جاده جدید امپراتور
در سمت روسی پل، سربازان به من اطلاع دادند که این یک «پروژه استراتژیک» و منطقهای کاملا ممنوع است. من با تشکر از آنها آنجا را ترک کردم. اما رهبرشان گفت: «شما گویی از قبل هم در اینجا بودید» و سفر گشتوگذارگونهام به یک بررسی یکروزه تبدیل شد. سیاستگذاران آمریکایی میتوانستند از ناامنیهای روسیه برای برانگیختن رقابت میان روسها با چینیها استفاده کنند؛ اما آمریکاییها ناخواسته این دشمنان تاریخی را به آغوش هم سوق میدهند. اروپای مرکزی و شرقی پل ارتباطی با اروپاست. چین برای پیشبردن طرح تهاجمی خود، ۱۷ رئیس دولت در اروپای شرقی و مرکزی را سالانه گرد هم مینشاند. این قالب «۱۷+۱» که شامل اعضای اروپایی و غیراروپایی میشود، به شکل فریبندهای طراحی شده است. این مساله به کشورهای دیگر احساسی از چندجانبهگرایی میدهد، اما در عمل مقامهای چینی از این گردهماییها برای بستن قراردادهای دوجانبه استفاده میکنند. دفتر راهنمای چین اما حکومتهای غیراروپایی را بهطور نامتناسبی برتری میدهد زیرا در این حکومتها قواعد سرمایهگذاری شفافیت کمتری دارد. همین امر باعث نگرانی مقامهای اروپایی شده که چین از طریق «در پشتی بالکان» در حال خزیدن به اروپاست. تلاش تفرقهانگیز چین برای همسایگی با اتحادیه اروپا میتواند در نهایت به وحدت این اتحادیه کمک کند. اتحادیه اروپا غربالگری سرمایهگذاری را افزایش داده، چین را «رقیب استراتژیک» نامیده و ابتکار عمل خود را در راستای اتصال هر چه بیشتر اروپا به هم آغاز کرده است. اینها گامهای کوچک هستند؛ اما بازتابدهنده یک اجماع روبهرشد بوده و مسیرشان روشن است. برخی مقامهای اتحادیه اروپا به همان اندازه که ابزارهای نظامی روسیه را جدی میگیرند، نیمنگاهی هم به ابزارهای اقتصادی چین دارند. مکیندر این تهدید را بهمثابه فرصت مینگریست، یک انگیزه مشترک که میتوان حول آن جمع شد. او استدلال میکرد که «تمدن اروپا نتیجه نزاعی پردوام در برابر یورش آسیاست.»