تجدیدنظرطلبی عدالتخواه به سیاست خارجی ایران بازگشت؟
گفتمان هفتم در سفر به نیویورک
اواخر شهریور ماه به رسم سنت ثابت هرساله، مصادف با نشست مجمع عمومی سازمان ملل و سفر سران دولتها به نیویورک است. مقامات سیاسی کشورهای مختلف از فرصت این گردهمایی جهانی برای تبیین مواضع و جهتگیریهای سیاست خارجی خود استفاده میکنند تا فصل جدیدی را در روابط میان دولتها رقم بزنند. روسای جمهور ایران نیز از ابتدای انقلاب به ویژه در دو دهه اخیر با حضور تقریبا ثابت هرساله در تلاش بودهاند تا با حضور در این اجلاس بینالمللی، مواضع جمهوری اسلامی را از تریبون سازمان ملل تشریح کنند.
در همین ارتباط، سیدابراهیم رئیسی در نخستین سفر خود در سال دوم ریاستجمهوری و در راستای تلاش برای تحقق «نظم عادلانه بینالمللی از طریق چندجانبهگرایی اقتصادی» امروز صبح عازم نیویورک شد. رئیسی در این سفر علاوه بر سخنرانی در هفتاد و هفتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، با تعدادی از سران کشورهای شرکتکننده در این نشست دیدار و گفتوگو خواهد کرد و دیدارهای جانبی دیگری نیز خواهد داشت.
پیشتر ۱۵۷ نفر از سران کشورها و دولتها اعلام کرده بودند که در نخستین گردهمایی حضوری رهبران جهان در مجمع عمومی سازمان ملل پس از همهگیری کرونا در ماه سپتامبر شرکت خواهند کرد. طی دو سال گذشته و از سپتامبر ۲۰۲۰ همهگیری کرونا باعث شد رهبران جهان برای نخستین بار در تاریخ ۷۵ ساله سازمان ملل برای نشست سالانه خود به نیویورک نیایند و سخنرانیها به صورت ضبط شده و مجازی پخش شود و امسال نخستین سال پس از کروناست که بار دیگر مجمع عمومی سازمان ملل فعالیت خود را به صورت حضوری آغاز میکند.
رئیسی در سخنرانی مجازی سال گذشته در مجمع عمومی سازمان ملل به تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۰ با تاکید بر اینکه همه طرفها باید به توافق هستهای و قطعنامه سازمان ملل متعهد باشند، گفت: به دنبال تعامل موثر با همه کشورهای جهان بهویژه کشورهای همسایه هستم. رئیسجمهور ایران قرار است در دومین سخنرانی خود تحقق «نظم عادلانه بینالمللی از طریق چندجانبهگرایی اقتصادی» را محور سخنرانی خود قرار دهد. استادان و نظریهپردازان ایرانی در طول این سالها با نگارش کتابها و مقالات گوناگون تلاش کردهاند تا سیاست خارجی جمهوری اسلامی پس از انقلاب را تبیین کنند. از جمله این محققان سیدجلال دهقانیفیروزآبادی است که در کتاب سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به تبیین و تعریف گفتمانهای مختلف سیاست خارجی در جمهوری اسلامی ایران و سیر تحول آنها در چارچوب یک چرخه گفتمانی بسته میپردازد؛ بهگونهای که مرکز ثقل، کانون و دقایق و عناصر هر یک از گفتمانها توصیف و توضیح داده میشوند.
در حقیقت هدف در این کتاب پاسخگویی به این سوال است که در طول حیات جمهوری اسلامی، چه گفتمانهایی در سیاست خارجی ایران ظهور کردهاند و چه تحولات گوناگونی در قالب چرخه گفتمانی در آن رخ دادهاند. وی گفتمان اسلامگرایی انقلابی را که پس از دولت لیبرال مهدی بازرگان روی کار آمده است ذیل هفت خردهگفتمان در چارچوب تغییر و تداوم در سیاست خارجی ایران دستهبندی میکند که از یکسو تغییر گفتمان از ملیگرایی لیبرال را نشان میدهد و از سوی دیگر تغییر در گفتمان اسلامگرایی انقلابی را بازتاب میدهد.
آرمانگرایی امتمحور
۲۶ مهرماه ۱۳۵۹ در تقویم سیاسی ایران یادآور سخنرانی تاریخی شهید محمدعلی رجایی، نخست وزیر وقت ایران در سازمان ملل متحد است که تمامی قدرتهای جهان را به باد انتقاد گرفت و بغداد را آغازگر جنگ ایران و عراق خواند. رجایی در تنها حضور خود در سازمان ملل به خوبی آرمانگرایی امتمحور را ذیل مفاهیمی چون دفاع از مظلومان جهان، اشغال فلسطین، نظام جهانی آمریکامحور و... متجلی ساخت.
مصلحتگرایی مرکزمحور
مصلحتگرایی مرکزمحور بازتابدهنده گفتمان ریاستجمهوری مقام معظم رهبری است که ۳۱ شهریور ۱۳۶۶ با حضور در مجمع عمومی سازمان ملل به تبیین و تشریح دیدگاههای جمهوری اسلامی ایران و جهتگیری سیاست خارجی دولت در آن مقطع زمانی پرداختند. مقام معظم رهبری در جریان سخنرانیشان با بیان اینکه انقلاب ما یک فلسفه جدید را عرضه کرد و تا امروز به آن پایبند ماند، فرمودند: انقلاب ما ثابت کرد که میتوان قدرتهای سلطهگر را به خود راه نداد و قلدری آنان را جدی نگرفت و به آنان باج نداد. مشروط بر اینکه نقطه اتکایی قویتر از هر قدرت مادی را باور داشت. معظم له در این سخنرانی سه محور اصلی را برجسته ساختند. محور اول؛ مردمی بودن انقلاب ایران به عنوان یکی از مهمترین انقلابهای معاصر. محور دوم؛ انقلاب متکی به دین و اسلام و محور سوم؛ عدم اتکا به شرق یا غرب.
