رونمایی از یک مساله سری در کاراکاس

در آخر، در کاراکاس، پایتخت، در بیرونِ بیمارستان مادران ایستاد و آخرین درخواست خود را روانه کرد. واسکز با حالتی نالان و گریان می‌گفت:«خدایا! لطفا نگذار بمیرم». نظام بهداشتی- درمانی در ونزوئلا که روزگاری یکی از بهترین‌ها در آمریکای لاتین بود، به دلیل تحریم‌های گسترده و وجود یک دولت اقتدارگرا چند سالی است در مسیر احتضار و فروپاشی قرار گرفته است. برخی بخش‌های این نظام بهداشتی به اندازه بیمارستان مادران کاراکاس آسیب دیده است به گونه‌ای که حیاتی ترین ابزارهای به دنیا آوردن نوزادان- مانیتورهای علائم حیاتی، دستگاه‌های تنفس مصنوعی و سیستم‌های بهداشتی- یا زهوار در رفته‌اند یا ناپدید شده اند؛ مساله‌ای که باعث شده پزشکان، زنان را از بستری شدن بازدارند یا جواب شان کنند. به نوشته «تورکویتز- هِرِرا»، فدراسیون پزشکی ونزوئلا برآورد می‌کند که حدود نیمی از پزشکان این کشور- تقریبا ۳۰ هزار نفر- در سال‌های اخیر کشورشان را ترک کرده‌اند زیرا بسیاری از آنها حتی نمی‌توانستند جان عزیزان خود را نجات دهند. تاثیر واقعی این وضعیت بر مادران و کودکانشان واقعا ناشناخته است. آخرین آماری که از سال ۲۰۱۶ در دست است می‌گوید که هنگام زایمان مرگ و میر مادران به ۶۵ درصد و نوزادان به ۳۰ درصد در یک سال رسیده است. وزیری که این آمار را منتشر کرد به سرعت اخراج شد و با آمار و ارقام جدید هم از آن زمان به‌عنوان یک مساله «سرّی» برخورد می‌شود.

برای درک این مساله که به دنیا آوردن کودکان در این نظام فروپاشیده به چه می‌ماند، ما [گزارشگران نیویورک تایمز] زنان باردار را در ۶ بیمارستان در ونزوئلا رصد کردیم و یکی را هم در مرز کلمبیا رصد کردیم که همگی تلاش داشتند تا فرزندان خود را به دنیا بیاورند. امروز فرزندآوری در ونزوئلا یعنی مواجهه با خطر مرگ: هم برای مادر و هم برای فرزند. خانم واسکز که روزگاری بازیکن هندبال در دبیرستان بود و به خاطر توانایی و مهارتش شهرت یافته بود به‌عنوان نماینده ونزوئلا در کل آمریکای لاتین مسافرت می‌کرد. اما روزی از روزهای همین ماه ژانویه، در ورودی بیمارستان Concepción Palacios در کاراکاس، او زار می‌زد، بازوانش را گرد کمر مادرش گرفته بود تا بر زمین نخورد و عاجزانه درخواست بستری شدن داشت. واسکز بیهوش شد. اما سپس در باز شد و حدود ۴۸ ساعت پس از شروع دردهای ناشی از این تقلا، کودکش به دنیا آمد. اما کودکش نارس به دنیا آمد و فقط ۳/ ۳ پوند وزن داشت اما کودک او دوام نیافت. چند روز بعد، او فقط یک تشک سفید از یادگاری‌های دخترش را از بیمارستان دریافت کرد. مقام‌های بیمارستانی از دادن گواهی فوت به او امتناع کردند چرا که پولی برای دفن نداشت و مجبور بود تا جسد دخترش را در همان بیمارستان بگذارد.

او می‌گوید:«با زن مانند یک سگ رفتار می‌شود». برای بسیاری از ونزوئلایی ها، ویژگی معرف زادن فرزند در این کشور فلاکت زده چیزی است که خودشان به آن «رولت» می‌گویند: یعنی فرآیند دهشتناک سفر از یک بیمارستان به بیمارستان دیگر و تلاش برای یافتن بیمارستانی که برای کمک به آنها مجهز باشد. آنها گاهی مایل‌ها راه می‌روند یا با اتوبوس در جاده‌های ناهموار حرکت می‌کنند که گویی هدفشان فقط شکنجه زنان باردار است. در موارد نادری، آنها بارها و بارها جواب می‌شوند تا در نهایت کودکان خود را در خیابان‌ها یا در لابی بیمارستان‌ها به دنیا آورند. «اِوارو چاسین»، ۳۲ ساله، که می‌گفت دخترش در لابی بیمارستان Noriega Trigo در

