آرامش پس از توفان رویترز

فعلا جنگ گسترده‌‌‌تری وجود ندارد

راندا اسلیم همکار ارشد و مدیر برنامه حل تعارض و گفت‌وگوهای سطح دو در این میزگرد گفت: پس از تهاجم اسرائیل علیه تاسیسات نظامی حزب‌الله و متقابلا حملات موشکی و پهپادی حزب‌الله، دو طرف درگیر جنگ روایت‌ها شده‌اند و هر یک تلاش می‌کنند عملیات مربوطه خود را موفقیت‌آمیز توصیف کنند.

در ۲۵ اوت، حزب‌‌‌الله با پرتاب ۳۴۰ موشک و ده‌‌‌ها پهپاد از جنوب لبنان و شرق منطقه بقاع، ترور فرمانده ارشد فواد شکر توسط اسرائیل در ۳۰ ژوئیه را تلافی کرد. به گفته سید‌حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله، این اولین باری بود که پهپادهای این گروه از بقاع به سمت اسرائیل پرتاب شد. انتقام‌‌‌جویی حزب‌‌‌الله مدت کوتاهی پس از آن آغاز شد که اسرائیل آنچه را «حمله پیشگیرانه» خواند، انجام داد. ادعای اسرائیل خنثی کردن حمله بزرگ‌تر حزب‌الله بود. معیار موفقیت حزب‌الله نیز این بود که با وجود حمله پیشگیرانه اسرائیل، موفق شد حمله برنامه‌ریزی‌شده «محدود» خود را انجام دهد. مشخص نیست که آیا موشک‌ها و پهپادهای حزب‌الله به اهداف خود رسیده‌اند یا خیر. اسرائیل به سکوت رسانه‌ای خود ادامه داده، اما سید‌حسن نصرالله تاکید کرد که زمان نیاز است تا اسرائیل متوجه خسارت‌ها شود.

RandaSlim_square copy

سید‌حسن نصرالله در سخنرانی خود پس از انتقام‌جویی در 25 اوت، چهار دلیل برای پاسخ با تاخیر حزب‌الله ارائه کرد: برای شناسایی اهداف به زمان نیاز داشتیم، لبنان می‌‌‌خواست نگرانی‌ها در اسرائیل به‌‌‌منظور پیش‌بینی واکنش را افزایش دهد و طولانی‌‌‌تر کند. محور مقاومت به رهبری ایران به زمان نیاز داشت تا تصمیم بگیرد که چگونه به ترور فرماندهان مقاومت پاسخ دهد و حزب‌‌‌الله می‌‌‌خواست زمان و مکان را برای مذاکرات آتش‌‌‌بس غزه در نظر بگیرد. وی بار دیگر تاکید کرد که توافق آتش‌بس همچنان اولویت آن است. از آنجا که حزب‌‌‌الله به این نتیجه رسیده است که مذاکرات به جایی نمی‌‌‌رسد، بنابراین دلیلی برای تاخیر بیشتر در پاسخ وجود نداشت.

با توجه به تداوم شکست مذاکرات حماس و اسرائیل در دوحه و قاهره، باز کردن جبهه‌ای که حزب‌الله در 8 اکتبر در حمایت از حماس و فلسطینی‌ها آغاز کرد، همچنان ادامه خواهد یافت. از آنجا که درگیری بدون نقشه راه مشخص از چگونگی پایان آن ادامه می‌یابد، جنگ حمایتی حزب‌الله نیز تا حدی فروکش خواهد کرد. تصادفی نیست که نصرالله در سخنرانی 25 اوت خود به دنبال این بود که به مخاطبان اطمینان دهد که جنگ بزرگ‌تری در حال وقوع نیست و مردم می‌توانند به زندگی عادی خود بازگردند. بنابراین، پویایی درگیری در جبهه لبنان و اسرائیل، جایی که پیش از 30 ژوئیه و قبل از ترور فواد شکر، به تبادل روزانه آتش بازگشته است. ایران و حوثی‌های یمن نیز به نوبه خود تاکید کرده‌اند که پاسخ‌های خود را به ترور هنیه و حمله حدیده انجام خواهند داد.

