شکافهای عمیق بر پیکره نظام جهانی
بدیهی بود که سخنان ریاستجمهوری ایالاتمتحده که از اولین سخنرانان آن اجلاس بوده توجهات را به خود معطوف کند. سخنان ۳۰ دقیقهای وی، بهطور شدید و لحنی تند به سیاستهای اقتصادی چین پرداخت و از این تریبون جهانی برای انتقاد از چین و شیوههای تجاری آن استفاده کرد و خواستار تغییر در سازمان تجارت جهانی شد و خاطرنشان کرد، هنگامی که سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱ چین را پذیرفت، رهبران ایالاتمتحده امیدوار بودند که این امر به آزادسازی اقتصاد چین و پیروی از قانون توسط این کشور کمک کند؛ درحالیکه چین همچنان این قوانین را نادیده میگیرد. رئیسجمهور ایالاتمتحده با برشمردن این تخلفات مذاکره درباره تجارت با چین را نقطه اوج ریاستجمهوری خود دانست. وی در طول سخنرانی خود چین را متهم کرد که نهتنها از پذیرش اصلاحات وعده داده شده خودداری کرده بلکه سیاستهای مخربی نظیر ایجاد موانع عظیم بازار، یارانههای سنگین دولتی، دستکاری در ارزش پول ملی خود، سرقت اسرار تجاری در مقیاس بزرگ در پیش گرفته است. از طرف دیگر چین با رد اتهامات وارده، ایالاتمتحده را به مقابله با اقدامات یک طرفهاش تهدید کرده است.
اما دلیل اصلی تمرکز سخنرانی ترامپ براقتصاد چین چیست؟ در پاسخ به سوال فوق تحلیل حاضر به سه مولفه در سیاست خارجی و اقتصادی ایالاتمتحده در زمان ترامپ میپردازد.
۱.ملیگرای اقتصادی «اول آمریکا!»
ترامپ در سخنرانی خود گفت «مردم آمریکا قطعا متعهد به ترمیم تعادل در روابط ما با چین هستند و امیدواریم بتوانیم به توافقی برسیم که برای هر دو کشور سودمند باشد. اما همانطور که خیلی روشن بیان کردم من یک معامله بد برای مردم آمریکا را نمیپذیرم.» معامله خوب از نظر رئیسجمهور ایالاتمتحده بر فرآیندی تاکید دارد که در آن سهم کالاهای چینی در اقتصاد ایالاتمتحده قابل کنترل باشد. به این معنا که کمترین وابستگی به تولیدات چین در آینده وجود داشته باشد. ملیگرایی اقتصادی خاص ترامپ بر این امر تاکید دارد که فارغ از مزیت نسبی و اقتصادی در واردات کالا از کشورهایی مانند چین، باید تولیدات داخلی مورد حمایت قرار گیرند و از حداکثر ظرفیتهای داخلی برای جایگزین کردن کالاهای چینی استفاده کرد. این روند بر خلاف قوانین تجارت آزاد و قوانین سازمان تجارت جهانی است اما آن چیزی که اهمیت دارد کنترل و مهار واردات از چین با استفاده از تعرفههای تجاری است.
۲.جلوگیری از پیدایش رقیب هژمون در آینده
چین در میان تهدیدات امنیتی و اقتصادی آمریکا از اولویت اول برخورداراست. برای مقابله با رشد این تهدید و ممانعت از تبدیل آن به رقیب جدی برای جایگاه آمریکا، ایالاتمتحده روی عامل اصلی رشد جایگاه چین، یعنی اقتصاد تمرکز کرده است. از این رو با وضع تعرفههای تجاری بر کالاهای چینی به جنگ تجاری با این کشور کشیده شده است. ایالاتمتحده روی میلیاردها دلار کالای ساخت چین تعرفههای گمرکی وضع کرده که چین از آن بهعنوان بزرگترین جنگ تجاری تاریخ یاد میکند. سیاستهای اعمالی ایالاتمتحده در قبال چین موجب شده تا از سرعت قطار چرخه اقتصادی چین کاسته شود. میزان رشد اقتصادی این کشور اکنون به کمترین حد خود در ۲۸ سال گذشته رسیده است و اقتصاد این کشور در سال ۲۰۱۸ در مقایسه با سال پیش از آن فقط شش و شش دهم درصد رشد کرده است که جنگ تجاری ایالاتمتحده با چین از مهمترین عوامل کندی رشد تولید ناخالص ملی چین عنوان شده است. ایالاتمتحده امیدوار است این رویکرد در آینده بتواند از تبدیل شدن چین به جایگاهی که بتواند موقعیت هژمونی آمریکا را به خطر اندازد، جلوگیری کند.
۳.وضع قوانین تجاری بر مدار منافع ایالاتمتحده
همانطور که گفته شد ترامپ در سخنرانی خود بر ترمیم روابط کشورش با چین تاکید کرده و ابراز امیدواری کرده که به توافقی برسد که دو طرف سود ببرند. پرواضح است که توافق مدنظر رئیسجمهور ایالاتمتحده باید دارای محدودیتهای جدی بر صادرات چین، و در عمل بازکردن بازارهای این کشور بر محصولات آمریکایی باشد. انتقادات ترامپ به سازمان تجارت جهانی به وضوح قابل رویت بود؛ سازمانی که بر تضمین آزادی تجاری بین اعضا و کاهش تعرفههای گمرکی تاکید دارد. موارد فوق با رویکرد اقتصادی ترامپ همخوانی ندارد، بنابراین وی که خروج از بسیاری از توافقها و معاهدات بینالمللی را در کارنامه خود دارد، تلاش خواهد کرد با رویکرد حداکثری به توافقات آینده، بیشترین سهم را مطالبه کند.
نتیجهگیری
قدرتهای بزرگ بازیهای خاص خود را دارند و معمولاً عملکرد آنها واضع قوانین بینالمللی میشود. سخنرانی ترامپ با محوریت مقابله با اقتصاد چین میتواند حاکی از شکافهای عمیقی باشد که بر اقتصاد جهانی تاثیر گذار است. رقابت دو کشور که اقتصادهای اول و دوم جهان را تشکیل میدهند حتما دارای تبعات بزرگی است که در آینده شاهد آن خواهیم بود. اما آنچه امروزه عیان است، ایالاتمتحده با تاکید بر اقتصاد ملی، و وضع قوانین تجاری مورد انتظار، از موقعیت و جایگاه هژمونیک بینالمللی خود دفاع میکند تا از این طریق، با کاهش رشد اقتصادی چین، سرعت رشد اقتصادی خود را با آن کشور در وضعیت تعادلی قرار دهد.
ارسال نظر