استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

روز بیستم، پنج‌شنبه، ۲۵اکتبر۱۹۷۳، واشنگتن، دی سی.در ساعت ۸صبح، سادات به پیامی که کیسینجر به نام نیکسون برای او فرستاده بود عصر روز قبل پاسخ داد. به‌دلیل مخالفت‌های واشنگتن، سادات توضیح داد که تصمیم گرفته از درخواست خود برای مداخله‌ نیروهای شوروی و آمریکایی به نفع یک نیروی بین‌المللی تحت فرمان سازمان ملل که طبق پروتکل‌های سازمان ملل از هرگونه مشارکت اعضای دائمی شورای امنیت (از جمله ایالات‌متحده و اتحاد جماهیر شوروی) جلوگیری می‌کند، صرف‌نظر کند. سادات به نیکسون اطلاع داد که او پیش‌تر به سفیر خود در نیویورک دستور داده تا همان صبح قطعنامه‌ای را به شورای امنیت معرفی کند.

این آخرین باری نبود که سادات گوشت نمک سودِ کیسینجر را حفظ می‌کرد. اما همان‌طور که در بحبوحه‌ رویارویی ابرقدرت‌ها انجام شد، این مساله برای سادات احترام مضاعفی را از سوی این دیپلمات کهنه‌کار به ارمغان آورد؛ دیپلماتی که تمایل داشت او [سادات] را دست‌کم بگیرد. همچنین تاییدی بود بر ارزشمندترین نتیجه‌ کیسینجر، چنان‌که بعدها گفت: «این نشان داد که سادات آینده‌ خود را بر حمایت دیپلماتیک آمریکا بناکرده بود نه فشار نظامی شوروی.» ابتکار سادات تقریبا به‌محض شروع، به بحران پایان داد. به همین دلیل، اگر مصر دیگر به دنبال مداخله‌ نیروهای آمریکایی و شوروی نبود، اتحاد شوروی چگونه می‌توانست اصرار ورزد؟

کیسینجر به نیکسون توضیح داد که رئیس‌جمهور به چه پیروزی‌ای دست‌یافته است (درحالی‌که او خواب بود). او [کیسینجر] آن پنج‌شنبه صبح رئیس‌جمهور را «خوش‌فکر و مختصر گو» توصیف کرد؛ درحالی‌که کیسینجر به جزئیات تصمیماتی پرداخت که شب قبل به نام او گرفته ‌شده بود. نیکسون دستور داد تا جلسات توجیهی رهبران کنگره و مطبوعات برگزار شود. او می‌خواست به همه نشان دهد که فرمانده و سکان‌دار بوده و موفق عمل کرده است.

کیسینجر تصمیم گرفت ابتدا در برابر رسانه‌ها حضور یابد تا حس بحران را کمرنگ کند. بااین‌حال، وقتی جزئیات این مساله که ایالات‌متحده چقدر به یک رویارویی هسته‌ای نزدیک شده، شروع به فرورفتن در وجدان آمریکایی‌ها کرد، پرسش اجتناب‌ناپذیر پرسیده شد: آیا نیکسون بحران را از کنترل خارج کرده تا توجهات را از مشکلات واترگیتی که با آن مواجه است، منحرف سازد؟ این هم طعنه‌آمیز بود. کیسینجر به‌سختی می‌توانست بگوید که نیکسون هیچ نقشی در تصمیم‌گیری‌ها نداشته است. بنابراین او رویکرد تهاجمی در پیش گرفت. وقتی «ماروین کالب»، خبرنگار دیپلماتیک CBS News، از کیسینجر پرسید که آیا این هشدار ممکن است به‌خاطر شرایط داخلی ایجادشده باشد؟ کیسینجر با حالتی «رها و یِلِه» گفت: «ما در تلاش هستیم سیاست خارجی ایالات‌متحده را با توجه به آنچه نه فقط مدیون رای‌دهندگان که مدیون نسل‌های آینده هستیم انجام داده و به‌پیش ببریم و این نشانه‌ آن چیزی است که در کشور ما رخ می‌دهد که حتی می‌توان مطرح کرد که ایالات‌متحده به دلایل داخلی نیروهای خود را در وضعیت هشدار یا آماده‌باش قرار می‌دهد.»

روز بیست‌ویکم، جمعه، ۲۶اکتبر۱۹۷۳، واشنگتن دی‌سی. با متوقف شدن ظاهری آتش‌بس، کیسینجر مایل بود که دیپلماسی صلح پسا جنگ خود را آغاز کند؛ هدفی که با پیامی جدید از سوی سادات حتی در صبح جمعه جذاب‌تر هم شد که گفت «در راستای آمادگی برای سفر [دکتر کیسینجر] ما در حال بررسی پیشنهاد‌های جامعی هستیم که امیدواریم نقطه‌ عطفی به‌سوی یک راه‌حل صلح نهایی ایجاد کند.» اما قبل از اینکه کیسینجر بتواند درباره برقراری صلح با سادات به تامل پردازد، باید منبع بحران را درمان می‌کرد: وضعیت بد ارتش سوم مصر. با سپری شدن هر روز، اوضاع در جبهه رو به وخامت می‌گذاشت. مصری‌ها ظاهرا در تلاش برای شکستن حصر تیراندازی کردند؛ اسرائیلی‌ها پاسخ دادند. این امر باعث درخواست کمک دیگری از سادات به نیکسون شد و از وزیر خارجه‌اش تا والدهیم، به «اقدامات ناامیدانه» دامن می‌زد. دوبرینین کیسینجر را از یک پیام تلفنی فوری از مسکو مطلع کرد و شبح یک رویارویی دیگر میان ابرقدرت‌ها را تقریبا بیست‌وچهار ساعت پس از آخرین رویارویی برانگیخت.

444444