آینده کییف به پول بستگی دارد
صلحی در اوکراین درکار نیست
از منظر اکونومیست، عملیات غیرنظامی شور کمتری دارد اما همه چیز به آن وابسته است. روسیه ممکن است زمینهای بیشتری را اشغال کند؛ اما اگر اوکراین دموکراتیک و امن شود، جنگ پوتین شکست خواهد خورد. اما اگر اوکراین سرزمینی را پس بگیرد که در باتلاق فساد، فقر و خشونت سیاسی غرق شود، آرمانهایی را تسلیم میکند که شهروندانش برای آن جنگیدهاند. کنفرانس این هفته در لندن و نشست سران ناتو در ویلنیوس لیتوانی، پایههای موفقیت یا شکست را پیریزی خواهند کرد. درحالیکه پوتین در قدرت است، بعید است این جنگ با یک معاهده صلح پایدار به پایان برسد. دو طرف ممکن است گفتوگو کنند؛ آن هم تنها برای اینکه دیوانه جنگ به نظر نرسند.
در عوض، هر دو ارتش میتوانند در موضع خود بمانند و آتشبس غیررسمی را دنبال کنند یا درگیری با شدت کمتر و با حملات موشکی، محاصره مداوم و تهاجمهای کاوشگرانه شکسته خواهد شد. موانع دیگر تقریبا به همان اندازه بزرگ هستند. حدود ۲/ ۶میلیون اوکراینی به خارج گریختهاند؛ بیش از یکمیلیون مبارز از نبرد بازخواهند گشت که بسیاری از آنها جراحات و آسیبهای روحی دارند. بانک جهانی تخمین زده است که جبران خسارات وارده از سال اول جنگ بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت؛ البته این برآورد هزینه قبل از فروریختن سد نوا کاخوفکا بود. در نهایت، درحالیکه اوکراین حکومت نظامی را پشت سر میگذارد، باید بر سابقه فساد و حکمرانی بد غلبه کند. از منظر اکونومیست، اوکراین برای موفقیت باید در ابعاد مختلف کار کند. این کشور برای جذب کارگران و سرمایه خصوصی نیاز به بازسازی خود دارد. اوکراین همچنین باید اطمینان حاصل کند که آسمان و شهرهایش به اندازه کافی در برابر حملات ایمن هستند. هرکدام از این موارد به دیگری بستگی دارد. پیشرفت به حمایت غرب کمک خواهد کرد که ممکن است کاهش یابد؛ بهویژه اگر دونالد ترامپ در ۲۰۲۴ بهعنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شود.
تلاشها با تامین مالی برای بازسازی در مقیاس وسیع آغاز میشود. اقتصاد اوکراین حدود دوسوم اندازه خود تثبیت شده است. آینده این کشور در نهایت به سرمایهگذاری خصوصی بستگی دارد؛ اما ابتدا به پول دولت نیاز دارد. کنفرانس لندن با هدف جلب حمایت بانکهای توسعهای و حامیان غربی و همچنین وسوسه کسبوکارها به در نظر گرفتن اوکراین بهعنوان مکانی برای سرمایهگذاری انجام شد. باوجوداین، دولتها اکنون در شرایط سختی قرار دارند. آنها به اندازه کافی پول جمع نخواهند کرد؛ بهویژه اگر آنطور که باید از بودجه کمکهای خود محافظت کنند. در عوض، از منظر اکونومیست، آنها باید یک روند قانونی پیدا کنند که به آنها اجازه دهد ۳۳۰میلیارد دلار از پول دولتی روسیه را که مسدود کردهاند، بهعنوان صندوقی برای پرداخت غرامت به اوکراین در نظر بگیرند. در وهله بعد نوبت حکمرانی خوب است.
جنگ بسیاری از الیگارشهایی که اوکراین را عقب نگه داشتند کنار گذاشته است و گروهی از کارآفرینان و فعالان جای آنها را پر کردهاند که بسیاری از آنها سابقه فناوری دارند. دولت ولودیمیر زلنسکی علیه برخی فسادها از جمله بازداشت رئیس دیوان عالی کشور به اتهام رشوهخواری اقدام کرده است. باوجوداین، مقامات غربی هشدار میدهند که زلنسکی از جزئیات اصلاحات مستمر خسته شده است. به همین دلیل است که پیوستن به اتحادیه اروپا از اهمیت برخوردار است؛ چراکه انگیزهای برای اصلاحات و اعمال قانون ایجاد میکند، دولت را زیرنظر قرار میدهد و برای کسانی که رویای تغییر کشور را در سر دارند متحدانی ایجاد میکند و بالاخره نوبت امنیت میرسد. به اعتقاد اکونومیست، اوکراین باید در نهایت به ناتو بپیوندد. این امر میتواند امنیت دائمی اوکراین را با کمترین هزینه تضمین کند؛ چراکه ضمانت ماده۵ ناتو به پوتین و جانشینان او این پیام را میدهد که حمله به اوکراین حمله به کل این اتحاد است؛ نبردی که روسیه نمیتواند در آن برنده شود.
با این حال، درحالیکه نبرد در جریان است اوکراین از پیوستن به ناتو سود چندانی نمیبرد؛ چراکه این امر مستلزم تعلیق ماده۵ است و هرگونه تردید درباره زمان اعمال آن ناتو را تضعیف میکند. در عوض، اوکراین به تضمینهای امنیتی دوجانبه و مسیری سریع برای عضویت در ناتو نیاز دارد. این ضمانتها باید در قانون نوشته شوند، همانطور که میان آمریکا و اسرائیل در جریان هستند. آنها باید شامل پول، سلاح، اطلاعات و سرمایهگذاری در صنعت تسلیحات اوکراین باشند. نیروهای غربی ممکن است در نهایت در این کشور مستقر شوند. از منظر اکونومیست این یک برنامه ترسناک است. اگر اوکراین در خط مقدم مبارزه کند، بار بزرگتری بر دوش جبهه داخلی خواهد بود و موانع موفقیت این کشور بیشتر خواهد شد.