چشمانداز یک رابطه پنج قرنی
در چنین فضایی و با عدمقطعیتهایی که در حل و فصل دو متغیر برجام و اوکراین وجود دارد، زمینه برای تنش زا شدن روابط ایران و اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۳ بهویژه با حمایت برخی کشورهای اروپایی از جمله تروئیکا از ناآرامیها در ایران امری محتمل و ممکن است و میتواند چشمانداز روابط را وارد دالان تاریک کند. مسیری که چند دهه پیش دو طرف آن را تجربه کردند. عدمورود به چنین مسیری نیازمند ارزیابی دوباره طرفین از مزایای همکاری و همزمان مضرات افزایش سطح تنش است که بتواند ادراک واقعبینانهای را به تهران و پایتختهای اروپایی برای بازگشت به ریل سابق روابط بدهد. در این گزارش نگاه کارشناسان و تحلیلگران مسائل اروپا به چشمانداز پیش رو از نظر میگذرد.
در بهترین حالت؛ تداوم وضعیت کنونی
علی ماجدی اقتصاددان و سفیر سابق ایران در آلمان به «دنیای اقتصاد» گفت: مساله روابط ایران و اروپا در شرایط کنونی متاثر از چند متغیر مهم است که روابط را پیچیده کرده است. اگر موضع کنونی ایران و طرفهای غربی مذاکرات برجام را به نتیجه نرساند که چشمانداز مثبتی برای آن وجود ندارد و از سوی دیگر مساله افای تی اف نیز که در شرایط کنونی در کما به سر میبرد و صحبتی بر سر آن نیست و ارادهای برای آن هم متصور نیست، طبیعتا روابط با اروپا را بدتر خواهد کرد. مضاف بر این ادامه سیاست خارجی کنونی نیز که وضعیت یک سال و نیم گذشته بوده است، این وضعیت را تشدید خواهد کرد.
علی ماجدی افزود: متغیر سومی که در این میان مهم است، مساله ناآرامیها در ایران بوده که اگر به دلایلی تداوم داشته باشد، محتمل خواهد بود که زمینه را برای تنشهای بیشتر فراهم خواهد کرد. سفیر سابق ایران در آلمان در پاسخ به این سوال که تا چه حد امکان تجربه میکونوس در اواسط دهه هفتاد شمسی در روابط ایران و اروپا مجددا وجود دارد، گفت: این متغیرها باعث قطع روابط سیاسی و فراخوانی سفرا نخواهد شد، اما با توجه به حساسیت اروپاییها به مساله حقوق بشر و احیانا احتمال دامنه دار شدن ناآرامیها در ایران، محتمل است که این اتفاق صورت گیرد. علی ماجدی تاکید کرد: اگر تدبیری برای ناآرامیها اندیشیده شود و نقش ایران در همراهی روسیه در اوکراین هم کاهش پیدا کند، میتوان امیدوار بود روابط مدیریت شود، اما بهبودی در این وضعیت نمیبینم و بهترین حالت تداوم وضعیت کنونی است، مگر پدیده جدیدی رخ دهد و برجام احیا شود.
الگوهای تکرارشونده در روابط
عابد اکبری کارشناس ارشد مسائل اروپا نیز به «دنیای اقتصاد» گفت: طی دهه گذشته و بعد از پایان دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد که اتحادیه اروپا سیاست منسجمی را در قبال جمهوری اسلامی ایران در راستای ایجاد فشار یکپارچه دنبال میکرد نمیتوان از سیاست خارجی یکپارچهای برای اتحادیه اروپا در ارتباط با ایران سخن گفت، اما میتوان الگوهایی تکرارشونده را در روابط ایران و اتحادیه اروپا رهگیری کرد. اکبری افزود: پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، انگیزهای در اتحادیه اروپایی برای رفع موانع روابط با هدف عادیسازی ایران در نظام بینالمللی و افزایش سطح تعاملات اقتصادی به وجود آمد.
