چین بودجه نظامی خود را افزایش میدهد
هراس غرب از اژدهای زرد
با این حال، بودجه نظامی آمریکا قابل قیاس با چین نیست چراکه ایالاتمتحده برای سال مالی ۲۰۱۹ تقاضای ۶۸۶ میلیارد دلار بودجه کرده که ۸۰ میلیارد دلار بیش از سال ۲۰۱۷ است. «براد لندون»، در گزارش ۵ مارس ۲۰۱۸ خود در سیانان مینویسد: «این افزایش بودجه درحالی است که رئیسجمهور چین بهعنوان فرمانده کل قوا بر افزایش پیچیدگی و تواناییهای نظامی کشورش متمرکز شده است. او همزمان بهدنبال این است که محدودیت زمانی برای دوره ریاست جمهوری را بردارد.»
سال گذشته میلادی مقامهای وزارت دارایی چین به آسوشیتدپرس اعلام کرده بودند که قرار است بودجه دفاعی چین در سال بعد ۷درصد افزایش یابد و به ۱۰۴۴ تریلیون یوآن (۱۵۱میلیارد دلار) برسد؛ اما رقمی که دیروز منتشر شد حاکی از افزایش رقم بیش از رقم قبلی است. پیشنهاد افزایش دوران خدمت رئیسجمهور یکی از پیشنهادهایی است که کنگره ملی خلقِ ۳ هزار نفری قرار است در جلسه سالانه پارلمان به آن بپردازد. «ژانگ یسوئی»، سخنگوی کنگره ملی خلق، میگوید حتی با این افزایش، بودجه نظامی چین بسیار کمتر از قدرتهای بزرگ دیگر است. او معتقد است: «بخش زیادی از این رشد در بودجه دفاعی برای بهروزرسانی و بهبود رفاه نیروها و شرایط زندگی و آموزش آنها بهکار گرفته میشود.» موسسه تحقیقاتی صلح بینالمللی استکهلم (SIPRI) در گزارشی اعلام کرد که بودجه نظامی آمریکا با اختلاف زیاد سه برابر چین و ۹برابر روسیه است. گزارشگر سیانان به نقل از « The CSIS China Power project»- نهادی که هزینههای نظامی چین را رصد میکند، میگوید بودجههای نظامی چین اگرچه بهصورت رسمی منتشر میشود، اما هزینههای زیادی هم بهصورت غیررسمی در قالب یارانه به تولیدات نظامی، صنایع و تسلیحات هستهای و سازمانهای شبه نظامی اختصاص داده میشود. بنابراین گفته میشود بودجه چین بسیار بیش از چیزی است که اعلام میشود.
تلاشهای نوسازی چین در ماههای اخیر سرعت گرفته است. در آوریل سالجاری، ارتش چین اولین ناوهواپیمابر تولید داخل را به آب انداخت و جنگندههای رادارگریز را تحویل نیروی هوایی داد و موشکهای پیشرفتهای را که قادر به هدف قرار دادن اهداف هوایی و دریایی در فواصل وسیع است، تحویل نیروهای مسلح داده است. در سالهای اخیر چین در جایگاه دوم بزرگترین بودجه دفاعی بعد از آمریکا قرار گرفته است. چین به لحاظ عددی از بزرگترین ارتش جهان برخوردار است؛ اما این کشور توانسته بهطور اساسی هدف کاهش اندازه نیروهای مسلح خود به میزان ۳۰۰ هزار سرباز را عملی کند. این موجب شده ارتش چین درحالحاضر حدود دو میلیون سرباز داشته باشد. بخش زیادی از راهبرد دفاعی چین متمرکز بر راهبرد ضددسترسی یا منع منطقهای است. نیروی دریایی چین اخیرا به شدت درحال صرف انرژی در ناو هواپیمابر «لیائونینگ» بوده که از اوکراین خریده و نوسازی شده است. در ماه آوریل چین پروژه تولید یک ناو ۵۰ هزار تنی کاملا ساخته دست خود و بر مبنای الگوی ناو اوکراینی را آغاز کرد.
