بخش هشتادوهفتم
آفتابپرستهای چشم آبی
تنوع و تعدد بازیگران و گفتمانهای ناسیونالیستی
شلوغی بیش از حد صحنه سیاسی راست افراطی به نسبتهای موثری رسیده است. در یک دوره بسیار کوتاه، شاهد ازدیاد احزاب ناسیونالیستی خواهیم بود: احزابی مانند GORD، NIE، حزب دموکراتیک ملی (NDP)، NFSB، حزب ناسیونالیستی بلغارستان (NPB).
اولین گروه از احزاب سیاسی شامل سه نوع میشوند: تاریخی، ساختاری و حاشیهای.
حزب IMRO یک حزب تاریخی است که در سال ۱۹۱۹ تاسیس شد و پس از فراز و فرود بسیار در سال ۱۹۹۰ از نو شکل گرفت. سیاستهای ائتلافی این حزب ظاهرا بسیار فرصتطلبانه و هرجومرجگونه است. دشوار خواهد بود که حزبی دست راستی بیابیم که IMRO هرگز با آن ائتلاف نکرده باشد: (۱۹۹۷)UDF ، حزب (۲۰۰۱) Gergyovden، حزب زمین داران بلغارستان یا (۲۰۰۵)BAPP ، GERB (۲۰۰۷)، حزب نظم، قانون، برابری (۲۰۰۹)، (۲۰۱۴) NFSB. این فرصتطلبی(اپورتونیسم) سیاسی حاکی از ابهامی خاص در هویت سیاسی IMRO است: از یکسو، این حزب همواره خود را حزبی میهنپرست معرفی کرده؛ از سوی دیگر، متحدان سیاسیاش دیدگاههای متنوعی در مورد ناسیونالیسم دارند. برخی بیتردید غیرناسیونالیست هستند مانند UDF و برخی دیگر یک ملیگرایی معتدل را نشان میدهند مانند GERB. «آتاکا» و «جبهه ملی برای رهایی بلغارستان» (NSFB) دو حزب مهم ناسیونالیست در نظام سیاسی فعلی هستند. آنها خطمشی ائتلافی خود را «طراحی» کردهاند: آتاکا به سوی ائتلاف دست چپی روی آورده و NFSB به ائتلاف دست راستی. در برههای، NFSB از ائتلاف حاکم متشکل از GERB و «بلوک اصلاحطلبان» [ Reformist Bloc] حمایت میکرد.
گروه احزاب حاشیهای متشکل از دو زیرگونه [sub-type] هستند: زیرگونه «شادمان» [happy] که بخشی از ائتلافهای موفق در چهل و سومین پارلمان بلغارستان بودند مانند GORD و NIE و آنهایی که ائتلافی و نفوذ یا تاثیری ندارند مانند NDP و NPB. منطق انتخاباتی برای تکثیر این احزاب ناسیونالیستی چیست؟ آیا تقاضا و جایگاه/ وضعیت انتخاباتی ناسیونالیستی رشد کرده است؟ یا این، عرضه و اشتهای رهبری برای این جایگاه نسبتا جدید بوده است؟ نتایج انتخاباتی به توضیح دوم اشاره میکند. آرای ناسیونالیستی نه تنها افزایش نداشته که در واقع کاهش هم داشتهاند زیرا این آرا در میان تعداد زیادی از رقبا توزیع شده است: آتاکا (۱۴۸۲۶۲ رای)، NFSB و IMRO (۲۳۹۱۰۱رای) مجموع ۳۸۷۳۶۳ رای بهدست آوردهاند، کمتر از نتایج آتاکا در انتخابات پارلمانی ۲۰۰۹ (یعنی ۳۹۵۶۵۶ رای) و بسیار کمتر از دور دوم انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۰۶ (یعنی ۶۴۹۳۰۷ رای). بخش دوم صحنه سیاسی ناسیونالیستی متشکل از یک سازمان مهم است یعنی «اتحادیه ملی بلغارستان» [Bulgarian National Union یا (BNU)] و یک حاشیه بیشکلتر با بازیگران دیگر: تیمهای فوتبال، سرتراشیدهها، تشکیلات دیگرهراس مانند جنبش مبارزان تانگرا [Movement of Tangra’s Warriors]، مقاومت ملی [National Resistance] و الخ. «اتحادیه ملی بلغارستان» سازمانی است با دستور کار آشکارا پرخاشگرانه و فوقالعاده ناسیونالیست. این حزب در سال ۲۰۰۱ از سوی «بویان راسات» [Boyan Rasate] تاسیس شد که بازیگری فعال در سوی افراطی پوپولیسم ملی بود که مدافع یک دستور کار رسانهای مشخص بود: او مجری یک شوی تلویزیونی در کانال نظامی سابق بلغارستان بود که به یک شبکه تلویزیونی خصوصی تبدیل شد.
نقل قولی در هفتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم (۹می۲۰۱۵) خصلت روایی راسات و BNU را نشان میدهد: «امروز، میلیونها احمق «روز پیروزی» را جشن میگیرند و هرگز زحمت بازتاب آن را نمیدهند. بدون این پیروزی، اروپا آن چیزی که امروز هست نبود. بدون این پیروزی، کاکاسیاهها در آفریقا بودند، مسلمانان در کشورهای عربی بودند، میلیونها حمال در دانشگاههای پزشکی بودند و دلالان در زندان. البته سخنی از پدوفیلها به میان نمیآورم.» آنها جهانی را میبینند که مملو از «دیگران» دشمن است که انواع و اقسامی دارند: نژادی (سیاهان)، مذهبی(مسلمانان)، جنسی (همجنسگرایان) که همه آنها در همبستگی نزدیک با انواع مجرمان هستند: قاچاقچیان مواد مخدر و پدوفیلها.
ارسال نظر