اما پس از اعلام آتش‌بس که روز جمعه محقق شد، ظاهرا اوضاع عوض شده است. این شیوه نخست‌وزیری نتانیاهو است: بهره‌برداری از بحران برای اثبات مرکزیت خود و وارد آوردن ضربه به حماس برای جلوگیری از فوران مجدد درگیری برای چند سال آینده اما آنقدر کافی نیست که تغییر اساسی در وضع موجود به بار آورد. تنها فلسطینیان را در غزه و کرانه باختری به طور پیوسته ضعیف‌تر و بدون کشور ساخته است. در اوایل ماه می، صحبت‌هایی درمورد کابینه ائتلافی در جریان بود که می‌رفت به سقوط نتانیاهو منجر شود. اکنون آن ایده که برای اولین‌بار منجر به ورود حزب عربی- اسرائیلی به کابینه شد، زیر آوارها دفن شده است.

نتانیاهوانرژی زیاد و قساوت چشم‌گیری را صرف این کرده تا چهره‌ای خدشه‌ناپذیر از خود به جا بگذارد؛ به‌گونه‌ای‌که وجهه خود را در ناخودآگاه اسرائیلی‌ها تنید؛ «او همان کسی است که آرامش می‌بخشد». پیام نتانیاهو قدرتمند بود: اینکه او تنها کسی است که ضامن امنیت اسرائیل در برابر تهدیدات حماس، حزب الله و دیگران است؛ اینکه او به تنهایی می‌تواند ایده تشکیل دولت فلسطینی را با لگد تا جایی پرتاب کند که حالا حالاها دور از دسترس باشد؛ اینکه او تنها فرد قابل اعتماد و تنها سد در برابر «اعرابی است که دسته‌جمعی رأی می‌دهند» (به تعبیر خودش) و با وجود اینکه به‌دلیل برخی اتهامات در معرض محاکمه است، اما تنها کسی است که می‌تواند منافع اسرائیل را با حمایت آمریکا در جهان تامین کند. «ایتامار رابینوویچ» سفیر سابق اسرائیل در آمریکا می‌گوید: «اینکه یک سیاستمدار متهم با لطایف‌الحیل بتواند ۴ دوره پیاپی در قدرت بماند، خود یک دستاورد است.» او معتقد است که «نتانیاهو دارای پایگاهی ترامپی است که می‌تواند بر آنها اتکا کند: سنتی‌ها، محافظه‌کاران و ملی‌گرایان؛ سوال اصلی برای ساکنان اسرائیل این است که اگرچه نتانیاهو فردی ورشکسته و جادوگر است، اما چه کس دیگری می‌تواند چنین کند؟»

فارغ از اینکه قضاوت نتانیاهو درمورد خودش درست باشد یا نه اما نکته این است که او اکنون به دلایل مختلف از جمله رشوه و فساد در معرض محاکمه قرار دارد. بقای سیاسی به امری فردی تبدیل شده و او همزمان می‌کوشد متحدان را ترغیب کند که به وی مصونیت ببخشند. نتانیاهو نتوانست پس از انتخابات مارس کابینه تشکیل دهد و از آن زمان او به عنوان کفیل نخست‌وزیری عهده‌دار این مقام بوده است؛ نخست‌وزیری که مشروعیتش هر روز در حال کاهش است. گزارشگر نیویورک‌تایمز در بخش دیگری از گزارش خود نوشت، معلوم نیست آیا نتانیاهو در ترغیب پلیس به حمله به مسجدالاقصی، تعطیلی برخی مراکز فلسطینی و اخراج خانواده‌ها از شیخ جراح نقش داشت یا نه؛ اما روشن است که نبرد فعلی به لحاظ سیاسی به نفع او تمام شد.

«ایمن عوده» رئیس فهرست مشترک احزاب عربی در کنست، در مصاحبه‌ای گفت: «خشونت هر چند سال یک‌بار به‌دلیل اشغالگری اسرائیل بازمی‌گردد. اما دلیل اصلی خشونت‌ها این دفعه آن است که نتانیاهو مایل بود همه چیز را خراب کند تا باز هم در قدرت بماند. او وضعیت را به‌گونه‌ای مدیریت کرد که موجب درهم‌ریختگی شد؛ زیرا بقای نتانیاهو در این درهم‌ریختگی و بحران است. او در آرامش نمی‌تواند بقا یابد.» برخی مقام‌های این رژیم که با نتانیاهو پیوندهایی دارند، می‌گویند نتانیاهو هر چه در توان داشت انجام داد تا بحران فروکش کند. «شولومو آوینری» دانشمند سیاسی می‌گوید: «وضعیت اضطراری همواره به نفع ملی گرایان است.» او معتقد است که اسرائیل سرزمین تمام ساکنان آن نیست، بلکه فقط سرزمین یهودیان است. به هر روی، بهترین عبارتی که می‌توان برای توصیف نتانیاهو به‌کار برد همان «جادوگر» است که باعث شده وی با انواع لطایف‌الحیل خود را همچنان در قدرت نگاه دارد.