تا به امروز، نه حزب‌الله و نه اسرائیل و نه حامیان آنها ایران و ایالات متحده، خواهان یک جنگ همه‌جانبه نیستند. حمایت عمومی از اقدام نظامی علیه حزب‌‌‌الله ممکن است در نهایت نتانیاهو را که تاکنون تمایلی به انجام این کار نداشته است، به راه انداختن جنگ بزرگ علیه لبنان سوق دهد. اگر آنچه در گذشته صورت گرفت، مقدمه این وضعیت باشد، چنین اقدامی احتمالا پایان بدی خواهد داشت: جنگ‌‌‌های اسرائیل در لبنان در سال‌های 1982و 2006ناقوس مرگ برای حیات پیشینیان نتانیاهو بود.

 

جنگ فرسایشی نباید به یک امر عادی تبدیل شود

NImrod at FES 40 - 2018 copy

نمرود گورن کارشناس ارشد امور اسرائیل دومین کارشناسی بود که در این نشست با اشاره به جنگ فرسایشی اسرائیل و حزب‌الله تاکید کرد: اسرائیل و حزب‌‌‌الله با حمایت بازیگران بین‌المللی، وضعیت ناآرامی را مهار کردند و ترجیح خود را برای جلوگیری از یک درگیری گسترده‌‌‌تر منطقه‌‌‌ای آشکار کردند. اما این موضوع به جنگ فرسایشی در امتداد مرز اسرائیل و لبنان پایان نمی‌‌‌دهد و به توافق اسرائیل و حماس هم منجر نمی‌شود. ایالات متحده باید تلاش‌های دیپلماتیک خود را در مورد این موضوعات افزایش دهد و به دنبال راه‌های جدیدی باشد. به نظر می‌رسد انتظار اسرائیل برای تلافی حزب‌الله به‌دنبال ترور یک فرمانده ارشد در بیروت در اواخر ژوئیه به پایان رسیده و از جنگ منطقه‌ای جلوگیری شده است.

بار دیگر، همان‌طور که از 7 اکتبر به این سو،  بارها اتفاق افتاده است، اسرائیل و محور تحت رهبری ایران راهی را انتخاب کرده‌اند که منجر به جنگ تمام‌عیار نشود. ایران انتقام خود از ترور رهبر سیاسی حماس در تهران را به تعویق انداخت. حزب‌الله سعی کرد بدون هدف قرار دادن شهرهای بزرگ اسرائیل علیه اهداف نظامی پاسخ دهد. سیر وقایع و مهار سریع آنها نشان داد که اسرائیل و حزب‌الله می‌توانند به طور غیرمستقیم از یکدیگر ادراک پیدا کنند. از زمان جنگ سال 2006، دو طرف درک خوبی از عملیات‌های متقابل یکدیگر پیدا کردند.

اما این برای اجتناب از سناریوهای روز رستاخیز کافی نیست، زیرا واقعیت روی زمین از اکتبر 2023 دشوار شده است. جنگ فرسایشی در حال وقوع است و رهبران اسرائیل و حزب‌‌‌الله در عمل مایل به ادامه آن هستند. هزینه این جنگ در حال افزایش است. در اسرائیل ده‌ها‌هزار نفر مجبور به ترک خانه‌های خود شده‌اند. جوامع و زیرساخت‌ها متلاشی شده‌اند و احساس امنیت شخصی و اعتماد به دستگاه دولتی به طور چشمگیری کاهش یافته است. با ادامه این روند، خطر جنگ منطقه‌ای از بین نرفته است. جنگ فرسایشی به تدریج در حال گسترش است. تهدیدهای تشدید بیشتر دائما ابراز می‌شود و حوادث ناگوار می‌تواند منجر به عواقب ناخواسته شود. وضعیت در امتداد مرز اسرائیل و لبنان باید فوری حل شود. دیپلماسی ایالات متحده موفق شد از تشدید بیشتر جلوگیری کند، اما نتوانست ترتیبی برای کاهش تنش‌ها ایجاد کند و شهروندان - از هر دو طرف - را قادر به بازگشت به خانه کند.

ارتباط بین درگیری اسرائیل و حزب‌الله و جنگ اسرائیل و حماس دست‌نخورده باقی مانده است. بنابراین، تلاش‌‌‌های میانجی‌گری برای آتش‌‌‌بس در غزه با توجه به وضعیت مرز اسرائیل و لبنان انجام می‌شود. اما همان‌طور که در دو هفته گذشته مشخص شده است، به نظر می‌رسد راه رسیدن به آتش‌بس در غزه هنوز طولانی و پر‌پیچ و خم است.

