«دنیای اقتصاد» بررسی میکند
تبادل سیگنال ریاض و تهران
در بحبوحه تنشها میان ایران و آمریکا که در دو هفته اخیر بر سر پهپادها و نفتکشها به اوج خود رسیده و خطر جنگ در منطقه خلیجفارس را بیش از پیش افزایش داده است، عربستان سعودی از آمادگی برای تعامل دیپلماتیک با تهران خبر داده و گفته است که بهدنبال جنگ با ایران نیست. موضوعی که سخنگوی کمیسیون سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز بر آن تاکید کرده و گفته که ریاض اکنون در مسیر تصمیمگیری معقول قرار گرفته است. یمن، امنیت در خلیجفارس و کانالهای دو جانبه سه زمینهای است که میتواند بهعنوان زمینههای مشترک برای آغاز تماسها و کمک به ورود دو کشور به فرآیند مذاکره مطرح باشد.
تایید تماسها
روز پنجشنبه نماینده عربستان در سخنانی در سازمان ملل متحد گفت کشورش بهدنبال جنگ با ایران نیست و زمان آن فرارسیده که جنگ یمن فروکش کند و به پایان برسد. عبدالله المعلمی با بیان آمادگی عربستان برای تعامل دیپلماتیک با تهران گفت: این مساله به زمینهای مشترک نیاز دارد. او همچنین تماسها با تهران در جریان نشست سازمان همکاری اسلامی را که در مکه در ابتدای ژوئن برگزار شد، تایید کرد. ایران در این نشست در سطح مدیر کل وزارت امورخارجه شرکت کرد. نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری اسلامی در جده توسط دولت میزبان (عربستان) در آوریل ۲۰۱۷ تعطیل شد. یکسال و چند ماه پس از قطع روابط دو کشور در ژانویه ۲۰۱۶ که با حمله گروهی به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد رقم خورد.
در تایید اظهارات نماینده سعودی در سازمان ملل، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه اقدامات اخیر عربستان منجر به افول جایگاه این کشور در منطقه شده است، گفت: قطعا عربستان باید تغییر مسیر دهد و ادامه این راه جز خسارت و فرو رفتن در باتلاق برای آنها سودی ندارد. سید حسین نقویحسینی با بیان اینکه اکنون عربستان در مسیر تصمیمگیری معقول قرار گرفته است، افزود: «ایران از ابتدا معتقد بود که باید مسیر گفتوگو و تعامل بین دو کشور و بدون حضور آمریکاییها و صهیونیستها طی شود و مانعی نیز در این راه وجود ندارد.»
این تحولات در شرایطی است که ایران همواره و در سطوح مختلف خواهان مذاکره با عربستان بوده که آخرین پیشنهادها به سخنان محمدجواد ظریف درخصوص امضای معاهده عدم تعرض با سعودی برمیگردد. ظریف همچنین گفت که اگر ریاض آماده باشد، همین فردا در تهران خواهم بود. پیشتر نیز حسن روحانی رئیسجمهوری ایران از آمادگی ایران برای حمایت از عربستان خبر داده بود، اما در نقطه مقابل این پیشنهادها، عربستان هیچگونه واکنش مثبتی به این اظهارات نشان نداد و حتی در چارچوب راهبرد فشار حداکثری ترامپ، تلاش کرده تا ایران را در منطقه خلیجفارس و خاورمیانه محدود کند. در چنین شرایطی که عربستان از تایید تماسها خبر داده و مذاکره را نیازمند زمینههای مشترک دانسته است، میتوان انگیزههای ریاض از ارسال این سیگنال را در سه زمینه زیر مورد بررسی قرار داد:
بنبست در یمن
اصلیترین انگیزه ریاض از اعلام آمادگی برای تعامل با ایران به بنبست در جنگ یمن برمیگردد. انتقادات بینالمللی از رویکرد سعودی، فرسایشی شدن جنگ، بحران انسانی، ناکارآمدی ائتلاف عربی، عدم تمایل آمریکا به ورود مستقیم به جنگ و مهمتر از همه در سطح استراتژیک خروج امارات، متحد سعودی، از یمن باعث شده تا عربستان عملا در جنگ یمن که در مارس ۲۰۱۵ کلید زد، تنها بماند. این تحول از چند ماه پیش با ارسال پیشنهادهایی به انصارالله یمن که گفته میشد با میانجیگری ایران صورت گرفته کلید خورد و بهتدریج خود را به شکل خروج آرام از جنگ یمن و باز کردن مجدد باب مذاکره نشان خواهد داد. در این چارچوب، پیشنهادهای چهار مادهای ایران در سال ۲۰۱۵ برای توقف حملات، آتش بس، گفتوگو و دولت انتقالی و حمایت ایران از رویکرد بینالمللی درخصوص یمن که سال گذشته با مشارکت بازیگران اروپایی آغاز شد، نشان میدهد که ریاض نه از روی رضایت بلکه از سر اجبار و واقعبینی به این نتیجه رسیده که میتواند از نقش ایران در کاهش دادن سطح تنشها استفاده کند. بهخصوص این واقعیت که تاثیرگذاری ایران بر شیعیان حوثی یمن که امروزه بخشهای شمالی و غربی یمن را در اختیار دارند و از توانایی موشکی و پهپادی مطلوبی هم برخوردار هستند، موضوعی نیست که عربستان در شرایط بنبست موجود، توانایی انکار آن را داشته باشد. در همین خصوص روزنامه نیویورکتایمز در گزارش روز شنبه خود با پرداختن به تبعات خروج امارات از یمن برای عربستان نوشته است: در حقیقت محمد بنسلمان ولیعهد سعودی باید دست به یک معامله بزند: پایان عملیات سعودی در یمن در ازای کسب امنیت در مرزهای خود با یمن.
