جنوب شرق آسیا به سوی خودکامگی گام برمی دارد
اقتدارگرایی در جنوب شرق آسیا
اواخر ماه گذشته، مقامهای خارجی با لباسهای فاخر نظامی لیوانهای خود را در نایپیداو، پایتخت مستحکمی که از سوی ارتش میانمار ساخته شده، به هم زدند و به سلامتی یکدیگر آن را سر کشیدند. وقتی یخ به کنارههای لیوان اصابت میکرد، صدای جلنگ جلنگ میداد. به مناسبت روز نیروهای مسلح در میانمار، مکان مناسبی به افتخار مقامها و میهمانان خارجی تدارک دیده شده بود. «حنا بیچ» در گزارش ۱۳ آوریل برای نیویورک تایمز نوشت، آن روز، ارتش (که در یک فوریه قدرت را به دست گرفته بود) برای خواباندن اعتراضات مردمی دهها نفر را از پا در آورده بود. اما نمایندگان کشورهای همسایه (هند، تایلند، چین و ویتنام در کنار کشورهای دیگر) به جای اینکه آشکارا این قساوت را محکوم کنند، در کنار نظامیان میانماری پوزخند میزدند و قاه قاه میخندیدند و به کودتای آنها مشروعیت میدادند. کودتای میانمار گویی یادگاری از گذشته کشورهای جنوب شرق آسیاست یعنی روزگاری که مردان اونیفورمپوش و دیکتاتورها یکه تاز میدان قدرت بودند. اما مساله این است که منطقهای که در برههای «قدرت تحولآفرین مردم» را جشن گرفت، چگونه شد که بار دیگر در حال درغلتیدن به سوی خودکامگی است. منطقهای که روزگاری علیه سوهارتو در اندونزی و فردیناند مارکوس در فیلیپین دست به اعتراض زده و آنها را به زیر کشیده بود اکنون در مسیر خودکامگی گام بر میدارد. از کامبوج تا فیلیپین و از مالزی تا تایلند دموکراسی رو به زوال است. سیاستهای انتخاباتی و آزادیهای مدنی از بین رفته است. نظامهای قضایی مطیع و نه مستقل نیروهای مخالف را تار و مار کرده اند. تمام طبقات سیاسی یا در تبعید هستند یا در زندان. رسانههای مستقل از سوی رهبرانی وادار به سکوت میشوند که فقط میخواهند یک صدا شنیده شود: صدای خودشان. همزمان، سنگرهای بیرونی در برابر دیکتاتوری از میان رفته است. آمریکاییها- که طی دوران جنگ سرد مدافع دیکتاتوریهای آسیای جنوب شرقی بودند- در سالهای اخیر به درون گرایش یافته اند هرچند پرزیدنت بایدن بر «اتحاد دموکراسیها» اصرار ورزیده است. با مداخله روسیه و چین، شورای امنیت سازمان ملل نتوانسته گامی برای مجازات ژنرالهای میانماری بردارد.
«ریچارد جواد حیدریان»، یک عالم سیاسی مستقر در فیلیپین، میگوید: «این یک هجمه کامل علیه آزادی و کثرتگرایی است که سراسر آسیا را در نوردیده است. نتیجه آن، خستگی از دموکراسی و نوستالژی اقتدارگرایی در سراسر اندونزی و فیلیپین است، در حالی که تحکیم اقتدارگرایی در جاهای دیگر اتفاق افتاده اما به طرز چشمگیری در کامبوج و تایلند و اکنون در میانمار، این اقتدارگرایی نمود شدیدتری یافته و درصدد است تا پایههای اقتدارگرایی خود را محکمتر کند» عصر مردان قدرتمند منطقه – همگی مرد بوده و هستند- بازگشته است. این وضعیت و پیکربندی جدید اعمال نفوذ از سوی چین را آسانتر میکند، هرچند بسیاری در منطقه معتقدند که چین بیش از آنکه به دنبال نبرد نیابتی با ابرقدرت (ها) باشد، در پی رشد اقتصادی و گسترش نفوذ اقتصادی خود است. در هر حال، دلیل هر چه باشد اما احتمال موج جدیدی از مهاجران و آوارگان از میانمار، در قلب آسیا میتواند موجب بیثباتی آسیای جنوب شرقی شود. پیشتر، هزاران نفر به مرز تایلند رفته و این ترس را دامن زدهاند که این جمعیت ممکن است ناقل یا حامل ویروس کووید-۱۹ باشد. نشست ویژه برنامهریزی شده از سوی «آ.سه.آن» راه به جایی نبرد و نتوانست مانع از اقدامات بیشتر کودتاچیان شود.
افزون بر این، بسیاری از رهبران منطقه میلی برای آرمانهای دموکراسی (خواهی) ندارند. آنها از دادگاهها برای ساکت کردن منتقدان استفاده کرده و جنبشهای معترض را با زور سرکوب میکنند. اما اگر اقتدارگرایان (اعم از افراد و رژیمها) به دنبال یکدیگر رفته و همدیگر را مییابند، معترضان هم چنین هستند. در تایلند، دانشآموزان و دانشجویان در برابر دولت برآمده از کودتا ایستادگی کردند. همین امر در مورد میانمار هم رخ داد. ناظران امور منطقه بر این باورند که «فرآیند دموکراسیسازی در اقصی نقاط دنیا با سکندری مواجه است. فوران اقتدارگرایی در آسیای جنوب شرقی بخشی از عقبنشینی کلی دموکراسی است.» در اندونزی، تایلند، مالزی، میانمار و ویتنام رهبران به دنبال آزادسازی بودند اما در چند سال اخیر مهمترین تحول در میانمار رخ داد. بیشتر کشورهای این منطقه در حال عقبنشینی کامل از آرمانهای دموکراتیک هستند.