به گزارش دیپلماسی ایرانی در ادامه این مطلب آمده است: در ۶ ژوئن ۲۰۲۳، همزمان با سفر دوم آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، به عربستان سعودی، وزارت امور خارجه آن کشور گزارشی طولانی را منتشر کرد که هشت دهه روابط آمریکا - عربستان سعودی را تحسین می‌کرد. اینکه دولت جو بایدن مجبور شده به جهان یادآوری کند که دقیقا چه چیزی این دو کشور را به هم پیوند می داده، بازتاب یک ضدواقعیت است: تنش‌های رو به رشد بین یک دموکراسی (آمریکا) که به خودکفایی در سوخت های هیدروکربنی رسیده با یک حکومت خودکامه که نقش پمپ بنزین اصلی سوخت‌رسان برای کشورهای دیگر، به ویژه چین به عنوان رقیب آمریکا را برعهده دارد. این سفر زمانی انجام شد که پویش ‌های کنونی، در منطقه ای که احساس می‌کند آمریکا در حال کنار کشیدن است، دیگرگون می شود حتی در شرایطی که اعضای شورای همکاری خلیج فارس و اسرائیل همچنان به سلاح‌ها و نیروهای نظامی آمریکا متکی هستند، در درجه اول برای بازدارندگی در برابر ایران.

منطقه در واکنش به چنین شرایطی است که تلاش می کند با شرکای دیگری به همگرایی های چندگانه برسد. این روندها در شرایطی رخ می‌دهد که آمریکا وارد فصل انتخابات ریاست جمهوری تازه ای می‌شود و مشتاق است که از بحران‌های عمده در منطقه کنار بماند که برای بیش از چهار دهه کانون آشوب و دخالت نظامی آمریکا بوده است. بیش از یک دهه است که نقش چین در خاورمیانه رو به رشد گذاشته و در سال ۲۰۱۶ هم با جهش بزرگی همراه شد، زمانی که رئیس‌جمهوری چین، شی جین‌پینگ، در سفری به منطقه شماری از توافق های شراکت راهبردی را به امضا رساند. جسی مارکس عضو مرکز استیمسون، اشاره کرد که چین از سیاست‌های آشفته دولت دونالد ترامپ بهره‌برداری کرد. همچنین در طول بحران کووید - ۱۹، «دیپلماسی واکسن» پکن بسیار موثر بود و با تامین واکسن سینواک‌ ارزان برای کشورهایی چون اردن و ایران، عملکرد خوبی داشت. عدم واکنش آمریکا به حملات موشکی به تاسیسات نفتی عربستان سعودی در سال ۲۰۱۹، به عنوان نقطه عطفی در ارزیابی عربستان سعودی و شورای همکاری خلیج فارس نسبت به قابل اتکا بودن واشنگتن عمل کرد. 

علاوه بر این، تنش‌ها با دولت بایدن و کنگره بر سر قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار مستقر در آمریکا در سال ۲۰۱۸ و دیگر سوءرفتار‌های حقوق بشری سعودی ها و نیز خروج زبونانه آمریکا از افغانستان در سال ۲۰۲۱، موجب نارضایتی ریاض و پایتخت‌های منطقه‌ای دیگر نسبت به واشنگتن شد. همچنین، امارات متحده عربی نیز به خاطر عدم واکنش قاطع آمریکا به حملات حوثی ها، که از سوی ایران حمایت می‌شوند و نیز اقدامات اخیر ایران در مصادره نفتکش ها اعتراض دارد.کارشناسان شرکت‌کننده در این سمپوزیوم، شراکت رو به رشد چین با این منطقه را به عنوان یک تحول چشمگیر ارزیابی کردند اما بر این باورند که این تحول هنوز یک چرخش راهبردی در هژمونی ائتلاف سازمان‌یافته آمریکا به شمار نمی آید.

