عمرانخان، نخستوزیر پاکستان گزارش داد
روند میانجیگری بین ایران و عربستان
پیش از اظهارات نخستوزیر پاکستان، مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق نیز از دیگر مقاماتی بود که با قصد میانجیگری میان ایران و عربستان راهی تهران شد که با توجه به لغو سفر او به ریاض، عملا این اقدام راه بهجایی نبرد. مقامات سعودی بارها مدعی شدهاند که نیازی به میانجیگری طرفهای ثالث نمیبینند تا زمانی که به گفته آنها تهران رفتار خود را در منطقه اصلاح کند.
در همین ارتباط نخستوزیر پاکستان در مصاحبهای اختصاصی با شبکه خبری الجزیره گفته است که «میانجیگری ما میان ایران و عربستان متوقف نشده، پیشرفتها بهصورت کند و آرام ادامه دارد.» اولین سفر نخستوزیر پاکستان به ایران در آوریل ۲۰۱۹ (اول اردیبهشت ۱۳۹۸) انجام شد. عمرانخان مجددا اکتبر (مهر) همان سال، پس از سفر به آمریکا و دیدار با دونالد ترامپ به ایران آمد. خان در زمان برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و همچنین حسن روحانی، رئیسجمهور ایران دیدار کرده بود. پیش از آن نیز نخستوزیر پاکستان در سفری به ریاض، با محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان دیدار کرده بود.
بهطور سنتی نخستوزیران پاکستان پس از رسیدن به این پست ابتدا به ریاض میروند و سپس سفرهای منطقهای بهویژه به ایران را شروع میکنند. در آن زمان، عمرانخان تایید کرده بود ترامپ از او خواسته بود تا برای باز شدن راه گفتوگو با تهران میانجیگری کند. پیشتر نواز شریف، نخستوزیر سابق پاکستان نیز دی ماه ۹۴ با سفر به تهران و ریاض بعد از قطع روابط ایران و عربستان، پیشنهاد وساطت میان دو کشور را مطرح کرده بود که عملا این میانجیگری با شکست روبهرو شد. در فضای جدید، عمرانخان تاکید کرده بود که پاکستان با ابتکار خودش میخواهد برای حل اختلافات ایران و عربستان دست به کار شود. او گفته بود که پاکستان میانجی ایران و عربستان نیست و میخواهد نقش «تسهیلکننده روابط دو کشور» را بازی کند. خان روز ۲۱ مهر ۹۸ پس از دیدار و مذاکره با حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با همتای ایرانیاش گفت که دلیل اصلی سفرش به ایران این است که پاکستان به هیچوجه خواستار وقوع یک جنگ دیگر در این منطقه نیست.
رابطه بین ایران و عربستان در سالهای اخیر تیره بوده و رابطه دیپلماتیک دو کشور پس از حمله به سفارت عربستان در تهران در ابتدای سال ۲۰۱۶ میلادی قطع شد. تنش ایران و عربستان در سالهای اخیر روندی فزاینده داشته است، هر چند پس از حملات گسترده موشکی و پهپادی سال گذشته به تاسیسات نفتی آرامکو در شمال عربستان، تا حدی شاهد فروکش کردن تنش لفظی بین دو کشور بودهایم. در این میان اما تغییر لحن مقامات ابوظبی ملموستر بوده تا جایی که شاهد سه دیدار ویدئوکنفرانسی بین محمدجواد ظریف وزیرخارجه ایران و عبدالله بنزاید وزیرخارجه اماراتعربیمتحده از اسفند ۹۸ تاکنون بودهایم. ابوظبی همچنین چهار مرحله کمکهای دارویی و پزشکی را برای کمک به ایران در شرایط مقابله با کرونا فرستاده است. بهنظر میرسد با نزدیک شدن به انتخابات ماه نوامبر آمریکا و تردیدها درخصوص پیروزی
دونالد ترامپ جمهوریخواه، مقامات عربی در تلاش هستند تا زمینه را برای تلطیف تدریجی فضا با تهران فراهم کنند. در این میان بهنظر میرسد که اظهارات عمرانخان نخستوزیر پاکستان در چنین فضایی قابل ارزیابی باشد. بهخصوص که او در تلاش است تا از این وضعیت نه جنگ، نه صلح برای خود و پاکستان اعتبار کسب کند. در این میان موفقیت این میانجیگریها که پیشتر نیز از سوی نواز شریف همتای عمرانخان و نیز نخستوزیران سابق و کنونی عراق دنبال شده، با تردید مواجه است. این تردید در واقع ناشی از دو متغیر بسیار مهم است.
