تاریخ شفاهی-علینقیعالیخانی ۱۳۹
اصرار ما نیمه پنهان ماندن رابطه بود
پس ارتباطشان را که حالا دیگر گستردهتر شده بود، از چه کسی پنهان میکردند؟ از کشورهای عربی؟
آنها نمیخواستند پنهان کنند. آنها خیلى هم دلشان میخواست آشکارش کنند. ما خیلی اصرار داشتیم که نیمهپنهان نشانش بدهیم.
خب شرایطی که عبدالناصر به عنوان رهبر کشورهای عربی، آنقدر آشکار در مورد جدایی سرزمینهای به قول خودش عربی از ایران صحبت میکرد، ایران با چه کسی رودربایستی داشت و چرا نمیخواست اعراب درجریان رابطه ایران و اسرائیل قراربگیرند؟
من با شما موافقم، ولی این لازمهاش این بود که ما همه کارهایمان را با استواری و استحکام انجام بدهیم. یعنی شما بلند شوید بگویید که ما اسرائیل را دوفکتو شناخته بودیم. اما حالا دوژور میشناسیم و همین است که هست. یعنی باز هم میگویم ما هیچوقت کوشش نکردیم که به توده مردم بگوییم مسائل ما چیست. به همین دلیل در دستگاههای اداری اغلب اشخاصی که در این جریانات وارد بودند میگفتند این رابطه به نفعمان است. چون ایرانیها معمولا زمانی یک چیز را پنهان میکنند که آن را قبیح بدانند. کاملا یا فکر میکنند قبیح است، یا به هر حال هزار تا سوال پیش میآید که اینها چه کار دیگری میخواهند بکنند. تنها جایی که ممکن بود این رابطه به ما لطمه کوچکی بزند که باز هم نمیزد رابطه فوقالعاده خوبی بود که ما با شیخنشینهای خلیجفارس ایجاد کرده بودیم که آنجا بتوانند تبلیغ بکنند، ولی آن هم به عقیده من اثر خیلی زیادی نداشت. میگویم تمام اینها به شرطی بود که ما این کارهایمان برملا بود و با تایید افکارعمومی و مردم بود.