ارزیابی میراث موگرینی
۲- همپیمان برآشفته قدیمی دشمن امروز: بزرگترین آسیب به میراث موگرینی ازسوی مهمترین شریک اتحادیه اروپا یعنی آمریکا و با پایان دادن به چندجانبهگرایی وارد شده است. ۳- فشار چهرههای بدبین اروپایی: دونالد توسک و ژان کلود یونکر که هیچیک علاقهای به سیاست خارجی نداشتند حمایت اندکی از موگرینی کردند. ۴- وظایفی مرکب و درحال تکوین: یکی از انتقادات مهمی که به موگرینی وارد شده، استفاده نکردن از قدرت ابتکار عملی است که تحت معاهده لیسبون به او داده شده است. میتوان گفت او تصور میکرد نقشش تاثیر اندکی بر سیاستگذاری اتحادیه اروپا دارد.
دستاوردهای درخشان موگرینی
الف) توافق هستهای با ایران
موگرینی پس از گذشت یک ماه از پذیرش سمتش، عهدهدار تسهیل تعهدات دیپلماتیک، بین بلوکی از قدرتهای جهانی و ایران شد که درنهایت ثمره آن در سال ۲۰۱۵ به برجام منتهی شد. البته ناظران نقش چندانی به موگرینی در این دستاورد نمیدهند، چون اعتبار آن را برای اشتون قائل هستند که از سال ۲۰۱۱ اقداماتی را در این راستا آغاز کرده بود. ازسویدیگر، کار با طرف ایرانی در آن زمان برعهده خانم هلگا اشمیت نماینده موگرینی و وندی شرمن ازطرف دولت اوباما بود. بنابراین، اگرچه نقش موگرینی اهمیت بالایی داشت، اما درعمل او فقط چهرهای سیاسی بود که به دیگر دیپلماتها کمک میکرد کنار یکدیگر بمانند و البته «مُهر اتحادیه اروپا» را بر دیپلماسی با ایران میزد. اگرچه موگرینی توافق هستهای با ایران را «جواهری بر تاج دیپلماسی اتحادیه اروپا» توصیف میکرد، اما درست بلافاصله پساز حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید این توافق لغو شد و امروز امکان ادامه حیات آن نامعلوم است. موگرینی در سال گذشته تلاش بسیاری برای حفظ توافق کرد و با یافتن راهحل سازوکار پرداخت به شرکتهای کوچک و متوسط که بهمعنای ادامه تجارت با ایران درنظر گرفته میشود، توافق با ایران را حفظ کرد.
ب) ایجاد انسجام سیاست خارجی اروپا
موگرینی بههمراه دبیرکل ناتو، جن استولنبرگ، برای افزایش همکاری بین اتحادیه اروپا و ناتو تلاشهای بسیاری کردند. این تلاشها در حوزههای مختلفی مانند امنیت دریایی، امنیت سایبری و ظرفیت مشارکت اعضا ظاهر شد. در سال ۲۰۱۶ او «راهبرد کلی اتحادیه اروپا برای سیاست خارجی و امنیتی» را تدوین و منتشر کرد. هدف از انتشار این راهبرد ایجاد سکوی پرشی برای اتحادیه اروپا بهعنوان بازیگری جهانی بود و با ایجاد همپیوندی بین سیاستهای داخلی و خارجی اتحادیه، موجب اتخاذ رویکردی منسجم درقبال درگیریها میشد و از چندجانبهگرایی حمایت میکرد. ایجاد این سند راهبردی، گام مهم روبهجلویی برای سیاست خارجی اروپا بهشمار میرود. همچنین موگرینی بنیان و اصول «صندوق دفاع اروپایی» را فراهم کرد که برای ارتقای توسعه مشترک فناوریها و تجهیزات دفاعی طراحی شده است. علاوهبراین، موگرینی ابتکارعمل اتحادیه اروپا برای انسجام تلاشهای دفاعی بین دولتهای عضو را که به «ساختار پایدار همکاریها» یا پسکو معروف است بهراه انداخته است. همکاریهای نظامی نزدیکتر بین دولتهای عضو ازخلال پسکو و ایجاد صندوق دفاعی، تضمینی برای آینده اتحادیه محسوب میشوند و احتمالا ماندنیترین و افتخارآمیزترین بخش از میراث او محسوب میشوند.
