براساس یک آگاهی صریح از ماهیت تسلیحات هسته‌ای و درک عمیق از کارکرد بازدارندگی هسته‌ای، تصمیم‌گیران چینی اصل سوم را برقرار کردند: رد مشارکت در مسابقه تسلیحات هسته‌ای با کشورهای دیگر. در نتیجه، چین هرگز انگیزه یا نیاز سیاسی برای توسعه یک زرادخانه هسته‌ای عظیم نداشته، هرگز برتری هسته‌ای برای اهداف نظامی را دنبال نکرده، هرگز تسلیحاتی با ضریب خطای پایین و دقت بالا را به عمد دنبال نکرده و هرگز سطح بالایی از هشدار برای تسلیحات هسته‌ای‌اش را الزامی نساخته است. الزامات توسعه قوای هسته‌ای چین مبتنی هستند بر ابزارهای حداقلی تلافی یعنی، توسعه قابلیت صرف ضربه هسته‌ای تلافی‌جویانه که مبنای قابلیت بازدارندگی هسته‌ای چین را تشکیل می‌دهد. چین همواره این اصل را در تمام فرآیند توسعه برنامه هسته‌ای‌اش اعلام کرده و همواره هم مدافع آن بوده است.

اصل چهارم پایبندی چین است به اصل «کوچک اما کارآ» که به نظریه «تعداد معدود» نیز شهره است. تصمیم‌گیران این اصل را طی مراحل اولیه توسعه برنامه هسته‌ای چین برقرار کردند. براساس این ایده و این فرض که چین در هیچ‌گونه مسابقه تسلیحات هسته‌ای مشارکت نکند، این کشور باید «گلچین» باشد به این معنا که بر توسعه کلاهک‌های هسته‌ای و ادوات زرهی‌اش متمرکز شود. این مستلزم آگاهی از مزیت‌ها و ضررهای تکنولوژیک انواع متفاوت تسلیحات هسته‌ای و توانایی اندیشیدن در مورد مزیت‌های مکمل ترکیب آنها به روش‌های متفاوت است. بنابراین، برای شکل دادن به قوای هسته‌ای کارآمد و موثری که در کمیت محدود اما در کیفیت عالی هستند، چین باید تسلیحاتی با قابلیت اعتماد تکنولوژیک بالا، قابلیت بقا و ارزش بازدارندگی قدرتمند و استراتژیک را برگزیند؛ به‌صورت دائم در مورد پیشرفت‌های تکنولوژیک به قضاوت و تامل بپردازد و ساختار قوای هسته‌ای خود را بهبود بخشد.

اصل پنجم دکترین هسته‌ای چین اهمیتی است که این دکترین بر قابلیت بقا و امنیت قائل است. نیازی به گفتن نیست که برای نیروهای هسته‌ای که اندازه‌شان محدود است، قابلیت بقا برای تضمین بازدارندگی هسته‌ای حیاتی است. تصمیم‌گیران بسیار روشن این نکته را دریافته‌اند. آنها بر قابلیت بقا و امنیت سیستم تسلیحات هسته‌ای چین در تمام فرآیند شکل‌گیری قوای هسته‌ای این کشور تاکید کرده‌اند. این تلاش‌ها شامل توسعه تسلیحات هسته‌ای با قابلیت تحرک بالا، پتانسیل زیاد اختفا و اتخاذ الگوهای انعطاف‌پذیر و متفاوت آرایش و به‌کارگیری نیرو و تقویت معیارهای مربوطه است. قابلیت بقای بالا همچنین به بهبود ایمنی و امنیت سیستم‌های هسته‌ای چین نیز کمک می‌کند.

