بخش شصت و ششم
بینظمی جدید جهانی
در عوض، روند حرکت به سوی بینظمی ناشی از کارکرد تغییرات ساختاری در نظام بینالملل – مهمتر از همه، توزیع قابلیتها میان طیف بیشتری از کشورها بیش از هر زمان دیگر- در زمانهای خاص با عمل (یا بیعملی) ایالاتمتحده و قدرتهای دیگر بدتر شده است. نتیجه، جهانی است که نه تنها ظرفیت بیشتری در میان طیف بیشتری از کشورها بلکه تصمیمگیران بیشتر و بازیگران مستقلتر پخش کرده است. در نتیجه، مجموعهای از چالشهای جهانی و منطقهای ظهور کرده بهگونهای که قدرتها به سختی میتوانند به مقابله با آن بپردازند. فهرست مختصری از این چالشها شامل این موارد است: گسترش واقعی و بالقوه تسلیحات هستهای و سیستمهای موشکی دوربرد، تروریسم، افزایش تعداد پناهجویان و آوارگان، یک خاورمیانه آشفته، یک اروپای تحت محاصره، یک آسیا- پاسیفیکی که به دقت به وضعیت توازن رسیده، یک فضای سایبری مدیریت نشده، یک پاسخ نامکفی به تغییرات آب و هوایی، نفی روزافزون تجارت آزاد و مهاجرت و پتانسیل بیماریهای فراگیری که میتواند جان میلیونها نفر را بگیرد.
تصور میکنم که محور بیشتر این تحلیل ضعیف و حتی افسردهکننده است. نمیخواهم بترسانم، ایجاد وحشت کنم یا اغراق کنم اما خودرضامندی [complacency] هم خطرناک است. هرگونه آسایش برخاسته از مشاهده چیزها با عینک رنگی عمر کوتاهی دارد. نمیخواهم برای یک لحظه هم بگویم که کاری نمیتوان کرد. آنچه در این صفحات در مورد آن بحث میشود سرنوشتباوری [fatalism] نیست. اندکی سرنوشتباوری در تاریخ اجتنابناپذیر است. بر عکس، آنچه دولتها و سازمانها و مردم انجام میدهند و آنچه به انتخاب خود انجام نمیدهند میتواند یک تفاوت واقعی بهوجود آورد و به مرور تاریخ را بسازد. اگر قیاسی وجود داشته باشد که به ذهن متبادر شود، آن قیاس یک بار دیگر با یوم کیپور یهودیان (روز بخشایش گناهان)، مرتبط است. برای یهودیان، آن ۱۰ روز مقدس سال، یعنی روزهای حیرت [Days of Awe]، با سال نوی یهودی (روش هشانا) شروع و با یوم کیپور خاتمه مییابد. این ۱۰ روز (که در فاصله سپتامبر تا اکتبر است) زمانی برای تاملات سخت در سال گذشته و سال پیش رو است. به عبارت دیگر، در ۱۰ روز بین روش هشانا تا یوم کیپور دادگاه الهی درحال تصمیمگیری است و در روز یوم کیپور حکم دادگاه الهی برای سال بعد صادر میشود. در ۱۰ روز بین روش هشانا و یوم کیپور یهودیان تلاش میکنند که رفتار خود را اصلاح و برای گناهان خود درخواست بخشش کنند. عصر روز یوم کیپور یهودیان به گناهان خود اعتراف میکنند و در پایان یوم کیپور امیدوارند که خدا گناهان آنها را مورد بخشش قرار دهد. در پایان روز دهم «کتاب زندگی» [Book of Life] برای سال بعد مُهر و امضا میشود. نماز و عبادت مربوط به آن که در این کتاب به آن اشاره میشود این است که چه کسی باید درحال فراغت و چه کسی در حالت سرگردانی بماند؛ چه کسی به آرامش میرسد و چه کسی اذیت میشود؛ چه کسی باید در آسایش و چه کسی در تعجب باشد؛ چه کسی باید فقیر و چه کسی غنی باشد؛ چه کسی باید در مرتبتی دون بماند و چه کسی اوج بگیرد... و مهمتر از همه چه کسی باید زنده بماند و چه کسی باید بمیرد.
این به چیزی شبیه سرنوشتباوری میماند که در آن به محض مهر و امضا شدن کتاب زندگی، زمانی که خورشید در روز بخشش گناهان غروب میکند هیچ کاری نمیشود کرد اما چنین نیست. در واقع، پس از ذکر طیفی از سرنوشتهای احتمالی، عبادت ادامه مییابد و روشن میسازد که شدت هر حکمی که در کتاب زندگی نوشته شده باشد میتواند با توبه، نماز و خیرخواهی تعدیل شود. همبستگی با آنچه در این صفحات مورد بحث قرار میگیرد، باید کاملا مشهود باشد. روندهای اساسی آمادهای وجود دارد که، [اگر]همه چیز برابر باشد، بر خلاف نظم کار میکند. اما منطق حکومتداری، دیپلماسی و سیاست خارجی بهطور گستردهتر این است که همه چیز برابر نیست، که طراحی و اجرای سیاست بسیار مهم است، که ماهیت نظم بینالمللی، توازن قدرت میان آنچه برادلی بول هرجومرج و جامعه نامید، میتواند به سوی بهتر شدن تغییر کند. این فرض سوم و آخر این کتاب است که آنچه باید انجام شود و چگونگی انجام آن اهمیت بسیاری خواهد داشت. اگر دو بخش قبلی بر توصیف و تحلیل متمرکز بودند، این بخش بر تجویز متمرکز است یعنی بر اینکه چه میتوان و باید کرد. این بخش با بحث از روابط قدرتهای بزرگ شروع میشود و اینکه چگونه باید به آنها پرداخت. این بخش توصیههایی به دست میدهد برای آنچه که باید انجام شود تا چالشهای منطقهای و جهانی بهتر حلوفصل شوند. این بخش با آنچه که ایالاتمتحده – اکنون و تا آیندهای قابل پیشبینی بهعنوان کشوری با بالاترین ظرفیت و پتانسیل برای نفوذ در روابط بینالمللی- باید در داخل و خارج انجام دهد (و نیز از آنها اجتناب کند) به پایان میرسد.
فصل ۹. خنثی کردن توسیدیدها
سیاست خارجی امروز باید با تلاشهای هماهنگ برای جلوگیری از چشم و همچشمی قدرتهای بزرگ، رقابت و مهمتر از همه نبرد دوباره برای تبدیل شدن بهویژگی غالب سیستم بینالمللی بود. دلایل آن دوگانه بود. اول، هرگونه وخامتی در روابط میان قدرتهای بزرگ بسیار پرهزینه است حتی اگر موجب درگیری مستقیم نشود و اگر هم رخ دهد بسیار پرهزینه خواهد بود.
ارسال نظر