طی سالها مذاکرات، مشکلات بیشماری بر سر راه توافق و تقویت روابط دوجانبه اتحادیه اروپا و ایران قرار داشت و اتحادیه تصمیم گرفت موضوعات را بهروش پرونده به پرونده، از یکدیگر تفکیک کند. این موضوعات، برنامه هستهای ایران، ادعای نقض حقوق بشر از سوی ایران، تهدید ایران علیه رژیم صهیونیستی و عربستان، گروههای نیابتی و آزمایشهای موشکی ایران بودند. پروندههایی که طی یک سال بعد از روی کار آمدن دولت سیزدهم نیز کماکان در دستور کار طرف اروپایی قرار داشت و اروپاییها نقش موثری در فرآیند مذاکرات داشتند به نحوی که پرونده هستهای پس از شش دور مذاکره بعد از پایان ریاست جمهوری ترامپ تا خرداد ۱۴۰۰، در مرداد ۱۴۰۱ در آستانه توافق قرار گرفت.
مدیرعامل موسسه مطالعات و تحقیقات ابرار معاصر تهران تاکید کرد: به دنبال تحولات سه ماه گذشته در ایران، طرح مجدد چند پرونده بهطور همزمان از جانب طرف اروپایی، بار دیگر فضا را به شدت ابهامآلود و بنبست دیگری را مطرح کرد که در آن، ایران همزمان به اموری متعدد و مختلف که رفع هر یک باید روندی مجزا و جداگانه را طی میکرد متهم شد. به نظر میرسید این بار با محور قرار گرفتن پرونده حقوق بشری ایران، اروپا به دنبال یک فرار رو به جلو جهت ایجاد وقفه در فرآیند مذاکراتی با ایران است. این اقدام اروپا بر اساس خطای محاسباتی ایجاد شده برای رهبران اروپایی ایجاد شد. این رهبران با افتادن در «خطای تعمیم» اقدامات برخی از ایرانیان مقیم اروپا را به اکثریت جامعه ایرانی تعمیم داده و پیشبینی چالشهای دامنهداری را برای دولت ایران داشتند.
این کارشناس مسائل اروپا اظهار کرد: به نظر میرسد با توجه به شرایط پیش روی ایران و بهرغم خاتمه یافتن ناآرامیها در ایران طرف اروپایی طی ۴ ماه نخست سال جدید میلادی کماکان از موضعی انتقادی رفتار کرده و روابط غیرسازندهای را بین ایران و اروپا شاهد باشیم، اما در چهار ماه دوم سال و با توجه به پیشبینی افزایش بیثباتی و تنش در افغانستان و برخی دیگر از کشورهای منطقه و نقش موثری که ایران در کم کردن سطح بیثباتی و ممانعت از تسری بیثباتی به سمت غرب میتواند ایفا کند، اروپاییها با تغییر در شیوه تعامل خود گفتوگوهای دوجانبه را آغاز خواهند کرد. در ادامه این روند پیشبینی میشود در چهارماه سوم سال، مذاکرات درخصوص پروندههای دیگر بین دو طرف نیز به صورت جدیتری دنبال شود. عابد اکبری در پایان تاکید کرد: موازی با این روند و با توجه به سیاست خارجی چندوجهی ایران در دولت سیزدهم، به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران نسبت به تقویت ارتباطات خود با کشورهای اروپای شرقی و بهویژه بالکان اقدام کند. در همین راستا پیشبینی میشود که احتمالا در سه ماه نخست سال جدید میلادی جمهوری اسلامی ایران میزبان یکی از مقامات ارشد اروپای شرقی در تهران نیز باشد.
همه یا هیچ اروپایی
سهراب سعدالدین مسوول دپارتمان اروپای موسسه ایران ـ یوریکا دیگر کارشناسی بود که درخصوص چشمانداز روابط در ۲۰۲۳ به «دنیای اقتصاد» گفت: اروپاییها روی بحث توافق خیلی سرمایهگذاری کردند، چرا که اروپا از طریق رژیمهای بینالمللی اعمال قدرت میکند و از این زاویه برای این مجموعه مهم بوده که در متغیرهای مربوط به منطقه و مسائلی چون مهاجرت، ترانزیت مواد مخدر، امنیت انرژی و دریایی وضعیت باثبات باشد.
