بخش سی و پنجم
آفتابپرستهای چشم آبی
در این بخش دو سازمان متفاوت بررسی میشوند: «جبهه ملی» و «کنشگران علیه اسلامیسازی» که توضیحدهنده تاریخ راست افراطی فرانسه است. «جبهه ملی» مهمترین سازمان راست افراطی است و همچنان در بطن بازی است و «کنشگران علیه اسلامیسازی» شبکهای است که حول مسالهای خاص ساخته شده که درحال اهمیت یافتن است و آن مساله خاص اسلامی ساختن فرضی فرانسه است.
جبهه ملی
«جبهه ملی» [Front National] در سال ۱۹۷۲ بهعنوان ائتلافی انتخاباتی از بیشتر اجزای راست رادیکال و ملی زاده شد، یعنی «جناح راست واقعی» با مسائل محوری دموکراسی مسیحی و رهبری میراث دوگل در جناح راست فرانسه مخالف است.
اوایل دهه ۸۰ آغازگر ظهور واقعی جبهه ملی بود که عملکردش در انتخابات چند سالی بود که درحال فزونی بود. جایگاه و وضعیت جدید «جبهه ملی» موجب جذب ایدئولوژیهای رادیکال راست افراطی شد. بسیاری از کنشگران به این سازمان پیوستند؛ سازمانی که به یک نیروی سیاسی واقعی برای ساخت و تولید آثار فکری تبدیل شده بود. بسیاری از کنشگران از گروههای کوچک فرانسوی مانند نوفاشیستها، سرتراشیدهها و انقلابیون ناسیونالیست تا حدودی اعضای جبهه ملی بودند. درحال حاضر، این حزب دربردارنده طیف گستردهای از تصورات رادیکال از «غیر» [otherness] است. تمرکز بر مهاجرت به تعریف یک خط سیاسی توافقی کمک کرد، «فرانسویها» را در برابر «مهاجران» قرار داد و ملیت را در بطن تعریف از هویت و پیشاپیش وابستگیهای مذهبی یا منطقهای قرار داد.
در سال ۲۰۱۱، بازنشسته شدن «ژان ماری لوپن» موجب جنگ جانشینی شد که اغلب خود را در نزاع میان رهبران قدیمی (کاتولیکهای سنت گرا، محافظه کاران، نژادپرستان جدید غیرمسیحی و ...) و حامیان نوسازی جلوهگر ساخت که در پس دختر لوپن متحد شده بودند. پیروزی «مارین لوپن» آغاز فرآیندی بود که «قلع و قمع» در جبهه ملی نام گرفت؛ قلع و قمعی که در پی ساختن چهرهای آبرومندتر برای این حزب بود. این تغییر و تحول، تغییر و تحولی «نو پوپولیستی» تلقی شد – مبتنی بر مدل راست رادیکال جدید که در شمال اروپا درحال فزونی بود- که نمونه آن «گرت ویلدرز» در هلند یا «پیا کجارسگارد» در دانمارک بود.
ارسال نظر