگشت از دمشق به فرودگاه بن گوریون رسید، دایان آن را به «آلون» و «ابن» واگذار کرد تا موضع اسرائیل را منتقل کنند (تا زمانی که و) مگر اینکه اسد فهرستی از زندانیان جنگیِ اسرائیلیِ در اختیار سوریه را ارائه دهد و به صلیب سرخ اجازه دیدار با آنها را بدهد. در غیر این صورت، وارد هیچ مذاکره‌ای با سوریه نخواهد شد.

با توجه به آشفتگی سیاسی، مایر در آن لحظه در موقعیتی نبود که مذاکره با سوری‌های تندخو بر سر جولانِ ارزشمند را به سبد مشکلات خود اضافه کند. به نظر می‌رسید که روند جدایی سوریه در نقطه‌ شروع گیر کرده بود. کیسینجر پس از بازگشت به واشنگتن، دست‌به‌کار شد تا فضایی برای مانور ایجاد کند. او ابتدا از سادات خواست تا پیامی بفرستد و از مایر درخواست کرد که با سوریه برای جلوگیری از انزوای مصر مذاکره کند. سپس، در یک سلسله تماس‌های تلفنی و ملاقات با دینیتز در هفته آخر ژانویه، آنها موفق شدند در کنار هم مجموعه‌ای پیچیده از گام‌های موازی را برای غلبه بر بن‌بست بردارند: ابتدا اسد به کیسینجر می‌گفت که سوریه چند زندانی اسرائیلی دارد؛ سپس دایان با پیشنهاد اسرائیل برای جدایی به واشنگتن می‌آید (مثل همان کاری که برای جدایی سینا کرده بود)؛ سپس اسد فهرست زندانیان جنگی اسرائیل را می‌رساند و به صلیب سرخ اجازه می‌دهد تا از آنها بازدید شود و کیسینجر نیز به‌نوبه‌ خود پیشنهاد اسرائیل را به دمشق ارسال می‌کند.

کیسینجر هم اسد و هم مایر را متقاعد کرد که این رویکرد را بپذیرند. برای شروع سریع این سکانس، او [کیسینجر] در ۷فوریه به دینیتز اطلاع داد که پیامی از کاردار سوریه در واشنگتن دریافت کرده است که ۶۵زندانی اسرائیلی در بازداشت سوریه هستند. دینیتز متقابلا به کیسینجر اطلاع داد که دایان در آغاز ماه مارس به ایالات‌متحده خواهد آمد تا درباره پیشنهاد اسرائیل با کیسینجر گفت‌وگو کند. تا اینجای کار اوضاع معمولی بود؛ نه خوب و نه بد. بااین‌حال، کیسینجر به طرز ناخوشایندی شگفت‌زده شد از اینکه دریافت سعودی‌ها و الجزایری‌ها درباره لغو تحریم‌های نفتی دچار تردید شده‌اند.

او- به دلیل گفت‌وگوهایش در عربستان سعودی، الجزایر و مصر در سفرهای قبلی خود- به این باور رسیده بود که تولیدکنندگان نفتی عرب پس از انعقاد توافق‌نامه‌ جدایی مصر و اسرائیل و آغاز مذاکرات با سوریه، تحریم خود را لغو خواهند کرد. او به نیکسون گفته بود که در این زمینه از ملک فیصل اطمینان قاطع دریافت کرده است. بر این اساس، رئیس‌جمهور در سخنرانی «وضعیت اتحادیه» خود در ۳۰ژانویه۱۹۷۴ به کنگره اشاره ‌کرده بود که احتمالا تحریم به‌زودی لغو خواهد شد. اعتبار نیکسون اکنون درست زمانی که او درگیر نبرد حماسی با دادستان ویژه‌ی واترگیت، لئون جاورسکی، درباره این بود که آیا نوارهای مجرمانه‌ مکالمات دفتر بیضی خود را تحویل دهد یا خیر، به خطر افتاده بود.

در ۱۲فوریه، اسد برای دیدار با بومدین، سادات و ملک فیصل به الجزیره سفر کرد. کیسینجر از هر سه رهبر عرب خواسته بود که اسد را تحت‌فشار قرار دهند تا فهرست زندانیان جنگی اسرائیل را برای شروع مذاکرات جداییِ جولان که همه آنها خواستار آن بودند، تحویل دهد. اما اسد اکنون به آنها گفت که تنها در صورتی می‌تواند از فهرست صرف‌نظر کند که تحریم نفتی را تا رسیدن به توافق با اسرائیل حفظ کنند. با وجود تعهداتشان به کیسینجر، آنها با این کار موافقت کردند و وزرای خارجه مصر و عربستان را به واشنگتن اعزام کردند تا درباره‌ عقب‌نشینی خود توضیح دهند. کیسینجر به‌خوبی بازی رهبران عرب را درک کرده بود. او به نیکسون گفت که اگر به بومدین و فیصل اجازه داده شود که از این انتقام خلاص شوند، «هربار که ما چیزی را قول می‌دهیم و آن را انجام می‌دهیم، آنها یک وعده‌ جدید و یک قول جدید خواهند خواست.» نیکسون مطمئنا می‌توانست با آن دام ارتباط برقرار کند؛ زیرا بیشتر به‌دلیل ناراحتی‌اش، او در حال تجربه‌ آن با کنگره بر سر واترگیت بود.