شمال غرب
نشست جی ۲۰ و افق مهآلود اقتصاد آینده!
تشکل موجود در سال ۱۹۹۷ بهدنبال بروز بحران در آسیا و ۱۹۹۸ با آغاز بحران روسیه با حضور وزرای اقتصادی و مدیران و روسای بانک مرکزی کشورهای عضو برای حل مشکلات موجود با تبادلنظر و سازماندهی شایسته، چارچوب و هدف معینی را دنبال کرده بود. اما با وقوع بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ که بسیاری از کشورهای جهان تحت تاثیر منفی بحران جدی یادشده قرار گرفته بودند، نشست رسمی این تشکل بینالمللی به رده سران کشورهای عضو ارتقا یافت و تا به امروز هم بدینگونه دنبال میشود. در آن سال تصمیمات مشترک اتخاذ شده از سوی رهبران توانسته بود ریاضت اقتصادی را الزامی ساخته و کشورهای زیادی با کمترین زیان از کنار بحران اقتصادی عبور کنند. بعد از این نشست مهم بود که سران کشورهای یاد شده در زمینه سیاستهای پولی و نظام بانکی به شیوهنامه کارآمدی رسیدند و از آن پیروی کردند. اما این نشست از سالهای گذشته و نسبت به سال گذشته نیز متفاوتتر مینماید.
گروه کشورهای صنعتی ۲۰ در کنار تشکل ۷ کشور پیشرفته جهان و گروه کشورهای هشتگانه که روسیه نیز در آن حضور دارد، یکی از مهمترین تشکلهای بینالمللی است که حضور سازمان ملل و اتحادیه اروپا نیز بر اهمیت آن میافزاید. گروه کشورهای صنعتی ۲۰، در شرایط کنونی ۸۵درصد از اقتصاد جهان، ۸۰درصد از جریان سرمایه و دوسوم جمعیت جهان را به خود اختصاص میدهند. با گذشت ۱۰ سال از زمان تاسیس این تشکل بینالمللی که نخستین نشست آن در واشنگتن برگزار شد، تا به امروز در زمینه مسائل اقتصادی، سیاستگذاریهای لازم در اقتصاد بینالمللی را طی تصمیمگیری به رویههای لازم سوق میدهند. با اینحال نقطه ضعفهایی هم بر این تشکل وارد است که میتوان ناکارآمدی آن در تعقیب و اجرای تصمیمات اتخاذ شده را برشمرد. چراکه بهرغم تصمیمگیری در برابر تکقطبیگرایی آمریکا و تشویق رقابتهای سازنده اقتصادی هنوز ابتکار سازندهای از این تشکل دیده نشده است. درحالیکه اعمال تعرفههای گمرکی آمریکا علیه چین و اتحادیه اروپا از یکسو و آغاز تحریمها علیه ایران و دو عضو این تشکل، یعنی روسیه و ترکیه از سوی دیگر، نشان از انفعال عمل این سازمان دارد و بهنظر میرسد در شرایط کنونی گروه ۲۰ کشور صنعتی جهان تنها درصدد برپا ماندن و ماندگاری خود است.
ترامپ قبل از عزیمت به آرژانتین اعلام کرد بر ۲۰۰ میلیارد دلار کالای چینی افزایش تعرفه اعمال میکند و تصمیم وی در این راستا است که تعرفه گمرکی ۱۰ درصدی را به ۲۵درصد برساند. ناظران و کارشناسان اقتصادی بر این باورند که تنش اقتصادی میان چین و آمریکا بر توسعه جهانی اقتصاد تاثیر بسیار منفی خواهد گذاشت. در دو روز این نشست این موضوعات در میان رهبران چین و آمریکا قابل بحث بود.
