به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، پایگاه خبری بیزینس اینسایدر در گزارشی با برشمردن شیوه سیاست‌خارجی آمریکا به‌عنوان دلیل نادیده گرفتن قتل خاشقجی از سوی واشنگتن نوشت: قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول موجب شده است روابط آمریکا با شریک متمول خود در حاشیه خلیج‌فارس زیر ذره‌بین جامعه‌جهانی قرار بگیرد. محمد بن‌سلمان پس از چند هفته انکار هرگونه اطلاع از پرونده قتل خاشقجی، اکنون می‌گوید عاملان اطلاعاتی سعودی پس از درگیری‌های مختصر در کنسولگری عربستان، خاشقجی را خفه کرده‌اند و در همین رابطه ۱۸ فرد در عربستان بازداشت شده‌اند.

موضوع خاشقجی بار دیگر بر وجود تناقض‌هایی عجیب در سیاست‌خارجی آمریکا تاکید دارد؛ استاندارد‌های دوگانه در رابطه با رژیم‌های سرکوبگر. ترکیه مدعی است تصاویر و فایل‌هایی صوتی در اختیار دارد که ثابت می‌کند عاملان سعودی خاشقجی را پس از شکنجه به قتل رسانده‌اند و جسد او را نیز پنهان کرده‌اند. در این میان دونالد ترامپ بازداشت‌ها در رابطه با موضوع قتل خاشقجی را گام نخست مهمی در این پرونده دانسته‌ است. افرادی که همگی دارای ارتباطات نزدیکی با بن‌سلمان هستند.

بی‌میلی ترامپ برای مقابله با عربستان‌سعودی در رابطه با پرونده قتل خاشقجی، موجب برانگیخته شدن خشم جهانی شده است. ترامپ و دیگر مقامات کاخ‌سفید به منتقدان یادآوری کردند که عربستان با خرید صد‌ها میلیارد دلار جنگ‌افزار از آمریکا یک شریک حیاتی برای واشنگتن در کمپین ضد ایران به‌شمار می‌آید. این یکی از دلایل عمده‌ای است که برای همگان چرایی حفظ ارتباط آمریکا را با برخی کشورهایی که دارای سابقه‌ای تیره در حقوق بشر هستند روشن می‌سازد. از زمانی که آمریکا به‌عنوان تنها ابرقدرت نظامی و اقتصادی جهان پس از پایان جنگ سرد مطرح شده است، روسای جمهوری آمریکا بنابر منافع مالی و ژئوپلیتیک چشمان خود را بر اقدامات بد رژیم‌های بی‌رحم بسته‌اند.

تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، محمدرضا شاه پهلوی نیز به همین شیوه و با به‌کارگیری پلیس مخفی خود در سرکوب مخالفان حکمرانی می‌کرد. اما از سوی دیگر «شاه» فردی سکولار و رهبر ضدکمونیست مسلمان در منطقه به‌حساب می‌آمد. از این رو ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهوری اسبق آمریکا او را به مثابه پلیس جبهه غربی در خلیج‌فارس برای مقابله با پیشروی موج کمونیسم می‌دید. پس از سرنگونی شاه، دولت ریگان در دهه ۸۰ میلادی دوستی خود را به صدام حسین، دیکتاتور عراقی هدیه داد. آمریکا او را با حمایت‌های اطلاعاتی خود در جریان جنگی هشت ساله با ایران تقویت کرد و موضوع استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه ایران را نادیده گرفت. پیش از آغاز بحران و جنگ خونین در سوریه که موجب کشته شدن حدود ۴۰۰ هزار نفر شد، رژیم این کشور نیز دارای روابط حسنه‌ای با واشنگتن بود.  نیکسون، جیمی کارتر، بوش پدر و بیل کلینتون همگی از این کشور در زمان حکومت حافظ اسد دیدار کردند. ترور خاشقجی از سوی عاملان سعودی ممکن است به‌دلیل وجهه‌ای که از ولیعهد ۳۱ ساله سعودی به‌عنوان اصلاح‌طلب معتدل به یاد داشتیم غافلگیر‌کننده باشد. محمد بن‌سلمان تغییرات جنجال‌برانگیزی در کشور محافظه‌کار عرب اجرایی کرد که از آن جمله می‌توان به حق رانندگی برای زنان، مبارزه با فساد و بازداشت برخی مفسدان پلیس اشاره داشت. با این حال عربستان‌سعودی همچنان یکی از اقتدارطلب‌ترین رژیم‌های جهان به حساب می‌آید. زنان باید برای ثبت‌نام در دانشگاه، یافتن شغل یا مسافرت از پدر خود رضایت‌نامه داشته باشند. آنها مجاز به امتحان کردن لباس‌ها در زمان خرید نیستند.

