6 ویژگی یک اتحاد موفق‌بین‌المللی

به گزارش انتخاب، استفان والت در این یادداشت می‌نویسد: منتقدان سیاست خارجی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا معتقدند که او آسیب بزرگی به شبکه ائتلاف‌های جهانی آمریکا وارد کرده است. البته شواهد زیادی برای این ادعا وجود دارد. ترامپ به‌طور مکرر ارزش پیمان ناتو را زیرسوال برده است. او بارها با رهبران کشورهای دموکراتیک در اروپا، آسیا و کره‌شمالی مجادله لفظی داشته است. رئیس‌جمهور آمریکا اوایل این ماه به مهم‌ترین متحد کشورش در جنگ علیه گروه داعش یعنی نیروهای دموکراتیک کرد سوریه خیانت کرد. اخیرا مجله اکونومیست در سرمقاله خود نوشت که جبران کردن آسیب وارد شده به ائتلاف‌های منطقه‌ای آمریکا سال‌ها طول خواهد کشید. بسیاری از تحلیلگران معتقدند ترامپ درحال نابود کردن نظم نوینی است که آمریکا با تلاش زیاد در طول چند دهه گذشته از زمان پایان جنگ جهانی دوم به‌وجود آورده بود.

در ادامه این مطلب آمده است: منتقدان ترامپ معتقدند که تمام ائتلاف‌های کنونی آمریکا اهمیت زیادی برای امنیت ملی کشور دارند و آمریکا باید به حمایت‌های خود از تمام متحدان و شرکایش ادامه دهد. اما بدون تردید این باور صحیح نیست، زیرا تمام متحدان آمریکا ارزش یکسانی ندارند و در طول زمان ارزش استراتژیک هر ائتلافی تغییر می‌کند. البته باید به این واقعیت اشاره کرد که داشتن متحدان مناسب می‌تواند در برخی شرایط بسیار برای شما با ارزش باشد. برای مثال، شبکه ائتلاف‌های آمریکا در طول جنگ سرد از لحاظ جمعیت، تولید ناخالص ملی، تعداد نیروهای نظامی و بودجه دفاعی نسبت به شوروی برتر بود. این برتری نقش مهمی در پیروزی نهایی آمریکا داشت. در سال‌های آینده نیز آمریکا برای مقابله با تهدیدات چین در سراسر دنیا چاره‌ای جز تشکیل ائتلاف‌های نزدیک و موثر با کشورهای مختلف به‌ویژه در آسیا نخواهد داشت.

با وجود این، تمام ائتلاف‌ها و مشارکت‌های منطقه‌ای هزینه‌ها و تعهداتی را به ما تحمیل می‌کنند. برخی ائتلاف‌ها مستلزم ماموریت‌های نظامی جدید و در نتیجه افزایش بودجه دفاعی کشور هستند. علاوه بر این، تعهدات شما در چارچوب این ائتلاف می‌تواند استقلال سیاست خارجی کشور را از برخی لحاظ محدود کند. برای مثال، دولت اوباما تمایلی نداشت که عربستان سعودی را به خاطر مداخله نظامی در یمن تحت‌فشار قرار دهد، زیرا تصور می‌کرد که چنین موضعی به مشارکت‌های دو کشور در حوزه‌های دیگر ضربه وارد خواهد کرد.

بنابراین دولت‌های خردمند باید به دقت ائتلاف‌های خود را انتخاب کنند و هیچ‌کدام از آنها را به‌عنوان یک پیوند مقدس در نظر نگیرند. این واقعیت نباید فراموش شود که هر ائتلافی در واقع ابزاری برای دستیابی به یک هدف مشخص است. متاسفانه بسیاری از تحلیلگران سیاست خارجی آمریکا در مورد ارزش مشارکت‌های کنونی اغراق می‌کنند و به اشتباه در مورد افول قریب‌الوقوع اعتبار ما در جهان هشدار می‌دهند.

ویژگی‌های یک متحد خوب

در ادامه قصد داریم به این سوال پاسخ دهیم که چگونه باید یک متحد خوب را انتخاب کرد؟ یک قدرت خارجی باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد تا به‌عنوان یک شریک با ارزش برای آمریکا در نظر گرفته شود؟ در حالت ایده‌آل یک متحد خوب از لحاظ اقتصادی و نظامی قدرت بزرگی محسوب می‌شود یا اینکه دارایی‌های استراتژیک دیگر از جمله منابع طبیعی یا نقاط استراتژیک را تحت کنترل خود دارد.  به عبارت دیگر، حضور این کشور به‌طور قابل‌توجهی به تقویت ائتلاف کمک می‌کند. آمریکا با کمک شرکای ثروتمند و قدرتمندی همچون ژاپن، آلمان، فرانسه و بریتانیا توانست در جنگ سرد پیروز شود. این درحالی است که ائتلاف شوروی از کشورهای نسبتا ضعیف در اروپای شرقی یا مستعمره‌های خارجی در یمن جنوبی و اتیوپی تشکیل شده بود.