در کنار این، دو موضوع مهم این بار نشست سران کشورهای یادشده را وارد مرحله جدیدی کرده است. حادثه قتل جمال خاشقجی و روانه شدن انگشت اتهام به سمت بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی موجب شده است که این مساله به یکی از مسائل حساسیتبرانگیز جامعه جهانی بدل شود. از سوی دیگر یکی از مهمترین چالشهای سیاسی و تنشآلود میان عربستان و ترکیه است که عضو گروه جی ۲۰ هستند. بهرغم اینکه بنسلمان به نمایندگی از کشورش در این نشست حضور داشت، اما بیتفاوتی سران به وی و لغو دیدار برخی از رهبران و حتی دیدار ۵ دقیقهای سرزنشآلود امانوئل مکرون با بنسلمان، نشان از وجود ابهام سیاسی بر پیکره نشست جی ۲۰ دارد.
از دیگر محورهای قابلتوجه در این نشست، نحوه مقابله با پدیده پوپولیسم ملیگرا است. اتخاذ چنین رویکردی از سوی رهبران نشان از انتقاد آنان در برابر سیاستهای ترامپ و سایر گروههای برجسته سیاسی دارد که در برخی کشورها و حتی قاره اروپا برای رسیدن به قدرت بر طبل ملیگرایی و نژادپرستی میکوبند. پیش از آغاز نشست یادشده، سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه ضمن ارزیابی شرایط و افق توسعه اقتصادی جهان گزارش داده است که «اقتصاد جهانی روی مسیری بسیار دشوار درحال حرکت است. تجارت و سرمایهگذاری جهانی در برابر افزایش تعرفههای گمرکی دچار حرکتی کند شده است. به مثابه همین، خروج سرمایه و کاهش ارزش پول ملی باعث تضعیف سیستم اقتصادی کشورهایی شده است که در مسیر توسعه گام بر میدارند.»
بهدنبال همین گزارش بود که روز پنجشنبه گذشته، صندوق بینالمللی پول با اعلام اینکه میزان رشد اقتصادی در سالجاری به ۹/ ۳درصد رسیده، اظهار کرد ولی در سالهای بعدی بهدلیل نابرابری در معادلات اقتصادی میان کشورهای درحال توسعه و حتی پیشرفته، رشد اقتصادی کشورها دچار رکود و تنزل خواهد شد. هند و چین بهعنوان لکوموتیو توسعه اقتصادی جهان پیشرفتهایی دارند ولی کشورهای درحال توسعه آمریکای لاتین با رکود در توسعه اقتصادی روبهرو هستند. بروز تحریمهای اعمال شده از سوی آمریکا علیه ایران و مسدود شدن راههای سرمایهگذاری، توسعه مناسبات متقابل میان ایران و کشورهای مختلف و همچنین احتمال ناکارآمدی تحریمها در موضوع نفت و بروز نوسانات یکباره و تکاندهنده در این بخش خواهد توانست اقتصاد جهانی را دچار خدشه سازد.
گرچه ایالاتمتحده آمریکا با تشویقهای مالی و کاهش میزان بیکاری توانسته است با موفقیت اقتصادی همراه باشد اما در ردههای بعد از توسعه اقتصادی اروپا و ژاپن قرار گرفته است. به نظر میرسد تب و تاب ملیگرایی در کشورهای مختلف توسعهیافته از یکسو عاملی در رشد اقتصادی ملیگرایانه شده است که خطری عمده در توسعه اقتصادی در سالهای آتی خواهد بود. خروج بریتانیا از اروپا طی رفراندوم ۲۰۱۶ و انتخاب ترامپ در آمریکا با شعار همه چیز برای رفاه و اقتصاد آمریکا در کنار برگزیده شدن رئیسجمهور جدید برزیل با شعارهای ملیگرایانه نشان از آغاز بحرانی جدی در مسیر هماهنگی و توسعه اقتصادی دارد. گرچه این مسائل تلویحا در نشست مطرح است، اما آیا به راستی گروه ۲۰ کشور صنعتی جهان خواهد توانست ثبات اقتصادی را تضمین کند تا ثبات سیاسی هم تحت تاثیر قرار نگیرد؟
ارسال نظر