شکاف‌‌‌های اساسی بین بنیامین نتانیاهو، نخست‌‌‌وزیر اسرائیل و یحیی سنوار، رهبر حماس، از بین نرفته‌‌‌اند و به راحتی از بین نمی‌‌‌روند. هر دو مایل به مشارکت در فرآیند میانجی‌گری هستند تا سرزنش شکست را از خود دور کنند، اما محاسبات سیاسی خودشان هنوز آنها را از یک معامله دور می‌کند. مذاکرات فشرده آتش‌بس که در ماه اوت انجام شد نیز ابزاری از سوی میانجی‌گران آمریکایی، مصری و قطری برای جلوگیری از انتقام‌‌‌جویی ایران و حزب‌‌‌الله علیه اسرائیل بود. آنها زمان کافی برای دیپلماسی و هماهنگی فراهم کردند. آنها همچنین چند هفته نسبتا آرام را در زمان مهمی در سیاست داخلی ایالات متحده تضمین کردند.

اکنون که به نظر می‌رسد تنش‌های منطقه‌ای تا حدودی مهار شده است، ایالات متحده نباید علاقه خود را به مذاکرات ادامه‌دار درباره غزه از دست بدهد. همچنین نباید به مذاکراتی بسنده کند که به‌صورت فرسایشی ادامه دارد. ایالات متحده باید مایل باشد که به طور موثرتری از اهرم خود استفاده کند و به طور علنی نشان دهد که چه چیزی یا چه کسی واقعا مانع از توافق می‌شود. به موازات آن، تلاش‌های دیپلماتیک مربوط به اسرائیل-لبنان باید تشدید شود تا از موفقیت نسبی جلوگیری از شعله‌ور شدن جنگ بین اسرائیل و حزب‌الله محافظت شود. باید مسیرهای جدیدی برای تنش‌زدایی اسرائیل و حزب‌الله ایجاد شود که فراتر از پیوند موجود با آتش‌بس در غزه است. برنامه‌‌‌های «روز بعد» برای مساله اسرائیل و لبنان باید تدوین شود، دقیقا همان کاری که چند بازیگر برای غزه انجام داده‌‌‌اند.

 

مباحث سیاسی سطحی آمریکا در مورد خاورمیانه

NImrod at FES 40 - 2018 copy

برایان کاتولیس عضو ارشد موسسه خاورمیانه و کارشناس سیاست خارجی آمریکا سومین کارشناسی بود که در این میزگرد به موضوع سیاست خارجی آمریکا و پیوند آن با خاورمیانه پرداخت و ابراز کرد: به‌رغم رویدادهای مهمی که در منطقه رخ می‌دهد، دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان عمدتا در مبارزات انتخاباتی از مسائل مربوط به سیاست خاورمیانه اجتناب کرده‌اند. کانون توجه سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه همچنان بر تلاش‌‌‌ها برای دستیابی به آتش‌‌‌بس و توافق آزادی گروگان‌‌‌ها بین اسرائیل و حماس متمرکز است، زیرا دیپلمات‌‌‌های آمریکایی به دیدار با همتایان منطقه‌‌‌ای خود در اواخر هفته در قاهره برای گفت‌وگو درباره این توافق ادامه دادند. گفت‌‌‌وگوها حتی با شعله‌‌‌ور شدن دوباره درگیری بین اسرائیل و حزب‌‌‌الله لبنان ادامه یافت و نگرانی‌ها در مورد گسترش جنگ منطقه‌‌‌ای همچنان سایه افکنده است. با تمام اتفاقاتی که در خاورمیانه می‌گذرد، این رویدادها تا چه میزان به مباحث سیاسی در آمریکا در کمتر از سه ماه مانده به انتخابات نوامبر شکل داده است؟ تقریبا چیزی اختصاص پیدا نکرده است. قابل درک است که چرا مردم در خاورمیانه از نزدیک به آنچه نامزدهای سیاسی مختلف در آمریکا در مورد منطقه می‌گویند نگاه می‌کنند، زیرا آمریکا همچنان مهم‌ترین و تاثیرگذارترین بازیگر خارجی در رویدادهای این بخش از جهان است.

