ریزش دومینوی هژمونی آمریکا
در جمعبندی نظریات مختلف سه نکته مهم در تصمیم ترامپ دخیل بوده است: ۱) ترامپ با توجه به اینکه دارای شخصیت تجاری است، در معادلات سیاسی بیش از هر چیزی به سود و زیان اهمیت میدهد و از این زاویه مسائل را ارزیابی میکند. ترامپ با مشاهده افزایش نمایندگان حزب دموکرات در انتخابات میان دورهای اخیر آمریکا در کنگره و فشار به وی درخصوص آغاز بررسی و تفحص در پروندههای مربوط به رسواییهای سیاسی- مالی و اظهارات غیرواقعگرایانه همکاران ترامپ و بررسی دخالت روسیه در نتیجه انتخابات ریاستجمهوری و همچنین تنگتر شدن حلقه فشار سیاسی- روانی ناشی از افشاگری زنان روسپی که با وی رابطه نامشروع داشته و با دریافت حق السکوت موضوع را کتمان کرده بودند؛ بر آن شد که تحول تکان دهنده تازهای برای تغییر نگاه افکار عمومی در داخل آمریکا ایجاد کند. ۲) ترامپ در طول سالهای گذشته با احتساب هزینههای صرف شده در سوریه متوجه شد که نتایج مادی چندانی حاصل آمریکا نشده است. بهرغم تاکید بر این موضوع که هزینههای دفاع از متحدان خاورمیانهای آمریکا باید از سوی کشورهای عرب منطقه تامین شود؛ تنها از ناحیه عربستان ۳۰۰ میلیون دلار تحصیل کرده است. ۳) ترکیه بهعنوان عضو توانمند سازمان آتلانتیک شمالی(ناتو) و یکی از نزدیکترین متفقین آمریکا بهدلیل آغاز تنشهای سیاسی میان آنکارا- واشنگتن عقربه مسیر مناسبات سیاسی را به سمت مسکو چرخاند. خرید سامانه موشکهای پدافند هوایی اس-۴۰۰ از یکسو، تصمیم قطعی ترکیه به ادامه حملات نظامی خود به شمال سوریه در مبارزه با یگانهای مدافع خلق(ی.پ.گ) و اتحاد دموکراتیک سوریه(پ.ی.د) از سوی دیگر موجب نگرانی مضاعف ترامپ شد. زیرا گریز از مقابله رو در رو با نیروهای ترکیه اجتنابناپذیر مینمود. گفتنی است که ترکیه پیشتر با جلب نظر روسیه در جریان مذاکرات آستانه و همچنین مذاکرات دوجانبه پوتین- اردوغان، موفق به حضور در مناطق غرب فرات تا جرابلس شده بود که این بار ترکیه درصدد حمله به شرق فرات بود.
ترامپ با درک این سه مورد ضمن ایجاد فضای ملاطفت سیاسی در قبال آنکارا از بحران موجود رهایی یافت. اما ماجرا با تصمیم ترامپ به نقطه پایان خود نرسید. چراکه با وجود ریزش مهرههای سیاسی در داخل آمریکا، ریزش قلعههای ساخته شده آمریکا در خاورمیانه و مدیترانه شرقی نیز یکی بعد از دیگری آغاز شد.
با وجود اعتراضات گسترده اسرائیل نسبت به تصمیم ترامپ، طولی نکشید که رخدادهای داخل مرزهای اسرائیل و اختلافات میان احزاب لیکود با سایر احزاب مؤتلفه منجر به انحلال دولت بنیامین نتانیاهو شده و قرار است انتخاب زود هنگام در ماه آوریل برگزار شود. این درحالی است که رقیب سرسختی به نام بنی گانتس که از فرماندهان سابق ارتش اسرائیل و چهرهای چپ میانه محسوب میشود، پا به عرصه رقابت گذاشته است براساس نظرسنجیهای فعلی بیش از ۶۱درصد از آرای احتمالی را جذب خود کرده است. در همین حال بنیامین نتانیاهو در آستانه محاکمه قضایی در رابطه با فساد مالی است که در روزهای آتی اتفاق خواهد افتاد.