«لندون» مینویسد در ماه جولای ارتش چین رسما اولین پایگاه نظامی خود در جیبوتی را افتتاح کرد. پیش از آن هم با همراهی روسیه دست به مانور دریایی زده و کشتیهایی را از طریق مدیترانه به دریای بالتیک فرستاد. اوایل ماه جاری هم چینیها جنگنده جدید J-۲۰ را آزمایش کردند که قرار است با موشک بالستیک قارهای «دانگ فنگ ۴۱» وارد خدمت شود. این موشک یکی از پیشرفتهترین موشکهاست؛ زیرا قادر است ۱۰ کلاهک هستهای مستقل و هدفمند را تا ۱۵ هزار کیلومتر حمل کند و میتواند ظرف ۳۰ دقیقه به خاک آمریکا برسد. با این حال، «شی» یکی از کسانی است که به شدت بر کیفیت و کارآیی بیش از کمیت و تعداد تاکید میکند. گزارشگر سیانان مینویسد در ژوئن سال گذشته، ارتش چین بنا داشت برنامه کاهش نیرو تا سقف یک میلیون نفر را اجرا کند. اگر این برنامه اجرا میشد اولین باری بود که این کشور دست به یک جراحی نظامی میزد تا قابلیتهای دفاعی خود را افزایش دهد. روزنامه گلوبال تایمز چین مینویسد: «... بهبود آمادگی رزمی اکنون به ماموریتی استراتژیک برای ارتش چین تبدیل شده است.» تحلیلگران میگویند توسعه قابلیتهای نظامی چین چند هدف دارد. اولین هدف این است که این کشور تصویر یک قدرت بزرگ را برای خود خلق کند.
این تصویر میتواند موجب حمایت داخلی و بازدارندگی قابل اعتماد میشود. برخی دیگر از تحلیلگران بر این باورند که چین همچنان فاقد تجربه رزمی است. به این معنا که ارتش این کشور از زمان جنگ مرزی با ویتنام در ۱۹۷۹ درگیر یک جنگ خارجی نشده است و بنابراین، فاقد تواناییهای قابل توجه رزمی مانند نیروهای آمریکایی است. این ضعف در سرمقاله گلوبال تایمز با عنوان «بسیج بزرگ» مورد اشاره قرار گرفته بود.
این دسته از تحلیلگران به نوشته «لندون» بر این باورند که «چین نمیتواند همچون کالاهای دیگر مبادرت به کپیبرداری از اقدامات آمریکا در راستای بهبود قابلیت رزمی خود کند؛ چراکه سیاست این کشور دفاعی است نه تهاجمی. بنابراین آموزش نظامی برای چین فوقالعاده مهم میشود.» یکی از ابزارهای کلیدی چین برای فائق آمدن بر این مانع فروش تسلیحات است که به این کشور اجازه میدهد تولیدات ساخت داخل را در نزاعهای سطح پایین از طریق دولتهای اقماری آزمایش کند. تحلیلگران معتقدند که فروش تسلیحات مزیت نظامی به ارمغان آورده... نفوذ بیشتری به دنبال داشته و باعث میشود کشورهای بیشتری به چین اتکا کنند. برخی آمارها نشان میدهد که چین اکنون پس از روسیه و آمریکا سومین صادرکننده تسلیحات در دنیا نام گرفته است. گزارشها میگویند سهم بازار چین از بازارهای تسلیحاتی از ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ بیش از ۵۰ درصد افزایش یافت.
در مقابل، نیویورکتایمز روایت دیگری از «بزرگ شدن» چین دارد. «استیون ارلانگر» در گزارش ۴ مارس ۲۰۱۸ مینویسد یک سال پیش نخبگان جهان در داووس جمع شده بودند و با انتخاب ترامپ همگی در شوک به سر میبردند. ترامپ کسی بود که چندجانبهگرایی را رد میکرد. درست در زمانی که همگی در بهت بهسر میبردند «شیجینپینگ»، رئیسجمهور چین، به شکل دیگری بر بهت نخبگان جهان افزود. او گفت: «اگر آمریکا مایل است از رهبری جهان عقبنشینی کند، ما حاضریم رهبری جهان را بپذیریم.» اما دیری نگذشت که رهبران جهان فهمیدند «شی» میتواند هم «مدافع بزرگ» و هم «تهدیدی بزرگ» برای نظام جهانی باشد. این روزنامه آمریکایی معتقد است چین با رهبری «شی» در صورتی که محدودیت بر قدرت او برداشته شود، میتواند موجب ترس جهانیان شود و نوسازی نظامی این کشور و افزایش بودجه هم در صورتی که مورد رصد بینالمللی قرار گیرد، میتواند هم مدافع بزرگ نظم جهانی باشد و هم اگر بیمحابا افزایش یابد، میتواند اسباب تهدید کشورهای دیگر باشد.
ارسال نظر