دو کشور متحد باید منافع تقریبا سازگاری با یکدیگر داشته باشند. برای مثال، آمریکا دوست ندارد که هیچ‌کدام از قدرت‌های خلیج‌فارس بر این منطقه نفت‌خیز مسلط شوند. بسیاری از متحدان نزدیک آمریکا نیز همین دیدگاه را دارند. هر چقدر منافع دو کشور بیشتر در تضاد با یکدیگر قرار گیرند، ارزش یک ائتلاف کاهش پیدا می‌کند. به همین‌دلیل فروپاشی مشارکت بین آمریکا و کردهای سوریه اجتناب‌ناپذیر به‌نظر می‌رسید. دو طرف بعد از شکست گروه داعش منافع مشترکی در منطقه نداشتند. در صورتی که منافع ملی دو کشور در طول زمان به‌طور کامل در تضاد با هم قرار بگیرد، ائتلاف بین دو طرف فرو خواهد پاشید و حتی ممکن است دو کشور به رقیب یکدیگر تبدیل شوند. آمریکا در طول جنگ ایران-عراق از رژیم صدام حسین حمایت کرد. اما بعد آنکه صدام بلافاصله بعد از پایان این جنگ به خاک کویت تجاوز کرد، حمایت آمریکا را از دست داد. به‌طور مشابه، آمریکا و چین در دهه ۱۹۷۰ به‌طور غیرمستقیم علیه شوروی همکاری می‌کردند، اما سقوط شوروی و رشد چین دو کشور را در مسیر تقابل با یکدیگر قرار داد.

البته ارزش یک متحد خوب فقط به منافع ملی مشترک محدود نمی‌شود. یک متحد خوب نباید در امور داخلی شما دخالت کند و به دنبال تقویت قدرت جریان‌های سیاسی خاص باشد. یک متحد خوب با شما صادق است و در مورد مسائل مهم به شما دروغ نمی‌گوید. علاوه بر این، یک متحد خوب با مهم‌ترین رقبای شما همکاری نمی‌کند.

ارزیابی ارزش شرکای آمریکا

با توجه به معیارهای اشاره شده، شرکای کنونی آمریکا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ متحدان آمریکا در سازمان ناتو از لحاظ ثبات سیاسی و قدرت اقتصادی در جایگاه مناسبی به سر می‌برند. البته اعضای ناتو از لحاظ قابلیت‌های نظامی نمره پایینی کسب می‌کنند، اما تعدادی از اعضای ناتو در سال‌های گذشته در ماجراجویی‌های نظامی آمریکا در مناطق مختلف مشارکت کرده‌اند.

بیشتر شرکای آسیایی آمریکا از لحاظ سیاسی ثبات دارند و کشورهای ثروتمندی محسوب می‌شوند، اما از لحاظ نظامی انتظارات ما را برآورده نکرده‌اند. البته افزایش قدرت چین درحال تغییر دادن معادلات در این منطقه استراتژیک است. آمریکا برای جلوگیری از تسلط چین بر آسیا باید با تعدادی از این کشورهای آسیایی همکاری کند. علاوه بر این، بسیاری از شرکای آسیایی ما کشورهای دموکراتیک هستند و در امور داخلی آمریکا دخالت نمی‌کنند. به همین دلیل اهمیت استراتژیک آنها در سال‌های گذشته افزایش یافته است.

زیرسوال رفتن شرکای خاورمیانه‌ای

آشکار است که شرکای آمریکا در خاورمیانه بیشتر از همه زیرسوال قرار گرفته‌اند. اسرائیل از لحاظ نظامی قدرت مهمی محسوب می‌شود و به همین دلیل متحد باارزشی در طول جنگ سرد بود. اما اسرائیل در طول دو جنگ آمریکا در خلیج‌فارس در حاشیه قرار داشت. اسرائیل در طول سال‌های گذشته در امور داخلی آمریکا دخالت کرده است. دولت نتانیاهو تلاش زیادی برای سوق دادن آمریکا به سمت درگیری نظامی با ایران انجام داد. اسرائیل همچنین از لحاظ حقوق‌بشر و ارزش‌های دموکراتیک با انتظارات ما در تضاد قرار دارد.

اتحاد آمریکا با عربستان سعودی نیز به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است. ریاض بخش قابل‌توجهی از فروش سلاح آمریکا را به خود اختصاص داده است، اما نمی‌تواند به‌طور موثر از آنها استفاده کند و در طول سال‌های گذشته برای دفاع از خود به حمایت آمریکا وابسته بوده است. جنایات جنگی ائتلاف سعودی در یمن، قتل جمال خاشقجی و سرکوب مخالفان داخلی نیز بیشتر ارزش این اتحاد را زیرسوال برده است. آمریکا در آینده باید برای انتخاب متحدان خود بیشتر احتیاط کند. ما باید تعریف محدودتری برای منافع ملی خود درنظر بگیریم. سیاست خارجی آمریکا باید بر مبنای دفاع از این منافع باشد.