دیپلماتهای طالبان تا پیش از پایان تابستان به مسکو میروند
بازگشت روسیه به افغانستان
روسها در گذشته حضوری چشمگیر در افغانستان داشتند اما در نهایت مجبور به خروج شدند. پس از ظهور داعش در افغانستان و تشدید فعالیت طالبان، این کشور بار دیگر در زمره مناطق حساسی قرار گرفت که زیر ذرهبین مسکو قرار دارد. بهدلیل ماهیت تهدید (یعنی آنچه اسلامگرایی افراطی نامیده میشود)، تحولات افغانستان میتواند تاثیرات دومینوواری بر آسیای مرکزی و قفقاز و در نهایت بر مناطق مسلماننشین روسیه داشته باشد. رد پای روسها به شکلهای مختلف در افغانستان قابل ردیابی است: از همکاری با دولت کابل گرفته تا مذاکره با طالبان و در نهایت تجهیز این گروه شورشی.
مسکو بهدنبال یافتن رد پا در افغانستان است تا هم در رقابت ژئوپلیتیک با آمریکا عقب نماند و هم نظارت نزدیکتری بر گروههای اسلامگرا داشته باشد. در هر حال، برخی بر این باورند که مدتی است روسها مذاکره با طالبان را کلید زدهاند و در کنار آن، سخت به تجهیز این گروه مشغولند. آمریکاییها در صدر کشورهایی هستند که چند ماهی است دائما انگشت اتهام را به سوی مسکو نشانه رفته و این کشور را متهم به بدهبستان پنهانی با طالبان و تجهیز این گروه میکنند. «ساموئل رامانی»، تحلیلگر The Diplomat که با واشنگتنپست و نشنالاینترست هم همکاری دارد، در یادداشت مورخ ۲۱ جولای (۳۰ تیرماه) مینویسد آمریکا با اتهامات خود فضای روانی کافی را برای مانور دولت مستقر در کابل به دست داد. دولت کابل هم تحت تاثیر این فضای روانی، بارها از مسکو خواسته با طالبان وارد تعامل نشود یا دست کم این تعاملات از کانال کابل انجام گیرد.
«ضمیر کابولوف»، نماینده ویژه پوتین در امور افغانستان، ۲۵تیر ۹۷ اعلام کرد که دولت روسیه در نظر دارد نمایندگان طالبان را تا پیش از پایان تابستان به مسکو دعوت کند. «ساموئل رامانی» برگزاری این نشست را «مذاکراتی با فرمت مسکو» مینامد که چند هدف دارد. پیش از پرداختن به این اهداف ذکر این نکته لازم است که کابولوف معتقد است توجیه دولت روسیه برای مذاکره با طالبان این است که این گروه «بیش از نیمی از افغانستان را در کنترل دارد» بنابراین باید در هرگونه راهحل نهایی برای صلح، طالبان هم حضور داشته باشد. در این نشست البته حضوری از آمریکا نیست. با این حال، رامانی معتقد است عدم دعوت از آمریکا بهعنوان یکی از طرفهای حل بحران در افغانستان میتواند توانایی مسکو برای اعمال نفوذ در بحران افغانستان را محدود کند. اما هدف روسیه از این نشست چیست؟ به گفته رامانی، روسیه چند هدف دارد:
۱- روسها از طریق برگزاری این نشست میخواهند پتانسیل خود برای میانجیگری موثر میان طالبان و دولت اشرف غنی را نشان دهند. آنها میخواهند بگویند هرگونه مشارکت یا نفوذ روسیه در افغانستان اقدامی سازنده بوده و اهمیت زیادی برای سیاستسازان روسی دارد. از آنجا که آمریکاییها همواره مسکو را متهم به تجهیز نظامی طالبان کردهاند، مسکو به این وسیله چهره خود را بازسازی کرده و نشان خواهد داد که بازیگری معقول است. در ۳۰ خردادماه جاری هم «آلیس ولز»، دستیار وزیر خارجه آمریکا، استراتژی روسیه برای تجهیز طالبان در برابر داعش را محکوم کرد. این اظهارات موجب شد موجی از احساسات ضدروسی در افغانستان شکل بگیرد. بر این اساس، هم توده مردم و هم نخبگان حکومتی ادعای مسکو برای توجیه حضور این کشور را رد کردند. اما توجیه مسکو برای تجهیز طالبان و حضور در افغانستان چیست؟ روسها معتقدند داعش حضور چشمگیری در ۹ استان افغانستان دارد. این درحالی است که مقامهای افغان معتقدند فقط ۲ هزار نیروی داعشی وجود دارد.