توجه به برنامه‌ریزی بلندمدت ششمین اصل از توسعه قوای هسته‌ای چین است. به‌دلیل محدودیت‌های اقتصادی و تکنولوژیک، انتخاب و توسعه انواع خاصی از تسلیحات هسته‌ای نمی‌تواند یک شبه محقق شود. بنابراین، تصمیم‌گیران یک استراتژی گام به گام را برای تحقق تدریجی اولویت‌های توسعه‌ای مبتنی بر برنامه‌ریزی بلندمدت طراحی کرده‌اند. برای مثال، توسعه بازدارندگی استراتژیک عمدتا بر موشک‌های متحرک بالستیک قاره‌پیمای با سوخت جامد و نیروهای هسته‌ای «دریامحور» اتکا دارد. به هر روی، به‌دلیل محدودیت‌های تکنولوژیک، چین در ابتدا تنها می‌توانست موشک‌های زمین پایه‌ کوتاه‌برد با سوخت مایع را توسعه دهد. وقتی برنامه‌اش توسعه یافت، تخصص تکنولوژیکی را به دست آورد تا به تدریج به اهداف بلندمدت خود دست یابد. در مورد تولید مواد هسته‌ای، این کشور ابتدا ظرفیت تولید اضطراری (emergency production capacity) که برای تسلیحات هسته‌ای نیاز است را توسعه داد و سپس به تدریج ظرفیت و تکنولوژی تولید خود را بهبود بخشید. علاوه بر این، چین مقدار قابل‌توجهی از مواد «شکافتی» را به‌عنوان ذخیره‌ای استراتژیک برای نیازهای آینده‌اش حفظ کرده است. اصل هفتم دکترین هسته‌ای چین همان کاری را انجام می‌دهد که باید برای تضمین توسعه تکنولوژی هسته‌ای انجام گیرد. ارزیابی تصمیم‌گیری در برنامه تسلیحات هسته‌ای چین نشان می‌دهد که رهبران و دانشمندان هسته‌ای چین روابط عمیقی با هم دارند و وقتی پای انتخاب فناوری‌های جدید هسته‌ای به میان می‌آید، به اجماع رسیده‌اند. یعنی، چین باید فناوری‌های مختلف تسلیحات هسته‌ای که در جاهای دیگر توسعه یافته را مطالعه کند مانند فناوری‌های بمب نوترونی و فناوری‌های موشکی ضدبالستیکی تا ویژگی‌های فنی آنها را به درستی بشناسد، مزیت‌ها و ضررهای آنها را تحلیل کند و به شکل گلچین گونه‌ای آنها را توسعه داده یا به استفاده از آنها روی آورد. برخی فناوری‌ها محدود به اهداف تحقیقاتی است و در واقع به‌کار گرفته نمی‌شوند. این رویکرد منجر به تجمیع دانش و مهارت‌ها شده و به چین کمک می‌کند که نقاط قوت تکنولوژیک کشورهای دیگر را هم درک کند. این آگاهی همچنین به چین کمک می‌کند که از شگفتی‌های برخاسته از موفقیت‌های فنی کشورهای دیگر در قابلیت‌های هسته‌ای‌شان حذر کند.

هشتم، توسعه هسته‌ای چین همچنین به اصل خویشتنداری پایبند است. از دهه ۵۰ و ۶۰، دولت چین به وضوح حمایت خود از هدف ممنوعیت کامل و نابودی تمام عیار تسلیحات هسته‌ای را اعلام کرده است. با این حال، به‌دلیل شکاف بزرگ میان قوای هسته‌ای چین با آمریکا و شوروی (و روسیه بعدی)، برای چین بسیار دشوار بوده که به‌طور مستقیم در رژیم کنترل تسلیحات که از سوی این کشورها هدایت می‌شود مشارکت کند. در عوض، برای حمایت از فرآیند خلع سلاح هسته‌ای جهانی و تقویت ثبات استراتژیک، چین به اصل خویشتنداری پایبند بوده و این مساله را در حوزه‌هایی مانند مقیاس و وسعت قوای هسته‌ای، وضعیت آرایش تسلیحات هسته‌ای و سیاستش در مورد استفاده از آنها نشان داده است. این را می‌توان به منزله اجرای سازوکار کنترل یکجانبه‌ای تلقی کرد که رویکرد چین به مشارکت در فرآیند کنترل تسلیحات هسته‌ای جهانی را مشخص می‌کند.