سنتی کردن دوباره‌ اسلوونی پساسوسیالیستی از سوی پوپولیست‌ها دشمنان جدیدی در میان مهاجران، یوگسلاوی سابق، رومانی، مسلمانان، دگرباشان و نیز متفکران دست چپی، کمونیست‌ها و سیاستمدارانی یافت که اهمیتی به منافع ملی نمی‌دادند. یک مارکسیست، کمونیست و صلح‌طلب سابقی که هدفش کنترل غیرنظامیان بر ارتش در رژیم قبل بود – به شکل تناقض‌آمیزی- در رژیم جدید به وزیر دفاع و یک پوپولیست برجسته تبدیل شد که به خاطر ادبیات عوام‌فریبانه و ضدکمونیستی‌اش و دیگرسازی اقلیت‌ها شهرتی یافت. «خائن دیروز» و «اقتدارگرای امروز» نمایاننده «ترکیبی عجیب از پوپولیسم، مساوات‌گرایی [egalitarianism]، بیگانه‌هراسی، ضدروشنفکری و عدم تساهل نسبت به گروه‌های حاشیه‌ای با گفتمان سیاسی و پیکرنگاری [iconography] است که فرد را همزمان به یاد نازیسم و استالینیسم می‌اندازد اما همچنان می‌کوشد تا ژست اقتدارگرایانه خود را در درون نظام دموکراتیک موجود شکل دهد و افزون بر این، به شکلی عوام‌فریبانه به آن سوگند خورَد.» رویکرد ضد سیاست [anti-politics] جانسا «فولکلور روستایی» [rural folklore] را – به منزله مشخصه‌ای از پوپولیسم اسلوونیایی- حول تحرک شدید به تبعیض عمومی علیه «دیگران» سازماندهی کرده و گفتمان‌های مبتنی بر ضد برابری [anti-equality-oriented discourses] و سیاست‌هایی در مورد مهاجران، بی‌سرانجامان [The Erased: نامی است که در رسانه‌های اسلوونی برای گروهی از مردم به‌کار برده می‌شود که پس از اعلام استقلال این کشور در سال ۱۹۹۱ هنوز وضعشان مشخص نشده و بدون وضعیت حقوقی مانده‌اند.  این بی‌سرانجامان عمدتا افرادی از جمهوری سابق یوگسلاوی هستند که در اسلوونی زندگی می‌کردند. آنها عمدتا یا غیراسلوونیایی یا قومیت‌های ترکیبی هستند و شامل تعداد قابل‌توجهی از اجتماعات رومانیایی هم می‌شوند]، مسلمانان، یهودیان، اعراب، جنوبی‌ها، رومانیایی‌ها، پانک‌ها [punks: پانک گروهی از افراد است که با نوع پوشش، مدل خاص مو، خالکوبی‌های عجیب مشخص می‌شوند. آنها برای اینکه نشان دهند با جامعه ناهماهنگ و ناهمرنگ هستند می‌کوشند متفاوت از اکثریت جامعه جلوه کنند و بر خلاف جهت آب شنا کنند.

فرهنگ پانک علاقه‌مند به مفاهیمی چون شورش، ضد قدرت‌طلبی، فردگرایی و نارضایتی ‌بوده است. ایدئولوژی این گروه ترکیبی است از ایدئولوژی‌های چپگرا مانند سوسیالیسم و سوسیال لیبرال و ایدئولوژی‌های غیرچپگرا مانند محافظه‌کاری و نئونازیسم. باورهای دینی‌شان هم ترکیبی است از: آتئیسم (انکار وجود خدا)، لاادری گری (به این معنا که تنها عقل بشری در زمینه زندگی وی کفایت می‌کند)، مسیحیت و سایر ادیان و فرقه‌ها]، فمینیست‌ها، دگرباشان و... را شکل می‌دهد.