دولت سعودی همچنین به‌طور دائمی بدون تفهیم اتهام دست به بازداشت افراد می‌زند. افراد می‌توانند برای جرم‌های مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شوند که اغلب آنها به‌طور عمومی انجام می‌گیرد. سعودی‌ها تنها در چهار ماه نخست سال ۲۰۱۸، ۴۸ نفر را گردن زده‌اند. براساس اعلام دیده‌بان دموکراسی رتبه عربستان در حقوق سیاسی، آزادی‌های مدنی و دیگر عوامل مربوط به آزادی تنها از کره‌شمالی بالاتر است.با این حال ثروت، ژئوپلیتیک استراتژیک آن در خاورمیانه و صادرات نفت، عربستان را به یک شریک حیاتی برای آمریکا بدل کرده است. باراک اوباما بیش از هر رئیس‌جمهوری دیگری از عربستان بازدید کرد. او در طول هشت سال ریاست‌جمهوری چهار بار به ریاض سفر کرد تا در مورد موضوعات مختلفی از جمله ایران و صادرات نفتی با مقامات این رژیم گفت‌و‌گو کند. این شیوه از سیاست‌خارجی، که براساس اصول عمل‌گرایی و منفعت‌طلبی به‌جای نگرانی‌های ایدئولوژیک یا اخلاقی استوار است سیاست مبتنی بر واقع‌گرایی نام دارد.

هنری کیسینجر، وزیرخارجه دولت ریچارد نیکسون یکی از استادان این شیوه سیاست‌خارجی است که موجب شد دولت وقت آمریکا روابط خود با چین را عادی کند. این درحالی است که روابط دیپلماتیک میان دو کشور از ۱۹۴۹ و روی کار آمدن کمونیست‌ها در چین قطع شده بود. اکنون نیز چین به‌عنوان یک رژیم سرکوبگر شناخته می‌شود و تنها ۱۷ کشور از جمله عربستان دارای آزادی‌های محدودتری نسبت به چین هستند. اما چین پرجمعیت‌ترین کشور جهان است و یک قدرت هسته‌ای به‌حساب می‌آید. نیکسون، یک ضدکمونیست متعصب به‌دنبال آن بود تا شکاف ایجاد شده میان اتحاد جماهیر شوروی و چین را تعمیق ببخشد.

امروز نیز با وجود همه چالش‌ها واشنگتن روابط مهم خود با چین را که از دوره کیسینجر به یادگار مانده حفظ کرده است. ترامپ ممکن است منتقد روابط تجاری با چین باشد اما او به‌طور قابل‌توجهی نسبت به سرکوب مسلمانان در این کشور ساکت است. «سیاست‌خارجی مبتنی بر واقع‌گرایی آمریکایی» تنها محدود به خاورمیانه نیست. پس از انقلاب کوبا در ۱۹۵۹، آمریکا در دوره‌هایی از دیکتاتور‌های آمریکای لاتین که شهروندان خود را مورد شکنجه قرار می‌دادند حمایت می‌کرد تا از آمریکایی‌ها در برابر کمونیسم دفاع کنند.

روسای جمهوری آمریکا همواره تلاش کرده‌اند تا روابط خود را با رژیم‌های سرکوبگر کم‌اهمیت جلوه دهند و در عوض ارزش‌های والای آمریکایی را ستایش کنند. این همان لحنی است که باراک اوباما از آن برای انتقاد از روابط نزدیک ترامپ با ولادیمیر پوتین، رهبر اقتدارطلب روسیه استفاده کرد. او تعهد آمریکا به ارزش‌ها و اصولی مانند نقش قانون و حفظ حقوق بشر و دموکراسی را به ترامپ یادآور شد. این درحالی است که ترامپ از روابط خود با روسیه دفاع کرد که آن را می‌توان ادامه همان سیاست‌خارجی آمریکا براساس تفکر کیسینجر دانست. ترامپ در ادامه این پرسش را مطرح کرد که آیا آمریکا تا این حد بی‌گناه است؟ البته نمی‌توان گفت ترامپ اشتباه می‌کند. آمریکا دارای روابط با رژیم‌های متعددی است که سیاست‌ها و ارزش‌های آنها در تضاد آشکار با ضمانت قانونی ایالات‌متحده از دموکراسی، آزادی بیان و حق اعتراض است. این روابط برای چند دهه در سیاست‌خارجی آمریکا وجود داشته است. قتل بی‌رحمانه روزنامه‌نگار سعودی به‌دست مقامات عربستان موجب نهیب جامعه بین‌المللی علیه این جنایت و نیز چالش‌هایی در دولت آمریکا شده است. اما سیاست‌خارجی واقع‌گرایی آمریکا یادآور آن است که روابط نزدیک واشنگتن و ریاض ادامه خواهد داشت.