جیمز جفری دیپلمات سابق آمریکا که در حال حاضر ریاست برنامه خاورمیانه در مرکز ویلسون را برعهده دارد، اشاره کرد که آمریکا هنوز ۳۰ تا۴۰ هزار نظامی را در ۱۰ کشور عرب، اسرائیل و ترکیه مستقر دارد، ۱۰ میلیارد دلار کمک نظامی و به همین میزان کمک‌های اقتصادی به این کشورها می‌دهد و حدود ۱۵۰ میلیارد دلار اسلحه صادر می‌کند که به تعمیر و نگهداری، قطعات یدکی و آموزش توسط آمریکا نیازمند است.با این حال، کریستین دیوان از موسسه کشورهای عربی خلیج فارس در واشنگتن گفت که آمریکا دیگر به عنوان سرچشمه تزریق ثبات در منطقه منظور نمی‌شود و کشورهای عرب، «نظم جهانی جایگزینی» را می‌بینند که در آن نیازی به پیروی از دستورات آمریکا ندارند.تریتا پارسی از اندیشکده کوئینسی هم گفت که «در خاورمیانه، نوعی احساس خشنودی و کشف توانمندی وجود دارد مبتنی بر این واقعیت که چرا آمریکا منطقه را ترک کرده است و دیگر نقش تعیین کننده‌ای در اینکه چه کسی حاکم باشد ندارد. تمرکز آمریکا روی اوکراین و تایوان است و این فضا را برای همگرایی در خاورمیانه فراهم می‌کند.»

شرکت‌کنندگان همچنین به فرصت‌های بالقوه در نقش رو به رشد چین برای جلوگیری از کشمکش و درگیری اشاره کردند. به عنوان مثال، واقعیت این است که چین بزرگ‌ترین خریدار نفت ایران است و تهران را از تهدیدهای مکرر خود برای بستن تنگه هرمز روی نفتکش‌ها بازمی‌دارد. همچنین، پکن احتمالا به تهران گوشزد خواهد کرد که از خط قرمز هسته‌ای عبور نکند چرا که چین هراس دارد که این اقدام ممکن است به یک درگیری نظامی منجر شود که همچنین تدارک نفت از منطقه را تهدید کند و اقتصاد جهانی را به خطر اندازد. علاوه بر این، چین نگران است که تولید سلاح‌ هسته‌ای در ایران ممکن است اقدامات مشابهی را در غرب آسیا در پی بیاورد. به گفته چند کارشناس شرکت‌کننده در سمپوزیوم استیمسون، در صورتی که بحرانی سر بگیرد، اتحادیه عرب می‌تواند خواهان مداخله چین بشود.

کارشناسان همچنین به تفاوت بزرگی که بین منافع چین به عنوان یک واردکننده عمده نفت با روسیه وجود دارد اشاره کردند؛ روسیه ای که از یک جنگ در خلیج فارس و افزایش قیمت نفت بهره‌مند خواهد شد.شماری از کارشناسان شرکت‌کننده اشاره کردند که با آشتی عربستان سعودی و ایران و نیز چرخش اساسی سیاست اسرائیل به راست افراطی، به نظر می‌رسد دامنه و سرعت آن ابتکار دیپلماتیک، یعنی پیمان های ابراهیم، کاهش یافته؛ هرچند که دولت بایدن خود را به تحقق عادی‌سازی میان عربستان سعودی و اسرائیل متعهد نشان دهد.

علی واعظ از گروه بین‌المللی بحران، پتانسیل جلوگیری از بحران را نه در احیای برجامی که - به گفته او- دیگر مرده‌ است، بلکه در یک توافق «خویشتنداری در برابر خویشتنداری» می‌بیند. به این ترتیب، ایران نباید اورانیوم را تا سطح تسلیحاتی غنی‌ کند و به همکاری بیشتر با سازمان بین‌المللی انرژی اتمی بپردازد و در برابر، به بخشی از میلیاردها دلار درآمد نفتی اش که در بانک‌های خارجی منجمد شده دسترسی خواهد یافت و اروپایی‌ها نیز از فعال کردن سازوکار ماشه و بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل پرهیز می‌کنند. نکته طعنه آمیز ماجرا، همانطور که واعظ اشاره کرد، این است که آنچه می‌تواند ایران را به ساخت سلاح هسته‌ای ترغیب کند، حمله پیشگیرانه به تاسیسات هسته‌ای اش توسط اسرائیل یا آمریکاست.