سعدالدین با بیان اینکه اروپاییها با ایران دو موضوع داشتند، افزود: موضوع اول اینکه توافق زنده بماند و دوم بحث منطقهای که اگر برجام احیا شود، بتوان در خصوص منطقه هم گفتوگو کرد. اما چند مساله اتفاق افتاد که آینده روابط را تیره کرده است. یکی اینکه برجام نتوانست امتیازهایی را که مدنظر اروپا بود، محقق کند. در نتیجه اروپاییها ناامید شدند. بحث دوم ناآرامیها در ایران بود که بحث قدرت نرم اروپا در بحثهای هنجاری بوده و در نتیجه هزینه امتیاز دادن اروپا به ایران را برای افکار عمومی و در سطح جهانی بالا برد. از طرف سوم همراهی ایران با روسیه را که تهدید عاجل اوکراین برای اروپاییهاست، تیر آخر را به روابط زد.
این کارشناس ادامه داد: اظهارنظر مقامات اروپا در یک هفته اخیر نشان از فشار حداکثری اروپاییهاست که تنش را وارد فاز جدیدی کرده است. با وجود این اروپاییها گزینه همکاری را کنار نگذاشتهاند که نشانهاش عدمگنجاندن سپاه در لیست گروههای تروریستی بوده است. اما اروپا سیاست همه یا هیچ را در پیش گرفته که یا ایران همه امتیازات را میدهد و اروپا از مواضع خود کوتاه خواهد آمد یا ایران با ندادن امتیازات وضعیت را تشدید خواهد کرد. در این میان صحبتهای خطرناک از سوی اروپاییها در مورد تحریم صنعت موشکی و پهپادی و دنبال کردن سیاست مهار با همراهی کشورهای عربی نشان میدهد که روابط در بدترین شرایط خود قرار دارد.
برزخ روابط
مرتضی مکی کارشناس مسائل اروپا نیز در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» درخصوص چشمانداز پیش روی تهران و پایتختهای اروپایی بهویژه با ابهاماتی که در این مسیر وجود دارد، گفت: متاسفانه چشمانداز روابط در ۲۰۲۳ با توجه به رخدادهای چند ماه گذشته شفاف و روشن نیست و از این جهت معادلات در روابط پس از حمله روسیه به اوکراین در چند ماه گذشته تغییر کرده و آن شتاب و تعجیلی که اروپاییها برای احیای برجام داشتند که توافق بین ایران و آمریکا صورت بگیرد، عملا تغییر کرده است.
مکی با اشاره به بروز متغیرهای جدید در روابط ایران و اتحادیه اروپا با محوریت تروئیکای اروپایی افزود: موضوعات جدیدی در روابط دو طرف مطرح شده که مواضع اروپا را نسبت به ایالات متحده تندتر کرده است. این مساله خود را در عدمتمایل به احیای برجام در مقطع کنونی، اتهامات نقض حقوق بشر به ایران و تمرکز بر همکاریهای ایران و روسیه در جنگ اوکراین نشان داده است. اگر روسیه به تهدید شماره یک اروپا تبدیل شده، قرار گرفتن ایران در کنار روسیه نیز باعث تعلیق و پیچیده شدن گفتوگوهای ایران و اروپا شده است. این کارشناس مسائل اروپا در بخش دیگری از اظهاراتش تاکید کرد: اگرچه اروپاییها آگاه هستند که برای مهار برنامه هستهای ایران برجام کوتاه ترین و کم هزینه ترین مسیر است و از این رو مرگ برجام را اعلام نمیکنند و کانالهای ارتباطی و مذاکراتی را باز نگه میدارند و همزمان احیای توافق را به عنوان ابزار فشاری بر ایران نگه داشتهاند. با توجه به اینکه ایران نیز در هفتههای اخیر نرمش نشان داده، اما همچنان اروپاییها مواضع سختگیرانهای را اتخاذ کردهاند. در چنین فضایی روابط ایران و اروپا در حالت برزخ قرار دارد و این فضا هزینههای بیشتری بر تهران تحمیل خواهد کرد.