علاقه کیا به تولید پیکاپها
اما وقتی صحبت از پیکاپ موفق میشود، منظور پیکاپی است که بتواند در عرصه رقابت تنگاتنگ بازار آمریکا دوام بیاورد. در این بازار وفاداری سرسختی به برندهای موجود وجود دارد. حبیب در مصاحبه خود گفته است: «برای سبد محصولات ما و برند ما پیکاپ خیلی مناسب است. در بازار ایالاتمتحده، وفاداری زیادی به برندهای موجود وجود دارد، اما روزنههایی در حال باز شدن است و شاید جایی هم برای یک برند دیگر وجود داشته باشد.» اما بهنظر میرسد وانتی با لوگوی کیا به این زودی برای جنگ با اف-۱۵۰ فورد به این زودی رنگ آفتاب را نخواهد دید. حتی معلوم نیست منظور او که میگوید روزنههای جدیدی باز شده یعنی چه. فقط میتوان این حدس و گمان را مطرح کرد که منظور او گرایش جدید مردم به وانتها با اندازههای متوسطتر مثل فورد رنجر و فورد ماوریک میتواند باشد. شاید هم منظور او از باز شدن روزنه، هیاهویی است که پیرامون وانتهای برقی ایجاد شده است. برای رسیدن کیا به بازار وانت، مسیرهای مختلفی وجود دارد. سریعترین و سادهترین و ارزانترین آن استفاده از پلتفرم سانتا کروز هیوندایی و ارائه طراحی خارجی با سلیقه کیاموتور است. مسیر دیگر آن طراحی مدل جدید از صفر است. اما یک راه پیچیده (اما تقریبا غیرواقعی و غیرقابل تصور آن) دیگری وجود دارد: مدیران کیا استرالیا پیشنهاد دادهاند که در جای خالی شاسیبلند شورولت تاهو در بازار استرالیا میتوان از فرصت استفاده کرد و یک شاسیبلند بدنه-روی-شاسی ارائه داد. چون جنرال موتورز بازار استرالیا را ترک کرده است. اگر این پیشنهاد پذیرفته شود، از معماری پیشنهادی میتواند مدلهای دیگری از جمله برای محصولات هیوندایی و جنسیس هم استفاده شود و در نتیجه هزینههای توسعه و تکوین کاهش خواهد یافت. استفاده از این پلتفرم برای طراحی پیکاپ و وانت هم چندان دور از ذهن نیست. هنوز هیچ چیز بهطور رسمی به نتیجه نرسیده است، اما چشمان کیا به دنبال سگمنت پیکاپ هست و شواهد هم این موضوع را تایید میکند.