ضربه ناشی از مهره اسرائیل در سلسله دومینوی آمریکا باعث شده است که اتحاد تشکیل شده امنیتی- اقتصادی- سیاسی با حضور کشورهای اسرائیل، قبرس و یونان به مخاطره جدی بیفتد. بهطوریکه نیکوس خیریستودولیدیس وزیر امورخارجه قبرس صراحتا هفته پیش اعلام کرد که خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه به منزله خالی کردن میدان به نفع رقبای قبرس، یعنی ترکیه است که منافع راهبردی سه کشور و حتی خود آمریکا را در زمینه انرژی به مخاطره میاندازد. گفتنی است که چندی پیش سران کشورهای اسرائیل، یونان و قبرس با حضور دیوید فریدمن سفیر آمریکا در نیکوزیا، پیمان همکاری نظامی – امنیتی امضا کرده بودند.
با افزایش مه غلیظ ابهام در اتفاقات سیاسی در فضای مهآلود مدیترانه شرقی، ترکیه اعلام کرده است که با آغاز سال میلادی جدید در آبهای مدیترانه شرقی دست به حفاری از منابع هیدروکربن خواهد زد و با تکیه بر قوانین بینالمللی و تعیین حدود مرزهای دریایی هیچ کشوری حق دخالت یا مخالفت با آن را نخواهد داشت. این اتفاق اگر رخ بدهد و ترکیه در حوزه دهم از منطقه انحصاری گاز طبیعی دست به حفاری بزند، دوشادوش شرکت اکسون موبیل آمریکا بر خلاف خواسته دولت قبرس در رقابت تنگاتنگ در زمینه انرژی خواهد بود.
آمریکا پیشتر درصدد ایجاد پایگاه نظامی در قبرس بود که با خروج نیروهایش از سوریه، انگیزهای برای حضور در مدیترانه هم نخواهد داشت. بهطوریکه کاهش نیروهای آمریکایی از مدیترانه شرقی موجب شده است که تصورات دیگری مطرح شود و گفته میشود آمریکا احتمالا بخشی از نیروهای ۲۵۰۰ نفره در پایگاه اینجرلیک را کاهش دهد. مدیترانه شرقی گرچه به اندازه خاورمیانه برای آمریکا مهم نیست، لیکن بخشی از موزاییک بزرگتر تحولات بینالمللی برای آمریکاست. نتیجه اینکه، تصمیم آنی ترامپ بر خلاف منافع آمریکا شکل میپذیرد و شگفت آور است که چرا دولت پنهان در صدد کنار گذاردن وی نیست. ترکیه در موازات سیاستگذاریهای مشترک میان ایران و روسیه در منطقه به اعتبار ویژهای نایل آمده است و حتی اعلام این نکته از سوی اردوغان که اگر دولت دمشق نیروهای کرد سوری را از مرزهای نزدیک ترکیه دور سازد، ترکیه نظامیان خود را از سوریه خارج خواهد کرد، نشان از مطابقت سیاسی- امنیتی میان سه کشور ایران، روسیه، ترکیه دارد. ترکیه در سایه این اعتبار مادامی که تحولات بینالمللی دیگری رخ ندهد، برای حفظ برتری موقعیت خود در معادلات بینالمللی پشت به ایران و روسیه نخواهد کرد و هر اندازه مثلث مزبور تقویت شود، شاهد ریزش مهرههای دومینوی آمریکا در منطقه خواهیم شد. با درک شرایط مذکور، اتفاق اسرائیل، عربستان و مصر هم در حال انفعال است و شاهد تغییرات عمیق در ساختار دولت عربستان سعودی هستیم. در همین حال کشورهای عربی متخاصم با دولت سوریه، اکنون برای گشایش سفارتخانههای خود و ایجاد و احیای روابط دیپلماتیک با سوریه در تلاش هستند. بعد از امارات، کشور موریتانی و بحرین نیز دست به آغاز روابط زدهاند. تثبیت حاکمیت دولتی در سوریه، موجب تقویت ایران در جنوب لبنان خواهد شد و باید گفت که یک تصمیم مقطعی سبب اتفاقات خاص شده است.
ارسال نظر