همچنین «جی موناهان» رئیس تور معتبر گلف «PGA» پیشنهاد کرد که بازیکنانی که به لیگ رقیب مورد حمایت عربستان سعودی پیوسته‌اند، به قربانیان حملات تروریستی ۱۱سپتامبر -که توسط هواپیماربایانی انجام شد که عمدتا شهروندان عربستانی بودند- خیانت کرده‌اند. «بن هوبارد» در گزارش ۱۰ژوئن در نیویورک‌تایمز نوشت: حالا حرف‌های اینها پوچ در آمده است. بایدن که سال گذشته از عربستان سعودی دیدن کرد، هنگام ملاقات با شاهزاده محمد به جای دست دادن با وی، با دستی مشت شده به او ادای احترام کرد و پس از آن هم بارها مقام‌های آمریکایی را برای دیدن او -از جمله وزیر امور خارجه خود، آنتونی بلینکن را در هفته گذشته- به عربستان فرستاد. سناتور گراهام در سفر به عربستان سعودی در ماه آوریل در کنار شاهزاده محمد ایستاده بود که چهره‌ای «پوزخندزن» به خود گرفته بود. در همین هفته نیز موناهان با اعلام همکاری برنامه‌ریزی‌شده بین PGA و لیگ جدید گلف LIV تحت حمایت عربستان سعودی، دنیای گلف حرفه‌ای را به لرزه درآورد و ناگهان به این پادشاهی نفوذ جهانی فوق‌العاده‌ای بر این ورزش بخشید.

«عبدالله علاوض» مدیر سعودی برای «ابتکار آزادی» که یک گروه حقوق بشری مستقر در واشنگتن است و مخالف سرسخت پادشاهی سعودی هم هست، گفت: «این مساله به شما می‌گوید که پول چگونه سخن می‌گوید و چقدر نفوذ دارد؛ زیرا این آدم روی چاه‌های نفت و این همه پول نشسته است. بنابراین می‌تواند روی هر چیزی که دلش می‌خواهد دست بگذارد و آن را بخرد.» شاهزاده محمد ۳۷ساله بارها و بارها در مدت ۸ سالی که از به قدرت رسیدنش می‌گذرد، با استفاده از ثروت پادشاهی، تسلط آن بر بازارهای نفت و اهمیت آن در جهان عرب و اسلام برای فرار از تهدیدات مکرر برای تنبیه او با انزوای بین‌المللی، انتظارات مبنی بر به خطر افتادن حکومتش را رد کرده است. تحلیلگران و مقام‌ها می‌گویند، در این مسیر، او نه تنها چشم‌انداز خود را برای آینده عربستان سعودی به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای مدعی با اقتصاد رو به رشد و نفوذ سیاسی افزایش داده و بهبود بخشیده است، بلکه از شکست‌های خود درس‌هایی گرفته تا روش‌های خود را برای دستیابی به اهداف خویش اصلاح کند.

در حال حاضر، حداقل، چنین به نظر می رسد که او سوار بر موج و در آن بالا بالاهاست. تقاضای شدید نفت در سال‌های اخیر خزانه این پادشاهی را پر کرده است. او یک باشگاه فوتبال انگلیسی خرید، مبلغی چشمگیر پرداخت کرد تا کریستیانو رونالدو را برای بازی در لیگ ملی خود بیاورد و در تلاش است تا ستاره‌های بین المللی دیگری را نیز به خدمت بگیرد. اگر قرارداد گلف به نتیجه برسد، دستیار نزدیک شاهزاده محمد به یکی از قدرتمندترین چهره‌های این ورزش تبدیل می‌شود و به عربستان سعودی یک بستر بزرگ دیگر برای تغییر وجهه بین‌المللی خود می‌دهد. در سال‌های اخیر، سران کشورهایی از ترکیه گرفته تا ایالات متحده (که زمانی شاهزاده محمد را طرد می‌کردند)، او را به‌عنوان آینده عربستان سعودی پذیرفته‌اند. محمد روابط این پادشاهی با چین را تعمیق بخشیده است؛ همان چینی که به میانجی‌گری یک پیشرفت دیپلماتیک بین عربستان سعودی و ایران، رقبای دیرینه منطقه‌ای، کمک کرد. همه اینها برای شاهزاده جوانی که پس از پادشاه شدن پدرش در سال۲۰۱۵ به‌عنوان یک تازه کار خطرناک شناخته می‌شد، نشان‌دهنده پیشرفت قابل توجهی است.