نقاط منفی کارنامه موگرینی
الف) روسیه
از دید برخی از کارشناسان اروپایی آنچه بیشازهمه بهتر میتواند میراث موگرینی را تعریف کند ضعفی است که او از اتحادیه اروپا در برابر روسیه نشان داد. به باور بسیاری، دستکم گرفته شدن کرملین در پنج سال گذشته، جهانبینی ایدئولوژیکی است که موگرینی با خود به بروکسل آورده است. تام رایت محقق موسسه بروکینگز آمریکا درسال ۲۰۱۴ عنوان کرده بود: «تصدی موگرینی بر سمت نماینده عالی اتحادیه اروپا برای امور خارجی مثل این است که یکی از ناباوران به تغییرات آبوهوایی که خود دستی در صنعت نفتی دارد، بهعنوان وزیر محیطزیست منصوب شود.» نقطه کور اصلی دید موگرینی درمورد روسیه، استفاده این کشور از ضداطلاعات است. موگرینی طبق فرمان سال ۲۰۱۵ شورای اروپا، کارگروه استریتکام شرق را ایجاد کرد که این کارگروه با هدف ارتقای سیاستهای اتحادیه اروپا در کشورهای مشارکت شرقی، مجموعه فعالیتهای ارتباطاتی را گسترش میداد. طرح مشارکت شرقی خود برای ارتباط بهتر با شش کشور پساکمونیستی بود که با اقدامات ضداطلاعاتی روسیه مواجه بودند. با نگاهی منصفانه باید گفت که وظیفه موگرینی درتلاش برای ایجاد وحدت بین دیدگاههای ۲۸ وزیر امورخارجه که همگی دیدگاهی متفاوت دارند کار سادهای نبوده است، بهویژه درمورد سیاستهای این وزرا درقبال چین و روسیه که دراینزمینه تفاوت دیدگاهها بهاوج خود میرسد. فقط چند نمونه ساده عبارتند از: مجارستان در سال ۲۰۱۸ به ۲۷ سفیر اروپایی در پکن، گزارشی در انتقاد از کشتی حامل پرچم در ابتکار راه ابریشم چین ارسال کرد. قبرس که مقصد مورد علاقه بسیاری از الیگارشها و ثروتمندان روسی است مانع از اتخاذ رویکرد سخت درقبال روسیه شد. برخی دیگر از کشورها ابتکارعملهای سیاسی درمورد مهاجرت را رد کردند. توافق اعضا درخصوص ونزوئلا نیز بهطرز تاسفباری آهسته شکل میگیرد. نزاعی برای تبیین بیانیهای مشترک درمورد چین و «پیمان منع گسترش موشکهای کوتاهبرد بین روسیه و آمریکا» بهدشواری انجام میشود.
ب) رابطه با آمریکا
یکیاز موضوعات مهم در زمان تصدی موگرینی برخورد با مشارکت اتحادیه اروپا و آمریکاست که بهنظر میرسد تا به امروز بسیار تخریب شده است. سال گذشته دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در جمعی رسمی اعلام کرد که موگرینی «از آمریکا متنفر است». در راس فهرست چالشهای نماینده بعدی اتحادیه اروپا برای امور خارجی، ارتقای نقش اتحادیه اروپا بهعنوان بازیگر جهانی سیاست خارجی و همزمان با آن سروکله زدن با دولت ترامپ قرار دارد. بسته به اینکه نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ چه باشد، این چالش میتواند بهعنوان مسالهای کوتاهمدت برای رئیس بعدی سیاست خارجی اتحادیه اروپا درنظر گرفته شود یا بهعنوان موضوعی که درتمام مدت تصدیگریاش او را از پای در خواهد آورد.
ارسال نظر