بنابراین، فرمول مناسب برای «خویشتنداری در برابر خویشتنداری» این است که ایران در مرز تولید سلاح هسته ای توقف کند و اسرائیل هم از حملات آشکار یا پنهان به زیرساخت‌ها و پرسنل هسته‌ای ایران دست بکشد. بسیاری از شرکت‌کنندگان به این نکته اشاره کردند که حتی اگر از بروز بحران هسته‌ای با ایران هم پرهیز شود، احتمال بروز تنش منطقه‌ای در سوریه وجود دارد چرا که این کشور به عنوان یک گزینه قابل انتخاب برای انجام حملات تاکتیکی اسرائیل و آمریکا به نیروهای مورد حمایت ایران یا برعکس تبدیل شده است. جفری گفت: «سوریه می‌تواند هر لحظه منفجر شود، حتی اگر آمریکا تنها چند صد نظامی در سوریه داشته باشد - در ظاهر برای جلوگیری از بازگشت گروه داعش - ایران حضور آمریکا در سوریه را یک مشکل واقعی می‌بیند».

به رغم اعتراض آمریکا، حکومت بشار اسد، به تازگی به اتحادیه عرب بازگشت اما کشور او پس از سال‌ها جنگ داخلی و نیز در اثر حملات هوایی روسیه، ویران شده است.راندا اسلیم از موسسه خاورمیانه می گوید که هر گونه سرمایه‌گذاری عربی قابل توجه برای بازسازی سوریه باید با برخورد مناسب با پناهجویان گره بخورد.  در شرایطی که ایالات متحده به طور فزاینده‌ای به تحریم‌های اقتصادی برای بازداشتن کشورهایی مانند ایران و روسیه روی آورده‌ اما، هم کشورهای هدف تحریم و هم شرکای تجاری آنها به دنبال راهکارهایی برای دور زدن تحریم ها برآمده اند که عملا توسعه مبادلات پایاپای را باعث شده ‌است. با این حال، اولویت دلار آمریکا به عنوان اصلی‌ترین ذخیره مالی جهان هنوز زیر سوال نرفته است.

رِیچل زیمبا از مرکز امنیت نوین آمریکا می گوید: «کشورها در جست وجوی جایگزینی برای دلار آمریکا هستند، اما برای یافتن این جایگزین به چالش افتاده اند.» ناخشنودی کنونی از نظم دلارمحور مالی جهان در بخش بزرگی از جنوب جهانی، تلاش های چین برای ایجاد یک جایگزین و نیز تلاش گروه بریکس BRICS (یعنی برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی) را می توان در این راستا دید. ایران به عضویت در بریکس امیدوار است و عربستان هم به پیوستن به «بانک توسعه جدید» این گروه علاقه نشان داده است. با این حال ضعف قابلیت تبدیل‌پذیری ارز چین به دلیل سیاست های کنترل سرمایه‌ پکن، نشان می‌دهد که در آینده قابل پیش‌بینی هیچ جایگزین قابل قبولی برای دلار وجود ندارد. با وجود قدرت پایدار دلار، استفاده گسترده از تحریم‌ها، به کاهش بازدهی آن منجر شده است، چیزی که مورد تایید کارشناسان شرکت کننده در سمپوزیوم اندیشکده استیمسون هم قرار گرفت.

این اجماع میان کارشناسان وجود داشت که ضروری است دولت بایدن مواضع خود را روشن کند، بیش از این همچون یک تماشاچی عمل نکند و سیاست‌های آمریکا را با تغییرات و واقعیت‌های منطقه‌ای سازگار کند. شرکت‌کنندگان به اختلافاتی که در تعریف «تهدید ایران» میان فرماندهی مرکزی و شورای امنیت ملی آمریکا وجود دارد، اشاره کردند. آنها همچنین گفتند که باید توان رشد نهادینه در جهان عرب را به عنوان یک فرصت، نه یک تهدید برای منافع آمریکا منظور کرد. این کارشناسان، دگرگونی در روابط ایران و عربستان را  یک تحول مثبت ارزیابی کردند و بر این باور بودند که کشورهای عربی باید با استفاده از این فرصت، بر ایران فشار آورند که تعهدات خود را عملی کند.