راست جدید پوپولیست رهبر «مصون» [untouchable: البته در نظام کاستی هند این اصطلاح برای طبقه‌ای پایین به‌کار می‌رود که «نجس» نامیده می‌شوند و از «امکان» ارتقا به طبقات بالاتر محرومند و مقدر شده که همواره در این طبقه باقی بمانند] خود را می‌پرستد که از گفتمان «اضطرار» استفاده می‌کند: «اسلوونی باید این معیارها یا معیارهای دیگر را بپذیرد» یک توجیه متداول در لفاظی‌ها و ادبیات SDP است چنانکه گویی «ضرورت» چیزی است که به صورت ژنتیکی تعیین و اجتناب‌ناپذیر است. پوپولیسمِ نوع جانسایی همچنین سلسله مراتب جنسیتی را تقویت می‌کند، با صراحتی کمتر یا بیشتر اظهار نظرهای مرتبط با تبعیض جنسی را تولید یا آشکارا می‌گستراند، سیاست‌هایی را اتخاذ می‌کند که حقوق زنان را محدود و «فرهنگ ماچو» [macho، در اسپانیایی به‌معنی «مذکر». عقیده به‌نوعی مردانگی سرسختانه و خودستایانه. از زمان پدیدآمدن جنبش فمینیسم در دهۀ ۱۹۷۰، ماچیسم به صفتی کمابیش توهین‌آمیز تبدیل شده است که به همۀ مردانی اطلاق می‌شود که رفتارهای خشن، انعطاف‌ناپذیر و پرخاش‌گرا (به‌‌ویژه در برابر زنان) دارند] را تقویت می‌کند.

تاکتیک‌های مشابه با دیگرسازی هم برای بی‌اعتبار ساختن نهادهای دولتی، رسانه‌ها و مخالفان سیاسی استفاده می‌شود.  جانسا، رهبر بی‌رقیب SDP، خود را به منزله «قربانی واقعی» کمونیسم پیشین و دموکراسی امروز می‌نمایاند. او برای «پوپولیسم عوام‌فریبانه‌اش» از روشنفکران پوپولیستی که قبلا حول «انجمن فرهنگی» [Cultural Forum] و «گردهمایی برای جمهوری» [The Assembly for a Republic] شکل گرفته بودند حمایت جمع می‌کرد؛ دو گروهی که مبنایی ایدئولوژیک برای پوپولیسم او به دست می‌دادند. کلیسای کاتولیک رم (RCC) نیز تقویت‌کننده جانسا و محلی‌گرایی [provincialism] پوپولیستی اوست.

پوپولیسم «ابتکار مدنی برای خانواده و حقوق کودکان»

در سال ۲۰۰۸، دولت جدید – با سوسیال دموکرات‌ها به عنوان حزب اصلی- قانون جدید خانواده [Family Code] را با تفاسیر جدیدی از خانواده و ازدواج مدنی معرفی کرد. این قانون تعریف خانواده را به تمام اَشکال بیولوژیک و مراقبت اجتماعی هم بسط داد و دایره تعریف را بسیار موسع گرفت. تعریف ازدواج مدنی نیز تغییر کرد تا روابط دگرجنس خواهی [heterosexual] و همجنس‌خواهی [ homosexual] و حقوق ازدواج مدنی‌شان بر مبنای شرایط حقوقی برابر را هم شامل شود و از جمله شامل حق تک والدینی [single parent] و فرزندخواندگی [adoptions] هم شود. این تغییرات بیش از ۳ سال مایه دعوا و اختلاف بوده است. در حالی که قانون جدید خانواده در پارلمان تصویب شد اما بعدا در رفراندوم عمومی در مارس ۲۰۱۲ با ۵۵ درصد از آرای رأی‌دهندگان علیه قانون جدید رد شد. در متن این فرآیندها بود که یک ابتکار مدنی جدید- ابتکار مدنی برای خانواده و حقوق کودکان (CIFRC) – به وجود آمد. این ابتکار از سوی دانش آموخته فلسفه یعنی «آلس پریمک» [Aleš Primc] هدایت می‌شد.