ناگفته‌های گفتنی

از همین جا است که گرایش به درجه‌ای از استقلال از مرکز و گسترده کردن حاشیه آن، پدید می‌آید. من البته وجود برخی کانون‌های اقتصادی را در مرکز بعید نمی‌دانم که اگر چه در قلب موسسه حاکمه آمریکا نیستند، اما از حاکمیت هم دور نیستند و منافعی را خارج از چارچوب سیاست‌های رسمی در جریان آمریکا دنبال می‌کنند. به‌عنوان نمونه کارگماری‌ها در حوزه نفت اتحاد شوروی را در نظر آورید. درحالی‌که حکومت آمریکا مجازات هایی را بر این کشور تحمیل کرده بود، شرکت‌های آمریکایی که در را به روی شرکت‌های رقیب اروپایی خود بازمی‌دیدند، وارد نوعی فعالیت در حوزه‌های نفتی شوروی شدند. شاید هم شرکت‌های آمریکایی در اسرائیل و به‌ویژه در جریان راست صهیونیستی، راهی دوربرگردان در برابر شرکت‌های اروپایی می‌دید. این احتمال، برداشتی توهم‌آمیز در اسرائیل و به ویژه جریان راست، ایجاد کرد که می تواند در برابر آمریکا، آزادی تحرک داشته باشد و مرکز نمی‌تواند کاری در برابر این سیاستِ پادگان نظامی خود در منطقه بکند؛ زیرا کنگره آمریکا با ترکیب شناخته‌شده‌اش، به دولت این کشور اجازه نمی‌دهد، اسرائیل را مجازات کند. گروه‌های فشار و رسانه‌های گروهی بر این باورند که قدرت لابی یهودی، به اندازه‌ای است که مانع امکان‌پذیر شدن مجازات اسرائیل می‌شود. این برداشت البته تا اندازه زیادی درست است؛ زیرا آمریکا فشار موازی و متضادی بر خود نمی‌یابد تا ناچار باشد گام‌های معکوس بردارد.

کوتاه سخن اینکه، آنچه آمریکا می‌خواهد این است که اسرائیل به‌طور کامل تابع اراده‌اش باشد؛ اما مسائلی در درون اسرائیل و مانند آن در ایالات متحده، به دولت آمریکا اجازه نمی‌دهد سیطره کامل خود را بر اسرائیل تحمیل کند. اما همه اینها در اندازه‌های مشخصی در جریان است و اگر پادگان نظامی و پایگاه شهرک‌نشین (اسرائیل) از مدیریت مرکز (آمریکا) به‌طور کامل خارج شود، روابط میان دو طرف، به ناچار، شکل دیگری به خود خواهد گرفت.

مرحله‌های انتقالی در روند تحول این‌گونه موجودیت‌ها یا پایگاه‌های شهرک‌نشینی، مرحله‌هایی ترکیبی و بسیار خطیر است که مقتضیاتی مانند تولد جدید در خود دارد. همان‌گونه که خارج شدن از رحم برای زندگانی جدید، لحظه خطر مرگ را نیز می‌تواند در پی داشته باشد، مرحله های انتقالی نیز نوعی از ماجراجویی را در خود دارد که ممکن است به دلایل درونی و بیرونی به موفقیت بینجامد. به این خاطر که مرکز در یک لحظه مشخص تاریخی، به دلایلی مرتبط با شرایط خود نمی‌تواند جهت‌گیری پایگاه نظامی خود را برای مرحله جدید متوقف کند. بدین‌سان، ماجراجویی با موفقیت انجام شده و موجودیت شهرک‌نشین را به‌صورت اساسی به پیش می‌راند. به‌گونه‌ای‌که واقعیت جدیدی می‌آفریند که شراکت در آن با وضعیت پیشین خود متفاوت است. به دیگر سخن، مبانی موازنه قوا و شکل روابط میان پایگاه و مرکز تغییر می‌کند. اگر ماجراجویی اسرائیل، در این لحظه تاریخی به شکست انجامد، نتایج آن، برای آمریکا - کشوری با امکانات گسترده - محدود، اما برای شریک کوچک‌تر، وخیم خواهد بود؛ چون با توجه به تفاوت حجم دو طرف، موضوعی که یک تحرک کوچک و تاکتیکی در عرصه سیاست آمریکا محسوب می‌شود، گامی راهبردی و سرنوشت‌ساز برای موجودیت اسرائیل خواهد بود.

  فروپاشی اتحاد شوروی و سرنگونی منظومه سوسیالیستی، با یک رویداد خاورمیانه‌ای مهم و خطیر همراه شد که جنگ دوم خلیج[فارس] بر اثر اشغال کویت توسط عراق در سال ۱۹۹۰ بود. بین این جنگ که نتایج شناخته‌شده‌ای در پی داشت و برگزاری کنفرانس مادرید چه ارتباطی می بینید؟

 اینکه گفته می‌شود، ایالات متحده پس از جنگ دوم جهانی وارد منطقه شد، درست نیست. آمریکا از هنگام برگزاری کنفرانس صلح پاریس (۱۹۱۹)، یک بازیگر فعال و جدی در سیاست خاورمیانه بود. این نقش پس از دهه بیست و خودداری ایالات متحده از مشارکت در جامعه ملل، به‌صورت مقطعی دچار عقبگرد شد. اما از هنگام صدور کتاب سفید اول در پایان دهه بیست و آغاز دهه سی، دوباره به جایگاه قبلی خود بازگشت تا نقش بزرگی در کنار جنبش صهیونیستی در رویارویی با سیاست بریتانیای در حال افول بازی کند. آمریکا در قرن بیستم، عامل اصلی بالا گرفتن رویارویی اسرائیلی - عربی بود و در نتیجه، عاملی قدرتمند در برابر همه طرح‌های سازشی بود که در طول این قرن، مطرح شد. طرح‌های سازش بسیاری در مذاکرات از زمان وعده بالفور (۱۹۱۷) تا پس از انقلاب بزرگ فلسطین (۱۹۳۶) و پیش و پس از صدور قطعنامه تقسیم سازمان ملل، مطرح شد و این آمریکا بود که این طرح‌ها و از جمله طرح تقسیم پیشنهادی اقلیت را در سال ۱۹۴۷ به شکست کشاند.

  منظور از طرح تقسیم پیشنهادی اقلیت چه طرحی است؟

 طرحی که به این نام شناخته شد و از سوی اقلیت اعضای کمیته ویژه سازمان ملل در برابر طرح اکثریت اعضای این کمیته ارائه شد. طرح تقسیم مصوب سازمان ملل، بر اساس طرح پیشنهادی اکثریت و با حمایت ایالات متحده، به تصویب رسید. پس از تاسیس اسرائیل نیز این ایالات متحده بود که برای تحول و پیشرفت پایگاه شهرک‌نشینی (اسرائیل) تلاش و همه انواع کمک‌های مادی، معنوی، سیاسی، تسلیحاتی وغیره را به آن ارائه کرد. این اقدام در نهایت به باز تدوین طرح شهرک‌نشینی صهیونیستی به شکل یک مرکز منطقه‌ای متضاد با جنبش ملت‌های منطقه و عامل تهدید همیشگی برای استقلال کشورهای عربی و پیشرفت آنها و موفقیت طرح‌های وحدت عربی منجر شد.

 jaberiansari۱۹۶۹@gmail.com

p04 (3) copy