بخش صدم
آفتابپرستهای چشم آبی
یک تبیین برای عملکرد این حزب همانا تصمیمش برای مشارکت در دولت ائتلافی بود درحالیکه از بسته کمکهای مالی اولیه هم حمایت میکرد؛ تصمیمی که در میان اعضا و رایدهندگانش مناقشهانگیز تلقی میشد. افزون بر این، شاهد افزایش حمایت از GD و ANEL بودیم که بخش زیادی از رایدهندگانی را به خود جلب کرد که سابق بر این به لائوس رای داده بودند. به این ترتیب، در انتخابات عمومی سال ۲۰۱۵، این حزب تنها ۰۳/ ۱ درصد از آرا را بهدست آورد. تصمیمش برای ورود به دولت ائتلافی موقت «لوکاس پاپادموس» [Loukas Papademos] در نوامبر ۲۰۱۱- که خودش تایید این بود که لائوس احترامی را که آرزو داشت بهدست آورده بود- مرگبار بود. چنانکه اکنون نیز اینگونه است، این حزب - که هیچ کرسیای در پارلمان بهدست نیاورد- دچار بینظمی است و برخی از نمایندگان پارلمانی سابقش (از جمله دو وزیری که در دولت پاپادموس بودند) به حزب «دموکراسی جدید» ملحق شدند.
لائوس کار خود را بهعنوان حزب نه فقط با یک هویت مذهبی مسیحی ارتدوکسی که با یک هویت سیاسی ناسیونالیستی رادیکال شروع کرد که «همگام با الزامات قانونی بود که [براساس آن] هر کاری که از سوی دولت انجام گیرد باید به کام ملت و کشور باشد». این حزب ترکیبی جدید از «ضد تشکیلات گرایی» [anti-establishmentarianism]، ملیگرایی بیش از حد [hyper-nationalism] و احترام به سنت یونانی را مورد حمایت مالی قرار میداد. هر چند از آن زمان تا کنون کوشیده تا بخش ناسیونالیستی جذابیت خود را «متعادل» [moderate] سازد اما این حزب اکنون بهطور رسمی اعلام میکند که حامی وطنپرستی و انسجام اجتماعی است. در نهایت، این حزب مسائل مهاجرتی را در متن و بطن برنامههای انتخاباتی پوپولیستیاش قرار داد و خواستار ممنوعیت کامل مهاجرت آتی غیراروپاییها و طرد و راندن مهاجران غیرقانونی بود: «ما به بازگشت آنها به سرزمین مادریشان خواهیم پرداخت. حتی اگر بودجه هم برای اسکان دوباره آنها در کشورهایشان نیاز باشد آن را اختصاص میدهیم». این حزب همچنین زبانی بسیار احساسی را برای حاکمیت ملی و دفاع از هویت ملی بهکار گرفت.
ارسال نظر