در سطح بین‌المللی می‌‌‌توان از نقش آمریکا و نیز تغییرات سیاسی و اجتماعی در اروپا همزمان صعود قدرت‌‌‌های بین‌المللی مانند هند و چین و در آخر جنگ اوکراین به عنوان عوامل موثر در این جنب و جوش نام برد. همه چیز در ابتدا با روی کار آمدن دونالد ترامپ و توسل جستن او به لحنی دردناک و صریح آغاز شد. صراحتی که نشان داد نه‌تنها به منطقه و رهبرانش احترام نمی‌‌‌گذارد بلکه آن را تنها بازاری برای عرضه کالاهای خود و دستگاه خودپردازی برای برداشت مبلغ مورد نظر خود می‌‌‌داند.

این صراحت شدید و بی‌‌‌احترامی او منطقه خاورمیانه و خلیج فارس به ویژه کشورهایی را که آمریکا را متحد همیشگی خود می‌‌‌دانستند به سمت این پرسش سوق داد: اگر ترامپ که متحد جمهوری‌خواه ماست به ما این چنین بی‌‌‌احترامی می‌‌‌کند؛ بنابراین دموکرا‌‌‌ت‌‌‌ها چه خواهند کرد؟ خوش‌بین بودن بیش از حد نسبت به این جنب و جوش چند‌وجهی اشتباه خواهد بود. واقع‌‌‌گرایی نیازمند آن است که اعتراف کنیم این جنب و جوش همان قدر که استثنایی است چنانچه تمامی طرف‌‌‌ها درایت و فداکاری لازم را در پیش نگیرند همان‌قدر در درون خود عوامل شکست را در بر دارد.

از نقاط ضعف این جنب و جوش این است که نتیجه فشار و نیازمندی است و نه باور به لزوم اتخاذ آن. در این راستا ایران با فشار شدید تحریم‌‌‌ها روبه‌رو است. عربستان دیگر تحمل حتی یک موشک از سوی حوثی‌‌‌ها را ندارد. اقتصاد و اوضاع مالی در ترکیه در وضعیت بدی قرار دارد. عربستان سعودی و ایران اختلافات سیاسی و راهبردی دارند که غلبه بر آنها آسان نیست. همچنین عرصه‌‌‌های رویارویی دو کشور از جمله یمن، بحرین، عراق، سوریه و لبنان گسترده است و مطمئنا عرصه‌‌‌ها و موضوعات دیگری نیز وجود دارند که محل اختلاف هستند. همچنین رهبران عرب و کشورهای خلیج فارس که تصمیم به مشارکت در این جنب و جوش دارند، باید این مساله را مد نظر قرار دهند که آمریکا مانور دادن بدون اطلاعش را در منطقه‌‌‌ای به راحتی نمی‌‌‌پذیرد که بیش از ۷۰ سال است آن را تضمین‌شده می‌‌‌داند. همچنین موضع اسرائیل قرار دارد که قدرت و نفوذ ایران در منطقه را نخواهد پذیرفت و از این بابت بسیار نگران است و آینده وجودی خود را در خطر می‌بیند.

آنچه مایه تسلی خاطر است این است که این جنب و جوش از تحولات جهان به دور نیست بلکه بخشی از آن است و آنچه در جهان روی می‌‌‌دهد فراتر از آمریکا و اسرائیل است و برخلاف میل آنها اتفاق می‌‌‌افتد و فرصتی است که به آسانی تکرار نخواهد شد اگر منطقه بداند چگونه از آن به نفع همگان بهره ببرد.