خانم صدراعظم میراث آشفتهای از خود برجای گذاشت
بازنشستگی یک غول
به گزارش اکونومیست، تواناییهای مرکل برای طراحی روابط به خوبی به کشورش و اروپا خدمت کرده اما دولت او در سطح ملی و بینالمللی، غفلتهای زیادی نیز داشته است. آلمان کنونی اما مشکلات خود را برطرف کرده و امروز کشوری مرفه و باثبات است؛ با این حال مشکلات جدیدی در حال شکلگیری است. درحالیکه مرکل در حال آماده شدن برای ترک سمت خود در زمان تشکیل دولت جدید در انتخابات آخر هفته است، تحسین از رهبری پیوسته او باید با سرخوردگی ناشی از خودرای بودن اوست، توامان شود.
فهرست مسائلی که در این دوره نادیده گرفته شده، بلند بالاست. به نظر میرسد آلمان یک ماشین لوکس در حال حرکت است؛ اما کافی است کاپوت را بالا بزنید تا نشانههای غفلت را به وضوح مشاهده کنید. بخش دولتی در سرمایهگذاری کافی و هوشمندانه شکست خورده و از همتایان خود در ایجاد زیرساختها به ویژه در حوزه دیجیتال عقب افتاده است. این امر نه تنها شرکتهای فناوری نوپا بلکه هر شرکت دیگری را با مشکل مواجه و سبب پایین آوردن بهرهوری دولت شده؛ مشکلی که با عدم استخدام نیروی کافی تشدید نیز شده است. در سال ۲۰۰۹، آلمان با اصلاح قانون اساسی خود که هرگونه کسری بودجه را غیرقانونی میخواند، به مشکل خورد. در شرایطی که نرخ بهره بسیار پایین است، دولتهای منطقی به سوی دریافت وام برای سرمایهگذاری حرکت میکنند و در اولین نقطه رکود، درجا نمیزنند. شدیدترین مشکل داخلی آلمان، شکست در اصلاح سیستم بازنشستگی است. آلمان با سرعت در حال پیر شدن است و بازنشستگی در اوخر این دهه بار سنگینی بر دوش دولت خواهد گذاشت. در موضوع تغییرات اقلیمی نیز، آلمان پیشرفت کمی داشته و بیش از هر کشور بزرگ دیگری در اتحادیه اروپا، کربن منتشر میکند؛ چراکه تعطیلی صنعت انرژی هستهای آلمان توسط مرکل پس از فاجعه فوکوشیما در ژاپن در سال ۲۰۱۱ کمک زیادی نکرده است. در اروپا، درست در جایی که نفوذ آلمان بیشترین اهمیت را دارد، عدم تمایل مرکل برای ورود گسترده در آن بسیار ناامیدکننده است. اتحادیه اروپا به اندازه مکفی با ضعف اعضای بدهکار جنوبی خود مقابله نکرده است. تنها در طول همهگیری ناشی از شیوع کووید، یک ابزار مالی ایجاد شد که به اعضا اجازه میدهد در باب بدهی خود تضمین دهند و بخشی از پول نقد را بهعنوان کمکهای بلاعوض به جای وام، توزیع کنند. بدتر از آن «قانون ثبات» است که کشورها را ناگزیر از صرفهجویی برای کاهش بدهی میکند؛ این قوانین اما آماده اصلاح هستند. در این میان، آلمان که همواره قدرتمندترین صدا در میز رهبران اتحادیه اروپاست باید با اتخاذ رویکردی معقولتر وارد مباحثه شود. در سیاست خارجی اتحادیه اروپا، آلمان میتوانست و باید تلاش بیشتری برای تعدیل سریعتر در دنیای جدید انجام دهد. چین یک رقیب چالشبرانگیز اقتصادی و استراتژیک است که روز به روز نقش خود را پررنگتر میکند، روسیه نیز یک تهدید غیرقابل پیشبینی است و ایالات متحده آمریکا متحدی نامطمئن است. با این حال آلمان خود را کنار کشیده است. در شرایطی که هزینهها به شکل فزایندهای افزایش یافته است، اما آلمان هزینه بسیار کمی برای دفاع پرداخت میکند. این امر سبب شده است که پکن به روندهای تجاری خود با آلمان امیدوارتر شود و آلمان با حمایت از خطو لوله گاز نورد استریم ۲ به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه اجازه میدهد که سبب تضعیف منابع انرژی اروپا شود. این امر باری بر دوش سایرین و بیشتر امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه خواهد گذاشت.