 Maracaibo به دنیا آمد؛به گزارشگران نیویورک تایمز چنین می‌گوید:«پس از اینکه پرسنل بیمارستان به من گفتند که نمی‌توانند مرا پذیرش کنند، روی زمین افتادم. این همسرم بود که به دادم رسید». در برخی موارد زنان می‌میرند. «داروین میکه سیا»، ۳۷ ساله، همسر خود را در ۲۰ ژانویه از دست داد. او به این دلیل فوت کرد که در بخش سزارین در یک بیمارستان نظامی به بیماری عفونی مبتلا شد. چند سالی است بیمارستان‌ها سخت در تلاشند تا به مواد ضد عفونی دست یابند. این مرد جوان ۳۷ ساله می‌گوید:«میزان خشمی که دارم طبیعی نیست». او در زمان مصاحبه گهواره دخترش را تکان می‌داد. او می‌گفت بیمارستان نظامی را انتخاب کرد زیرا تصور می‌کرد در کشوری که همه چیزش به شدت نظامی است، این اقدام کاری واقعا ایمن و امنیت بخش است اما نمی‌دانست که جان همسرش در همین بیمارستان گرفته می‌شود.  «داروین میکه سیا» می‌گوید خانم «کرینوز» که در حومه کاراکاس با همسرش برای انجام برخی کارها طناب به خود می‌بستند و صخره‌ها را در می‌نوردیدند، عشق همسرش بود. او می‌گوید:«بیمارستان‌ها در حال نابودی خانواده‌ها هستند. در حال نابودی زندگی‌ها هستند». در مواردی دیگر، خانواده‌ها کودکان خود را از دست می‌دهند. «آیدیمار آلوارادو»، ۲۶ ساله، که در ماه دسامبر برای به دنیا آوردن فرزند خود ۱۲ بیمارستان را در نوردید می‌گوید:«تمام کلینیک‌ها همین را می‌گویند: ما ابزار لازم برای مراقبت از کودکان تان را نداریم». این پسر تازه به دنیا آمده که موهایی پرپشت و نرم داشت و پرستاران او را یک «راک استار مینیاتوری» می‌نامیدند و خانواده‌اش نام « Kahel» بر او گذاشته بودند هم ۱۰ روز پیش مُرد. در گواهی فوت او دلیل مرگ این نوزاد نارس بودن و خونریزی در اطراف مغز ذکر شده بود. نیکولاس مادورو در بسیاری از نطق‌های تلویزیونی اش می‌گوید که نظام بهداشتی این کشور با چالش‌هایی مواجه است اما اوضاع به‌طور کلی خوب است. تا همین مارس اخیر او بارها زنان را ترغیب می‌کرد که «بزایید و باز هم بزایید». مادورو می‌گفت زنان «باید ۶ فرزند» به خاطر کشورشان «بزایند».

او تمام ضعف‌ها و کاستی‌های کشورش را به ترامپ و تحریم‌های او نسبت می‌دهد و می‌گوید که دولت آمریکا در تلاش برای کنار زدن اوست. تحلیلگران و منتقدان می‌گویند این فقط بخشی از ماجراست. «فلیسیانو رینا»، پایه گذار سازمان ونزوئلایی و غیرانتفاعی « Action for Solidarity» می‌گوید، تحریم‌ها گاهی دسترسی به ملزومات بیمارستانی را با دشواری یا تعویق مواجه می‌سازند اما دولت می‌تواند به سازمان‌های امدادگر بین‌المللی برای دریافت آنچه نیاز دارد، روی آورد. «آسدروبال اولیوروس»، اقتصاددان، می‌گوید: واضح است که مادورو واردات نفت و غذا را بر واردات دارو ترجیح داده است و برآورد او و اطرافیانش این است که زنان باردار و بیمار اعتراض نمی‌کنند اما شکم گرسنه مردم را به اعتراض وامی دارد. مادورو که چند سالی است منکر این بود که کشورش در بحران است، سال گذشته درهای کشورش را به روی کمک‌های بین‌المللی گشود و گروه‌هایی مانند صلیب سرخ و یونیسف صدها تن کالا از جمله آنتی‌بیوتیک‌های نجات بخش را وارد کشور کردند.

اما تاثیر اینها موقتی است. اینها بیشتر به «مُسَکّن» می‌مانند زیرا کمک‌های بین‌المللی هم چندان جوابگو نیست. «لوئی فاریاس»، از اعضای صلیب سرخ در ونزوئلا، می‌گوید:«ما درخواست کمک جهانی داده‌ایم اما درخواست ما از پشتیبانی‌ای که مد نظر داشتیم برخوردار نشد». اساسا، کمبود تجهیزات پزشکی با نیازهای فزاینده زنان ونزوئلا روبه‌رو است. سال‌ها رکود باعث شده که بسیاری از زنان باردار با بحران‌هایی از جمله سوءتغذیه مواجه باشند و این مساله خطر زایمان‌های سخت و نیاز به متخصصان امر را شدت بخشیده است. آن دسته از متخصصان زنان و زایمان که باقی مانده‌اند تقریبا ادامه کار را غیرممکن دانسته‌اند. بسیاری از پزشکان به دلیل شرایط درآمدی و کمبود تجهیزات کشور را ترک کرده‌اند. گفته می‌شود بیشتر پزشکان در بیمارستان‌های دولتی کمتر از ۱۰ دلار در ماه حقوق می‌گیرند؛ حقوقی که به هیچ روی کفاف زندگی را نمی‌دهد.