اما اشتباه گرفتن نقش اصلی آمریکا با توانایی واقعی آن در تعیین نتایج، اشتباه است، زیرا خط داستانی خاورمیانه امروز عمدتا توسط بازیگران منطقه‌ای مختلف نوشته می‌شود. همچنین این اشتباه است که فرض کنیم اکثر رای‌دهندگان در آمریکا به این مسائل اهمیت می‌دهند - اشتباهی که به‌راحتی صورت می‌گیرد. علاوه بر این، بسیاری از متخصصان و حامیان سیاست خاورمیانه در یک حباب زندگی می‌کنند و بیشتر ساعات بیداری خود را در اتاق‌‌‌های پژواک می‌‌‌گذرانند که ارتباطشان با زندگی رای‌‌‌دهندگان عادی که بیشتر نگران اقتصاد، سقط جنین، مهاجرت، آموزش و سایر مسائل هستند، قطع است.

به همین دلیل جای تعجب نیست که خاورمیانه به ندرت در برنامه‌‌‌های احزاب سیاسی یا در سخنرانی‌‌‌ها در کنوانسیون دو حزب سیاسی اصلی در تابستان امسال نام برده شد. به طور قطع، گروه‌‌‌ها و موسسات مختلف تلاش کرده‌‌‌اند تا مسائل مربوط به سیاست خاورمیانه را از نظر سیاسی بیشتر از گذشته مهم‌‌‌ جلوه دهند، اما کارساز نبوده است.

این به آن معنا نیست که مسائل خاورمیانه به عنوان یک موضوع سیاسی از بین می‌رود. تلاش‌‌‌های حمایتی با هدف بلند کردن صداها و نگرانی‌های مردم در خاورمیانه وجود دارد و گروه‌‌‌های مدافع دیگری وجود دارند که صرفا به دنبال استفاده از پویایی‌‌‌های پیچیده منطقه‌‌‌ای به عنوان پشتوانه شکاف‌‌‌های اجتماعی و فرهنگی خودمان هستند، که نوعی از شرق‌‌‌شناسی جدید را انعکاس می‌دهد. نامزدها و کمپین‌‌‌های انتخاباتی آنها وانمود می‌کنند که واقعا به صحبت‌‌‌های گروه‌‌‌های مدافع گوش می‌دهند، اما بیشتر اوقات، این نوع مشارکت‌‌‌ها، توسعه سیاسی واقعی برای دولت بعدی آمریکا به بار نمی‌آورد. یکی از زمینه‌‌‌های کلیدی که باید مشاهده کرد، تاثیر درگیری‌‌‌ها و جنگ‌‌‌های خاورمیانه بر بازارهای جهانی نفت است. اکثر رای‌دهندگان آمریکایی و خانواده‌های آنها قیمت بنزین را به طور محسوسی احساس می‌کنند و هر گونه گسترش جنگ فعلی خاورمیانه می‌تواند بر پویایی سیاسی در انتخابات امسال تاثیر بگذارد.

ایالات متحده همچنان بازیگر خارجی تاثیرگذار در خاورمیانه است، و به همین دلیل، بسیاری از نزدیک آنچه را که نامزدهای سیاسی مختلف برای گفتن دارند، مشاهده خواهند کرد. مهم است که همه اخطارهای کلیدی را در نظر داشته باشید، به‌ویژه آنچه یک نامزد در جست‌وجوی مناصب سیاسی می‌گوید، اغلب ارتباط بسیار کمی با کاری که آن نامزد در زمان تصدی این سمت انجام می‌دهد، دارد. این مساله به‌ویژه در مورد خاورمیانه غیرقابل پیش‌بینی بیشتر مصداق دارد.