اما کدام نامزد آلمانی میتواند بهتر از مرکل عمل کند؟ نظرسنجیها نشان از آن دارند که آلمان خود را برای یک پارلمان آشفته آماده میکند و هیچ حزب واحدی یا حتی دو نامزد قادر به تشکیل دولت نیستند. در عوض نوعی ائتلاف سه جانبه با ایدئولوژیهای ناسازگار از سبزها تا لیبرالهای طرفدار تجارت ایجاد خواهد شد که ممکن است بر سر توافق بر هر چیز جاهطلبانهای تلاش کنند. این نیز یکی از علائم خودخواهی مرکل است. آلمانهای راحتطلب و محتاط علاقهای برای ورود به مباحث جدی درباره آینده ندارند و مدیریت بحران جایگزین ابتکار عمل شده است. نامزدها هیچ انگیزهای برای برجسته کردن مشکلات پیش روی کشور ندارند و درنتیجه شاهد یکی از کم اهمیتترین کمپینها در طی دهههای گذشته هستیم؛ چراکه همه در باب مسابقات اسبدوانی صحبت میکنند نه درباره مشکلات. از میان دو احتمال ممکن، یکی محتملتر از دیگری به نظر میرسد. نخست ائتلافی به رهبری حزب مرکل و حزب خواهر آن، حزب اتحادیه سوسیال مسیحی بایرن به رهبری آرمین لاشت است. دومین گزینه محتمل، ائتلافی به رهبری اولاف شولتز از حزب سوسیال دموکراتهاست که وزیر دارایی آلمان است. در هر صورت اما سبزها و دموکراتهای آزاد طرفدار تجارت به ائتلافهایی ملحق خواهند شد و هر دو نتیجه کاستیهای جدی دارد، اما از میان این دو، اکونومیست، ائتلاف به رهبری شولتز را ترجیح میدهد. صادقانه بگوییم که برای اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان، ۱۶ سال قدرت کافی است. ایدهها و انگیزههای این حزب تمام شده و این امر از تصمیم آنان برای انتخاب لاشت که فردی بیانگیزه است، عیان است. او کمپینی فاجعهبار را پشت سرگذاشته است و پیشبینی میشود که تیمش را به بدترین نتیجه حاصلشده از زمان جنگ جهانی دوم برساند. نظرسنجیها حاکی از آن است که شولتز دو برابر بیش از او از سوی رایدهندگان ترجیح داده میشود.
کشش از سمت چپ
دلایلی وجود دارد که میتوان به نتیجه امیدوار بود؛ اما در عین حال ترسهای زیادی نیز وجود دارد. شولتز وزیر دارایی موثری بوده و مردم آلمان به او اعتماد دارند. او نسبت به صدراعظمی از حزب اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان رابطه بهتری با سبزها در باب تغییرات آب و هوایی دارد. مشکل آنجاست که اگرچه او به جناح تجاری حزب خود تعلق دارد، اما این حزب مملو از چپگراهاست. آنها ممکن است که در پی آن باشند که او را بیش از آنکه به سوی دموکراتها حرکت کند به سود خود بکشانند. جهان باید منتظر باشد که مذاکرات برای ائتلاف ماهها به طول انجامد و بهطور موازی سیاستهای اروپا را پیش ببرند. در پایان اما ممکن است دولتی در آلمان بر سر کار آید که نتواند کارهای زیادی از پیش برد و این همان آشفتگی است که مرکل از خود به جای خواهد گذاشت.