واقعگرایی اسلامی
واقعگرایی اسلامی گفتمان سیاست خارجی دولت سازندگی به ریاستجمهوری مرحوم اکبر هاشمیرفسنجانی است که در طول ۸ سال سکانداری، در مجمع عمومی سازمان ملل حضور پیدا نکرد. با توجه به فضای پس از جنگ که بازسازی زیرساختها را میطلبید، هاشمی محور سیاست خارجی خود را بر ارتباط با دولتهای مختلف از جمله نزدیکی به اروپا با گفتمان توسعهمحور قرار داد. در این دوره همچنین تنشزدایی به محور اصلی سیاست خارجی دولت تبدیل شد. در واقع رویکرد و جهتگیریهای هاشمی باعث شد تا زمینه برای چرخش درونگفتمانی در گفتمان انقلاب اسلامی فراهم شود.
صلحگرایی مردمسالار
سیدمحمد خاتمی رئیسجمهور دولت اصلاحات رویکرد تنشزدایی هاشمی را با تاکیدات بیشتری محور سیاست خارجی خود در دو بار حضور در مجمع عمومی سازمان ملل قرار داد. خاتمی در ۳۰ شهریور ۱۳۷۷ در سخنرانی تاریخی خود با این مقدمه که من از ایران سرفراز آمدهام به نمایندگى از ملتى بزرگ و پرآوازه که از دهها قرن پیش صاحب تمدن بوده و پس از پذیرش آیین اسلام در تاسیس و بسط تمدن اسلامى نقش ممتاز داشته است، گفتمان دولت خود را بر کلیدواژه گفتوگوی تمدنها قرار داد که با استقبال گسترده در سطح جهان همراه شد. وی ۳۰ شهریور ۱۳۷۹ همچنان از ایده گفتوگوی تمدنها دفاع کرد که نهایتا سال ۲۰۰۱ به نام سال گفتوگوی تمدنها نامگذاری شد.
اصولگرایی عدالتمحور
محمود احمدینژاد در میان روسای دولت ایران طی هشت سال ریاستجمهوری خود با هشت بار حضور رکورددار شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل است. برخی از صاحبنظران تعداد کثیر هیات ایرانی همراه وی را هم طی ۳۰ سال گذشته کمسابقه توصیف میکنند. رئیس دولت در طول این سالها ضمن چرخش در گفتمان تنشزدایی و بازگرداندن آن به تجدیدنظرطلبی انقلابی، موضوعات اتمی و به ویژه موضوع محوری شیوه اداره امور جهان و نظم عدالتمحور را با تاکیدات زیاد مورد اشاره قرار داد.
آرمانگرایی واقعبین
حسن روحانی نیز از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ در طول هشت سال ریاستجمهوری ۷ بار به صورت حضوری و یکبار هم به صورت مجازی به خاطر همهگیری کرونا در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد. روحانی در جریان نخستین سخنرانی خود به تاریخ ۳ مهر ۱۳۹۲ که مصادف با آغاز گفتوگوهای هستهای در حاشیه این نشست شد، کلیدواژه «صلح در دسترس است» را در مقابل همه گزینهها روی میز است قرار داد و تاکید کرد ایران به دنبال راهحل مسائل و نه تولید مشکلات است. هیچ پرونده و موضوعی نیست که با امید و اعتدال، با احترام متقابل و با نفی خشونت و افراط قابل حل نباشد.
نظم عادلانه چندجانبه
سیدابراهیم رئیسی رئیسجمهور «دولتمردمی» هم در جریان نخستین نشست مجازی و دومین نشست حضوری در مجمع عمومی سازمان مل گفتمان نظم عادلانه چندجانبه را محور اصلی جهتگیری سیاست خارجی خود قرار داده است. گفتمانی که تاکید و صراحت بیشتری بر نگاه به شرق و استفاده از ظرفیت بازیگران تجدیدنظرطلب در طول سالهای گذشته دارد. کارشناسان معتقدند با توجه به جهتگیری سیاست خارجی دولت سیزدهم مبتنی بر تجدیدنظرطلبی در نظام بینالملل کنونی و عدم تعهد تجدیدنظرطلب که همواره جهتگیری سیاست خارجی دولتهای جمهوری اسلامی ایران پس از دولت مهدی بازرگان به عنوان دولتی با گفتمان ملیگرایی لیبرال بوده است، در حال شیفت گفتمانی است. به این معنی که از عدم تعهد در حال تغییر راهبرد به سمت تعهد به بلوک شرق برای تحقق نظم بینالملل عادلانه است که دو قدرت جهانی روسیه و چین در حال جهتدهی به آن هستند. در این چارچوب حد اعلای چندجانبهگرایی رئیسی در ارتباط با بلوک غرب از اقتصاد آنهم با احیای برجام فراتر نخواهد رفت، اما در ارتباط با بلوک شرق این گفتمان وارد حوزه سیاست و امنیت میشود.