بخش دوم
محرمانههای کرهشمالی
بیشتر جوانان در پیونگیانگ تلفن همراه دارند. فقیر و غنی به یک اندازه از گوش دادن به موسیقی پاپ کرهجنوبی لذت میبرند و این کاملا بر خلاف خواستههای دولت است. دلیل اصلی تغییرات اجتماعی اخیر در کرهشمالی واقعا دلایلی تراژیک است: قحطی دهه ۹۰، که در آن ۷۰۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند. این قحطی پیوند میان مردم و دولت را بهشدت تضعیف کرد و باعث شد که هر کس فقط به فکر حال و روز خود باشد.
بازارهای کرهشمالی: چگونه کار میکنند، کجا هستند و گرانی چقدر است؟
«کمونیستی» و «اشتراکی» دیگر برچسبهایی تاریخ گذشته برای اقتصاد کرهشمالی است؛ اقتصادی که بهشدت بر تبادلات بازاری چهره به چهره و موفق متکی است که در آن افراد محصولات و کالاهای خصوصی خود را با هدف کسب سود خرید و فروش میکنند.
تجارت خصوصی در سالهای اخیر چنان شایع شده که در تمام سطوح جامعه از فقیرترین اقشار تا حزب حاکم و تا نخبگان نظامی ریشه دوانده است. همانطور که در بریتانیای دوران ویکتوریا در مورد جنسیت یک استاندارد دوگانه وجود داشت، در مورد سرمایهداری در جمهوری دموکراتیک خلق کره (DPRK) هم یک استاندارد دوگانه وجود دارد: درحالیکه همگان چنین میکنند [دست بهکار و کاسبی میزنند] اما تعداد معدودی آشکارا وجود آن را میپذیرند. اگرچه بازارها به شکلهای مختلف همواره در کرهشمالی وجود داشتند اما کاهش نقش رسمی دولت در فعالیت اقتصادی به این معناست که تجارت خصوصی هرگز مانند امروز آنقدر گسترده- یا لازم- نبوده است. دلیل آن هم ساده است: دولت دیگر نمیتواند همچون گذشته و به شیوههای گذشته خدمات به مردم ارائه دهد.
همانطور که خواهیم دید، قحطی وحشتناک دهه ۹۰ یک نقطه عطف بود. نرخ منظم عرضه و تامین مواد غذایی از سوی دولت در این بازه زمانی از میان رفت و هرگز بهطور کامل بازنگشت. درسی که بازماندگان از این تجربه گرفتند درس خودکفایی بود. البته نه خودکفایی از ایدئولوژی «جوچه» [ - ایدئولوژی «جوچه» (Juche) ایدئولوژی حاکم بر کرهشمالی است. این ایدئولوژی در حقیقت دکترین «کیمایلسونگ» (۱۹۹۴-۱۹۱۲) برای کرهشمالی و به پیش بردن چرخ اقتصاد و سیاست در این کشور بود.] «جوچه» یا «اتکا به خود» یعنی این کشور باید از هر قدرت و نفوذ خارجی بینیاز و مستقل باشد. جوچه به نوعی «دیانت» یا «مذهب مختار» در کرهشمالی تبدیل شده است.
دونالد بیکر، پژوهشگر تاریخ کره، معتقد است: «جوچه ابزاری ایدئولوژیک برای وحدتبخشی به کشور محسوب میشود. جوچه به ما میگوید ما نیازی به خدا نداریم و در عوض به رهبر خود اعتماد و اتکا داریم...» در واقع، جوچه میگوید اگر انسانها سرسپرده کشور خود باشند، به نوعی ابدیت و فناناپذیری خواهند رسید. کیمایلسونگ با حاکم کردن جوچه بر تمام ارکان و جوانب حیات مردم کره شمالی (از سیاست و فرهنگ و اقتصاد گرفته تا خصوصیترین امور مردم) خود نیز جایگاهی خداگونه بهدست آورد و رهبر ابدی خوانده شد.
دانشکده حقوق دانشگاه کلمبیا در این باره مینویسد: «ایدئولوژی جوچه در دهه ۵۰ با هدف قطع نفوذ شوروی شکل گرفت و ابزاری بود در دست کیمایلسونگ برای تصفیه مخالفان و رقبای سیاسی.» این دانشکده میافزاید: «این ایدئولوژی در سلسله مراتب قدرت در کرهشمالی جا افتاد و سلاحی ایدئولوژیک بود برای توجیه دیکتاتوری و طرح جانشینی قدرت پشت درهای بسته نیز ابزاری بود برای دستیابی به یک انقلاب کمونیستی در کرهجنوبی.» معمار و پایهگذار این ایدئولوژی در اصل «هوانگ جانگ یوپ» بود که پس از معرفی آن به کیمایلسونگ، سند آن به نام «رهبر ابدی» کرهشمالی زده شد.
«یوپ» در فوریه ۱۹۹۷ از کشورش گریخت و از کرهجنوبی درخواست پناهندگی سیاسی کرد. او پس از پناهندگی اعلام کرد که ایدئولوژی جوچه «سلاح دیکتاتوری» است و بهعنوان حربهای تبلیغاتی برای بیرون راندن رقبا از جمله گروههای چپ از کرهشمالی بهکار گرفته شد] بلکه خودکفایی از طریق «سرمایهداری به هر شکلی» [by hook or by crook capitalism]. دارایی خصوصی و تجارت خصوصی همچنان غیرقانونی است اما برای کرهشمالی پساقحطی فقط یک قاعده اقتصادی واقعی وجود دارد: «قوانین را دنبال نکن.» طی یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۰، ۶۲ درصد از فراریان اعلام کردند که پیش از ترک کرهشمالی در کارهایی غیر از مشاغل رسمیشان مشغول بودند و بازار خاکستری [gray market] موفقی که از نرخهای غیررسمی ارز استفاده میکند اکنون روشی «دوفاکتو» برای تعیین قیمتها حتی برای نخبگان حکومتی است.
ارسال نظر