مسکو برای اینکه نشان دهد یک میانجی مورد اعتماد است و نیز برای اینکه احساسات ضد روسی را از میان ببرد روابط خود با طالبان را از نو تنظیم کرد. به عبارت دیگر، دست به یک پاتک علیه ائتلاف آمریکایی- افغانی برای مخدوش کردن چهره خود زد. این پاتک چه بود؟ روسها ۲۶ تیرماه سالجاری با همکاری تاجیکستان و در مرزهای این کشور با افغانستان دست به یک مانور نظامی زدند. هدف این مانور زدودن نگرانیهای کابل بود مبنی بر اینکه روسیه متحد طالبان نیست. روسها با این مانور درصدد اثبات این مساله بودند که اگر هم مذاکرهای با طالبان میکنند این مذاکره در راستای برقراری ثبات سیاسی در افغانستان است. اگر آنها بتوانند این برداشت را در میان افغانها جا بیندازند، ذهنیت آنها نسبت به مسکو عوض شده و نفوذ این کشور هم تضمین خواهد شد.
آیا روسها با طالبان ارتباط دارند؟
«داود اعظمی»، گزارشگر بیبیسی، ۲ آوریل ۲۰۱۸ (۱۳فروردین ۹۷) اعلام کرد که فرماندهی نیروهای آمریکایی در افغانستان در کنار برخی مقامهای سیاسی این کشور معتقدند روسها مبادرت به قاچاق سلاح از مرزهای تاجیکستان به طالبان میکنند. روسها بارها این ادعا را رد کردهاند. روسها اگرچه حمایت مادی از این گروه را رد کردهاند اما از وجود «تماس»هایی با طالبان پرده برداشتند. براساس برخی منابع طالبان،کانال ارتباطی میان مسکو و این گروه تقریبا یک دهه پیش برقرار شد یعنی زمانی که این گروه در سال ۲۰۰۱ مورد حمله آمریکا قرار گرفت و قدرتش به زیر کشیده شد. اما پیوند میان دو طرف به تدریج طی سه سال گذشته بهبود یافت بهویژه زمانی که در سال ۲۰۱۵ «داعش خراسان» در افغانستان اعلام وجود کرد.
به نوشته گزارشگر بیبیسی، منابع طالبان تصریح کردهاند که نمایندگان این گروه با مقامهای روسی در داخل روسیه و برخی کشورهای دیگر مذاکرات و دیدارهایی داشتهاند. طالبان معتقد است اگرچه تسلیحات پیچیده روسی میتواند جنگ را به نفع آنها کند اما شواهد نشان میدهد که روسها تمایلی ندارند بهطور مستقیم این گروه را تجهیز کنند. به نوشته اعظمی، بخشی از سلاحهای روسی که در دست طالبان است بازمانده دوران شوروی سابق است و بخشی هم از روسیه و کشورهای سابق شوروی به افغانستان قاچاق میشوند. بنابراین، شاید نتوان رد پای مستقیم روسها در تجهیز طالبان را دید. برای طالبان، حمایت اخلاقی و سیاسی از سوی قدرتهای منطقهای مهمتر از حمایت مادی و تجهیزات نظامی سبک است؛ چراکه این سلاحها را میتوان در بازار سیاه منطقه پیدا کرد. بنابراین، طالبان با ارتباط یافتن با روسها و دیگر قدرتهای منطقهای بیشتر بهدنبال کسب مشروعیت برای خود هستند تا خود را بازیگری مشروع و یکی از طرفهای مذاکره نشان دهند.
۲- همانطور که گفته شد هدف از «فرمت روسی مذاکره» بهبود نقش روسیه در اذهان مردم و مقامهای افغان است. با این حال، دومین هدف مسکو فعال کردن سازمان همکاری شانگهای در افغانستان است اما همزمان میکوشد ضمن استفاده از پتانسیل این سازمان، خود را نیرویی مستقل نشان دهد که دنباله روی چین یا سایر قدرتها نیست. در اجلاس اخیر شانگهای، عبدالله عبدالله و غنی از رئیسجمهوری چین خواستند تا این سازمان در افغانستان فعالتر شود و بازیگران این سازمان زیر یک بیرق واحد قرار گیرند و یک دستورالعمل مشترک را دنبال کنند. «ساموئل رامانی»، تحلیلگر The Diplomat، مینویسد شاید این سخن کنایهای باشد به فعال شدن مسکو در منطقه.