تامین امنیت در خلیجفارس
زمینه مشترک دیگری که میتواند در شرایط کنونی برای عربستان و بازیگران عربی خلیجفارس در تعامل با ایران و گشودن راه جدید پس از یک دوره افزایش سطح تنش، مفید باشد، تامین امنیت در خلیجفارس و عبور امن و بی ضرر کشتیها و نفتکشها در این منطقه است. افزایش تنشهای ایران و آمریکا، جنگ پهپادی، توقیف نفتکشها و انفجار برخی کشتیها در تنگه هرمز باعث شده تا مسیر انتقال نفت که نقش مهمی در اقتصاد دولتهای عربی خلیجفارس دارد، با ابهام و نگرانیهای جدی روبهرو شود. این نگرانی با توجه به احتمال برخورد نظامی و درگیر شدن ناخواسته بازیگران با یکدیگر، مقامات سعودی را به این نتیجه رسانده که نباید سطح تنش با ایران را بالا ببرند و در مسیری قرار دهند که کنترل آن عملا از دستشان خارج شود. خبر رویترز به نقل از منابع آگاه درباره بیمیلی شرکای عربی آمریکا برای پیوستن به ائتلاف دریایی آمریکا علیه ایران نشان میدهد که دولتهای عربی خلیجفارس نمیخواهند ضربهگیر این تنش درحال گسترش باشند.
کانالهای دو جانبه
اما یکی از زمینههای مشترک تهران و ریاض در میانه قطع روابط سیاسی و اقتصادی در طول چند سال اخیر باز بودن کانال حج بوده که در مقطع کنونی و در موسم حج منجر به افزایش سهمیه حجاج ایرانی شده است. در واقع این زمینه مشترک از مدتها قبل در بحبوحه روابط مطرح بوده و اگرچه عربستان عملا حج را از روابط سیاسی جدا کرده، اما به هر حال باز بودن چنین کانالی هرچند حداقلی، از نبود چنین مجرایی مفیدتر و موثرتر است و توانست کورسویی در قطع کامل روابط سیاسی باشد. موضوع بازگشایی دفتر حافظ منافع دو کشور همچنان به عنوان یک ضرورت در رفت و آمدهایی این چنین مطرح است. همچنین بازگشایی دفتر نمایندگی ایران در سازمان همکاری اسلامی و بازگشایی کنسولگری های دو کشور میتواند اقدامات دیگر در سطح روابط دوجانبه و برقراری کانالهای مذاکراتی باشد که در شرایط برقراری تماسها و بهبود روابط، زمینه را برای برقراری روابط کامل با افتتاح مجدد سفارتخانههای دو کشور فراهم کند.
بنابراین چراغ سبز عربستان در شرایط کنونی اگر صرفا در حد اظهارنظر و تبلیغات برای عبور از انتقادات و کاستن از تنشها نباشد و اراده عالیترین سطح تصمیمگیری نظام سعودی را بهدنبال داشته باشد و تبدیل به یک طرح مذاکراتی شود، میتواند با توجه به سیگنالهایی که ایران در طول سالهای اخیر برای مذاکره بروز داده، مساله روابط پرتنش تهران و ریاض را تا حدودی مرتفع سازد.
کامران کرمی
ارسال نظر