ریاض راه گفتوگو را بسته است
یکی از مهمترین موانعی که باعث شده تا میانجیگری طرفهای ثالث مانند پاکستان و عراق راه به جایی نبرد و صرفا در حد اظهارنظر باقی بماند، عدم تمایل عربستان به گفتوگو و سد کردن راه میانجیگری است. از زمان قطع روابط عربستان با ایران در دی ماه ۹۴ که با حمله گروههای خودسر به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد انجام شد، تاکنون نواز شریف و عمرانخان از پاکستان و حیدرالعبادی، عادل عبدالمهدی و مصطفی الکاظمی از عراق با هدف میانجیگری راهی ریاض و تهران شدهاند که عملا هیچکدام به سرانجام مشخصی نرسیدهاند. عدم تمایل ریاض به گفتوگو با تهران بهعنوان یک متغیر مهم موضوعی است که بارها مقامات سعودی به آن اشاره کرده و حتی از بیهوده بودن این گفتوگو سخن به میان آوردهاند. از طرف دیگر، اظهارات مقامات آلسعود درباره عدم نیاز عربستان به میانجی و واسطه در تنظیم روابط با دیگر بازیگران نیز نقش مهمی در تن ندادن عربستان به گفتوگو با تهران داشته است. در واقع ریاض با توجه به نقشی که برای خود در منطقه و در جهان عرب قائل است، تلاش برخی کشورها برای وساطت را در جایگاهی نمیبیند که به آن پاسخ مثبت دهد، چون عربستان مدعی است که منافع و ملاحظات خود را بهتر و عینیتر از دیگران تشخیص میدهد. نکته سوم هم این است که مقامات سعودی مدعی هستند که در عمل تحولی در دیدگاهها و رفتار منطقهای ایران بهوجود نیامده که بتواند موضوع مذاکره باشد، چون تهران همچنان به گفته این مقامات، به مداخلات خود در عراق، سوریه، لبنان و یمن ادامه میدهد. در واقع فارغ از دیدگاههای مغرضانه عربستان در ارتباط با ایران، اما باید توجه داشت که اساسا عربستان با توجه به وضعیت شکنندهای که در یمن دارد، معادله قدرت در سطح منطقهای را به سود ایران و به ضرر خود ارزیابی میکند و تا زمانی که تحولی در این معادله ایجاد نشود، دشوار است که عربستان تن به مذاکره با تهران بدهد.
انتخابات آمریکا
متغیر بسیار مهم دیگر، انتخابات آمریکاست که از دید عربستان انتخاب ترامپ از حزب جمهوریخواه یا پیروزی بایدن از حزب دموکرات هرکدام موجد آثار متفاوتی است. در واقع روی کار آمدن ترامپ یا بایدن هر کدام نقش بسیار مهمی در راهبرد عربستان در منطقه و در ارتباط با تهران دارد. با توجه به نقشی که ریاض در پروژه فشار حداکثری ترامپ علیه ایران ایفا میکند، طبیعی است که پیروزی ترامپ میتواند موجب تشدید این روند به شکل فشار گستردهتر و حتی برخورد احتمالی شود که سیاست مطلوب عربستان در طول سالهای اخیر بوده و بهرغم متحمل شدن هزینههای نظامی و همراهی با ترامپ در طول ۴ سال گذشته، نتوانست آنرا تبدیل به یک دستاورد کند. در نقطه مقابل پیروزی بایدن و زمزمههای بازگشت به برجام و شکلگیری مذاکرات جدید نیز حاوی آثار متفاوتی است که میتواند مجددا منجر به رفع تحریمها شود. از این منظر موعد انتخابات آمریکا اهمیت بسیار زیادی در تداوم یا تعدیل این روند دارد. بهنظر میرسد که سعودیها تا آن زمان، استراتژی صبر و انتظار را در پیش بگیرند و هرگونه تلاش برای میانجیگری را به حالت تعلیق درآورند.