در همان سال، شاهزاده مداخله نظامی را در یمن آغاز کرد که باعث مرگ گسترده غیرنظامیان شد و در باتلاق فرو رفت. او سپس با ربودن نخست‌وزیر لبنان جامعه دیپلماتیک را شوکه کرد و جامعه تجاری را با حبس کردن صدها ثروتمند سعودی برای هفته‌ها در یک هتل مجلل به‌عنوان بخشی از یک اقدام ادعایی ضد فساد متحیر کرد. جایگاه بین‌المللی شاهزاده در سال۲۰۱۸ پس از کشته شدن و تکه‌تکه کردن جمال خاشقجی (روزنامه‌نگار منتقد سعودی در داخل کنسولگری پادشاهی در استانبول) توسط یک جوخه سعودی، به‌شدت کاهش یافت. شاهزاده محمد هرگونه اطلاع قبلی از این توطئه را رد کرد؛ اما آژانس اطلاعات مرکزی به این نتیجه رسید که او احتمالا دستور این عملیات را داده است. این شاید بدترین روزها و پایین‌ترین میزان اعتبار او بود.

اما در سال‌های پس از آن، ولیعهد به کمک ثروت و قدرت قابل‌توجه کشورش، بسیاری از نفوذ از دست رفته خود را بازیافت. او در اوایل، رقبا را کنار گذاشت تا کنترل خود را در داخل تثبیت کند. تغییرات اجتماعی که او انجام داده است (مانند دادن اجازه رانندگی‌ به زنان و گسترش گزینه‌های سرگرمی در کشوری که سینماها در آن ممنوع است) موجب طرفداری زیادی از او در میان جوانان این پادشاهی شد. او همچنین می‌داند که به‌عنوان پادشاه در انتظار در این پادشاهی، می‌تواند دست به یک بازی طولانی بزند. او هرگز مجبور نخواهد شد برای انتخاب مجدد نامزد شود و در حال حاضر با سومین رئیس‌جمهور آمریکا در دوران حضورش در قدرت سر و کار دارد و احتمال دارد تا زمانی که او در قدرت باقی است، بسیاری از مقام‌ها بیایند و بروند.

وقتی بن‌سلمان خود را از ماجرای خاشقجی بازیافت، این امر نشان داد که پول این پادشاهی می‌تواند راه طولانی را طی کند و مهم هم نیست که چقدر دولت‌های غربی درباره حقوق‌بشر صحبت می‌کنند. «دینا اسفندیاری» مشاور ارشد خاورمیانه و شمال آفریقا در گروه بین‌المللی بحران درباره انتقادات حقوق بشری گفت: «کشورهای عربی خلیج‌فارس فکر می‌کنند این یک شوخی است. آنها واقعا ارزش خود را برای جهان غرب به‌عنوان شرکا، به‌عنوان تولیدکننده انرژی، به‌عنوان کشورهایی با قدرت اقتصادی درک می‌کنند، بنابراین می‌گویند: «ما می‌توانیم این تهدید توخالی را مدیریت کنیم؛ زیرا این فقط بخشی از روابط است.» زمانی که خاشقجی کشته شد ترامپ بر سر کار بود و قاطعانه از شاهزاده دفاع کرد و از جمله گفت که خرید تسلیحات سعودی به نفع ایالات متحده بوده است.

گراهام، سناتور کارولینای جنوبی، پس از قتل خاشقجی گفت شاهزاده محمد شایستگی رهبری را ندارد‌ اما در سفری که در ماه آوریل به عربستان سعودی داشت، از او تمجید کرد و بابت خرید جنگنده‌های آمریکایی از او تشکر کرد. این نشان می دهد که محمد به خاطر تکیه دادن به پول‌های نفتی، سرمایه‌اش همه‌جا می‌چرخد و هر کاری که دلش بخواهد با این پول‌ها انجام می‌دهد. طعم پول شیرین است و به خاطر همین شیرینی است که بسیاری شیفته او شده و زبان در کام گرفته‌اند.