مسکو با میزبانی مذاکرات صلح افغانستان میخواهد نشان دهد که مسکو صرفنظر از شانگهای، بازیگر و مذاکرهکنندهای اصلی است. همزمان میخواهد بگوید این سازمان بدون همکاری روسیه نمیتواند کاری از پیش ببرد. در واقع، روسها با کارت شانگهای بازی چندگانهای را شروع کردهاند: وزن دادن به شانگهای و همزمان اثبات اینکه روسیه دنبالهروی چین نیست و دستور کار خود را دارد.
۳- هدف دیگر مسکو از میزبانی احتمالی طالبان این است که خود را پلی میان طالبان- آمریکا نشان دهد. در زمانی که واشنگتن تلاش دارد تا بحران ۱۷ ساله در افغانستان را با کشاندن طالبان به میز مذاکره خاتمه دهد، مسکو زودتر دست به کار شده تا دست خود را در مذاکرات بالاتر نشان دهد.
کابولوف میگوید طالبان علاقهمند به مذاکرات مستقیم با آمریکاست. زمانی که آمریکا برای مذاکره مستقیم با طالبان اما و اگر میآورد و شانه خالی میکند، مسکو میتواند مذاکرات مستقیم را بدون پیش شرط کلید زده و بهعنوان پل ارتباطی میان طرفهای درگیر عمل کند. همانطور که مسکو در سال ۲۰۱۳ میان آمریکا- سوریه واسطه شد تا واشنگتن به بهانه استفاده از سلاح شیمیایی سوریه را هدف حمله قرار ندهد، در پی این است که این الگو را در مورد طالبان و افغانستان نیز به اجرا بگذارد تا در آینده و هنگام خروج آمریکا حلقه واسط میان طالبان-کابل- واشنگتن شناخته شود.
در این صورت، مسکو میتواند بخشی از مشکلات خود با آمریکا (دخالت در انتخابات ۲۰۱۶، بحران اوکراین و ضمیمه کردن کریمه به خاک خود، تحریمهای غرب، بحران سوریه و ...) را در افغانستان به بحث بگذارد. این چیزی است که «هنری میر»، در ۲۰ می۲۰۱۸ (۳۰اردیبهشت ۹۷) در بلومبرگ به آن اشاره کرد. تحلیلگر The Diplomat میافزاید روسیه در این راستا باید عناصر میانه رو و معتدل طالبان را تشویق کند که در نشست مسکو حضور یابند. موفقیت این فرمت میتواند میانجیگری و وساطت روسیه را تضمین کند.
۴- روایت دیگر را «کریشنادف کالامور»، یکی از دبیران مجله The Atlantic بیان میکند. او معتقد است طالبان و روسیه ممکن است وجه مشترکی داشته باشند. این وجه مشترک، مخالفت با داعش و جنبش اسلامی ازبکستان است که هر دو در درون افغانستان فعال هستند. هدف کلان تر مسکو از حضور در افغانستان، مهار یا محدود کردن تاثیر گروههای اسلامگراست تا به مرزهای مسلمان این کشور نزدیک نشوند. بنابراین، مسکو بدش نمیآید که در این راستا با طالبان همراهی کند البته این همراهی تا جایی است که این گروه به نیرویی علیه مسکو تبدیل نشود. «مت شرودر»، محقق ارشد در Small Arms Survey مینویسد براساس مستندات افغانستان بسیاری از تسلیحاتی که گفته میشود روسی است بسیار قدیمی است و شاید به دههها پیش بازگردد.
این به این معنا است که وقتی گفته میشود سلاحهای روسی دست طالبان است ضرورتا به این معنا نیست که به تازگی در اختیار این گروه قرار گرفته باشد بلکه میتواند به دوران شوروی و سالهای اشغال افغانستان بازگردد. به گفته شرودر، سلاحهای پاکستانی و چینی هم در دست طالبان یافت میشود. «توماس راتینگ»، یکی از همکاران موسس در شبکه تحلیل افغانستان (Afghanistan Analysts Network) میگوید وقتی روسها میبینند ماموریت ۱۷ ساله آمریکاییها در افغانستان شکست خورده یا دستکم فاصله چندانی با شکست ندارد خوشحال میشوند و دیگر ضرورتی برای ارسال سلاح احساس نمیکنند. با این حال، «تماس روسها با طالبان قطعا محتمل است».
ارسال نظر