جاده جدید امپراتور
کارآفرینان جدید آمور تفاوت چندانی ندارند. اوایل آن روز صبح، در «هیهه» صفی از مردان جوان روس را دیدم که در فروشگاههای معاف از مالیات ایستاده بودند و تلوتلوخوران با نایلونهایی مملو از جنس در دست به سوی ترمینال قایقها حرکت میکردند. پشت این ترمینال، یک چرخوفلک به آسمان میرود و این تلاشی است برای اندکی معطل کردن بازدیدکنندگان. یک کامیون پشت ترمینال قایقها ایستاده بود و مردانی به سرعت و پیش از حرکت قایق، جنسها را از کامیون به داخل قایق منتقل میکردند. غیر از چند قایق گشت خاکستری که حوالی رودخانه میچرخید، رودخانه خالی بود و کسی در آن پر نمیزد.
حرکت با کشتی فقط ۱۰دقیقه طول میکشد؛ اما سیستم دیوانسالاری این سفر را نزدیک به دو ساعت به درازا میکشاند. پس از خرید بلیت و ترخیص از گمرک، مسافران در انتظار قایق بعدی میمانند. مسافران چینی و روسی بهصورت جداگانه گروهبندی میشوند. خواه برای کارآیی یا چیزی دیگر، این تفکیک برای این «قابلاعتمادترین شرکای استراتژیک» عجیب است. این امر با نشانهها و کارکنان مردد اجرا میشود. من به سوی روسها و به پیوستن به آنها هدایت شدم. در زمستان، پلهای موقت روی آب جایگزین این کشتیها (فریها) میشوند؛ طرحی شناور که تاریخ آن به ۴۸۰ سال قبل از میلاد مسیح میرسد؛ یعنی زمانی که خشایارشاه ارتش ایران را از آنچه داردانل مدرن امروزی نامیده میشود، گذر داد. این پلها وزن محدودی را میتوانند تحمل کنند و باید بهصورت فصلی کار گذاشته شوند. این محدودیتها برای هرکسی که درباره ارزش پیوندهای قویتر اطمینان ندارد نقاط قوت بهحساب میآید. این پلهای موقت روی آب همچنین ارزان بوده و بهراحتی قابل برداشته شدن هستند. وقتی پل جدیدی میان دو شهر تکمیل میشود، این به یک ابزار ثابت تبدیل میشود.
دو سوی پل چین و روسیه که با هزار متر فاصله از هم جدا شدهاند دو جهانِ متفاوت هستند. یک روز قبلتر، در سوی چینی پل، رانندهام در حاشیه رودخانه در امتداد یک سایت ساختمانی توقف کرد. یک نگهبان غیرنظامی از یک کلبه کوچک بیرون آمد. ما دست دادیم و پس از اینکه از او خواستم با هم عکسی بیندازیم، سرش را به نشانه تایید تکان داد. من تا لب آب قدم زدم. در عوض، نیروی امنیتی روسیه آنقدر سختگیر است که بومیها برای ماهیگیری از همان رودخانه اغلب به چین میروند. قبل از ترک آنجا، از آن نگهبان خواستم تا عکسش را بگیرم. او خندید و موافقت کرد. علاقه من به پل تهدید نبود، بلکه تعارفی بود که بر اهمیت آن تاکید داشت. این پیوندهای حملونقلی که بهمثابه نمادهای همکاری شناخته میشوند همچنین نشاندهنده محدودیتها در مشارکت چین و روسیه است. تنها چهار راهآهن فعال میان این دو کشور وجود دارد. مرز آمریکا - کانادا تقریبا دوبرابر بزرگتر است؛ اما ۶ برابر این دو کشور راهآهن دارد. نخستین پل راهآهن روسیه - چین که «تونگجیان» در چین را به «نیژنه لنینسکوی» در روسیه وصل میکرد به مقدار قابلملاحظهای بهپیش رفته است. ساختوساز در سوی چینی در سال ۲۰۱۶ تکمیل شد و از سوی روسی پیشی گرفت که تا سال ۲۰۱۹ هنوز تکمیل نشده بود. تا آن زمان، تصاویر ماهوارهای سازهای را نشان میداد که از خاک چین کشیده شده و تا بخشی از رودخانه در سمت چین امتداد مییافت. چین منتظر روسیه بود تا خط خود را به این خط برساند.
وعدههای خاور دور
درست قبل از BRI، مقامهای چینی و روسی صدها پروژه مشترک با هیاهوی آنچنانی اما نتیجه کم را اعلام کردند. در سال ۲۰۰۹، رئیسجمهور چین «هو جین تائو» و همتای روس او «دمیتری مدودف» فهرستی متشکل از ۲۰۵ پروژه مشترک را منتشر کردند. در سال ۲۰۱۵، فقط ۱۹ پروژه از آن ۲۰۵ پروژه آغاز شده بود. بخشی از مشکل این بود که پیشنهادهای ناموفق و شکستخورده اغلب به عنوان بستههای پیشنهادی جدید از نو مطرح میشد به این امید که سرمایهگذاران خارجی آنها را ارزشمند بیابند؛ درحالیکه سرمایهگذاران داخلی از جمله دولت چنین نگاهی نداشته و آنها را ارزشمند و شایسته نمیپنداشتند. فهرست چالشهایی که سرمایهگذاران خارجی را از شرق دور بازمیدارد، طولانی است: فساد، حقوق مالکیت ضعیف، بازارهای کوچک و زیرساختهای ناچیز. در سال ۲۰۱۷، فقط ۲درصد از سرمایهگذاری مستقیم خارجی چین وارد روسیه شد. چین به لحاظ جمعیتی غالب بر روسیه است و این امر در هیچجا بهاندازه شرق دور عیان نیست. شرق دور تقریبا یکسوم از قلمرو روسیه را شامل میشود؛ اما بهسختی شامل ۵درصد جمعیتش میشود. در مقابل، شمال شرق چین مملو از نیروی کار فراوان و زمین اندک است. فقط جمعیت استان «هیلونگ جیانگِ» چین از کل جمعیت شرق دور روسیه ۶ برابر بیشتر است.
مقامهای روسی به این نامتوازنیها اشاره کرده و از مهاجرت ترس دارند. همانطور که پوتین در سال ۲۰۰۰ هشدار داد: «اگر در آینده نزدیک تلاشی واقعی به خرج ندهیم، در این صورت آن جمعیت روسی هم ظرف چندین دهه به زبانهای دیگری مثل ژاپنی، چینی و کرهای صحبت خواهند کرد.» دولت روسیه [بهعنوان راهکار] حتی قطعه زمینهای رایگانی برای ترغیب بیشتر مردم برای اسکان گزیدن در شرق دور اختصاص داده است و این امر میطلبد که سرمایهگذاران خارجی وارد میدان شوند و شهروندان روس را بهکار بگیرند و استخدام کنند. اما موج مهاجران چینی به این زودیها در امتداد مرزهای روسیه جریان نخواهد یافت.