بخش دهم
افسانه «نوسازی اقتدارگرا»
اقتصاد کالا محور همچنان به پمپاژ پول به بودجه ادامه میدهد. دولت میکوشد شاخصهای کلان اقتصادی «خوشظاهر» را حفظ کند. حتی مهمتر از آن، کرملین میکوشد برای رقیق کردن جنبش اعتراضی بسته «اصلاحات سیاسی» را معرفی کند. بخش مهمی از نخبگان روس - که از این میترسند که لیبرالیزاسیون در جعبه پاندورا را خواهد گشود- میکوشند تا خود را مطمئن سازند که مشکل هنوز در دوردست است و بیتردید میتوان آن را به تعویق انداخت. آنها استدلال میکنند که وضع موجود برای مدتی نامحدود میتواند به طول انجامد، زیرا پوتین مجبور خواهد شد بهگونهای لیبرالتر رفتار کند.
تلاش برای خنثیکردن وضعیت با تظاهر به بازگشایی پنجرهها تاثیری مخرب بر کرملین خواهد داشت: مردم به هوای تازه عادت کردهاند و بازگشت به گذشته غیرممکن است. کابینه پوتین آماده واگذاری داوطلبانه قدرت نیست. کرملین بارها نشان داده که آمادگی دارد به سوی زور و خشونت عریان برود. درست، کرملین ترجیح میدهد تاکتیکهای ترسناک «گزینشی» خود را ادامه دهد. دلیل آن روشن است: اول، گروه حاکم نمیخواهد روسیه به کرهشمالی تبدیل شود که این یعنی به تهدید افکندن ادغام فردی گروه حاکم در جامعه غربی. دوم، آنها محدودیتهای مکانیسم سرکوبی که در اختیارشان هست را درک میکنند و حتی مطمئن نیستند که بتوانند بر ساختارهای قدرت در پرتوی آشفتگیهای گسترده اتکا کنند.
با این حال، سرکوب در مقیاس گستردهتر ممکن است غیرقابل اجتناب شود اگر کرملین به تدریج قدرت خود را از دست دهد. سناریوی دیگری هم امکانپذیر است: کودتای «کاخ» و تلاش تیم پوتین یا بخش دیگری از طبقه سیاسی برای نجات سیستم و منافع تشکیلات با خلاص شدن از شر «سگ آلفا» [alpha dog] یعنی پوتین. این میتواند پایان را به تعویق اندازد اما نمیتواند امر اجتنابناپذیر را متوقف سازد: شاخصهای بسیاری میگویند که ماتریکس روسی درحال خسته کردن و فرسودن خود است.
البته، نمیتوان یک سناریوی دیگر را نادیده گرفت: پوسیدگی تدریجی و در مجموع، انحطاط نظام و جامعه. این در صورتی (و زمانی) رخ میدهد که جنبشهای اعتراضی جدید و اپوزیسیون نتوانند تحکیم و تثبیت شوند. سرکوب یا رشوه به رقیق کردن اعتراضات اقتصادی و اجتماعی در حاشیه روسیه کمک خواهد کرد. مردم سرخورده و وادار به سکوت میشوند و امید و انگیزه خود را از دست میدهند.
ارسال نظر