 

پزشکیان؛ تداوم و نه تغییر در سیاست خارجی ایران

Alex Vatanka_square copy

الکس وطن‌خواه مدیر برنامه ایران و همکار ارشد در موسسه خاورمیانه چهارمین سخنران این میزگرد بود. وطن‌خواه در خصوص سیاست خارجی دولت جدید ایران گفت: پزشکیان می‌‌‌داند که نمی‌تواند دستور کار خود را تحمیل کند، اما ممکن است بتواند حاکمیت را در مورد مزایای موضع کمتر تقابل‌‌‌آمیز با جهان خارج متقاعد کند. پزشکیان با این شعار در انتخابات شرکت کرد و وعده تغییرات اساسی را داد، اما در چند هفته اول حضورش در دفتر رئیس‌‌‌جمهور، کار مهمی انجام نداده است. در حوزه سیاست خارجی، مردی که به عنوان یک نامزد از به حاشیه رانده شدن تهران در صحنه بین‌المللی ابراز تأسف کرد، تا حد زیادی به اصول و شعارها پایبند بوده است.

اما هنوز برای دست کشیدن از پزشکیان و دولتش خیلی زود است. به هر حال، تغییر مسیر یک ضرورت برای دولتی است که با فهرست طولانی از نواقص که بسیاری از آنها ریشه در سیاست خارجی دارد، دست به گریبان است. واقعیت این است که پزشکیان محرک تغییر نخواهد بود.با این حال، شخصیت یک رئیس‌جمهور در نظام ایران اهمیت دارد. محمود احمدی‌نژاد در دوره دوم ریاست جمهوری خود که بیش از حد اعتماد به نفس داشت، تلاش کرد خط قرمز آمریکا را رد کند، اما در نهایت نتوانست دستورکار خود را تحمیل کند. پزشکیان در این تلاش برای تغییر مسیر، کارت‌های خود را با دقت بازی می‌کند. این روزها، حفظ آرمان‌گرایی انقلابی در مقابل عمل‌گرایی به نمایش گذاشته شده است.

پزشکیان هفته گذشته از ناتوانی مسلمانان در برابر سیاست‌های اسرائیل ابراز تاسف کرد.«‌اگر مسلمانان متحد بودند، آیا اسرائیل جرات می‌کرد این اشتباهات را در این منطقه انجام دهد؟ نه‌تنها اسرائیل، بلکه آمریکا، اروپا و هر قدرت دیگری، آیا می‌توانند هر کدام از این کارها را انجام دهند؟» این شعارهای قدیمی به گوش طنین خوشایندی دارد و در عمل معنایی جز استمرار ندارد.

به عباس عراقچی، وزیر امور خارجه پزشکیان، این وظیفه داده شده است که نتایج ملموس را دنبال کند و به دنبال رویاهای ناخواسته نباشد. عراقچی تاکنون اظهارات مهمی را بیان کرده است که عبارتند از: ایران روابط با روسیه و چین را در اولویت قرار خواهد داد. ایران به حمایت از محور مقاومت و مبارزه برای حقوق فلسطینیان ادامه خواهد داد. و ایران به دنبال راه‌هایی برای مدیریت تنش با آمریکایی‌ها برای جلوگیری از جنگ خواهد بود.همه اینها تداوم سیاست در تهران را بازتاب می‌دهد، اما یک استثنا وجود دارد. عراقچی همچنین اظهارنظر کنجکاوانه‌‌‌ای داشت: اگر اروپایی‌‌‌ها بخواهند به رفتار خصمانه خود در قبال جمهوری اسلامی پایان دهند، ایران آنها را در اولویت قرار می‌دهد.

آیا معاون سابق محمد‌جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، می‌تواند سیاست خارجی تهران را در کوتاه‌‌‌مدت به همان صورتی که رئیس سابق خود در اواخر سال ۲۰۱۳ انجام داد، تغییر دهد؟باید دید. اما بی‌‌‌تردید پیشنهاد عراقچی به اروپایی‌‌‌ها از قبل تایید شده، دقیقا به همان شکلی که ظریف در سال 2013 برای پیگیری تنش‌‌‌زدایی هسته‌‌‌ای با قدرت‌‌‌های غربی چراغ سبز دریافت کرد. ایده اولویت دادن به اروپایی‌‌‌ها و نه آمریکایی‌‌‌ها، فشاری را که تهران برای متعادل کردن مجدد سیاست خارجی‌‌‌اش متحمل شده است، نشان می‌دهد. به هر حال، این بروکسل نیست، بلکه واشنگتن است که دروازه ورودی به ثمر رسیدن تلاش‌های تهران برای کاهش تنش در صحنه بین‌المللی خواهد بود.