هیل تحلیل کرد
یمن، کلید آغاز مذاکرات تهران و واشنگتن
درصورت عملی شدن این سناریو، فضای همکاری میان ایران و آمریکا بهبود مییابد و تهران، واشنگتن و ریاض میتوانند در مورد موضوعاتی که اکنون بسیاری از تنشها در منطقه را ایجاد کرده است نیز گفتوگو کنند. از این رو اگر ترامپ به دنبال آن است تا رفتار ایران را در راستای منافع آمریکا تغییر دهد هدف او باید فراهم کردن زمینه مشارکت ایران در دیپلماسی و حل بحرانها باشد نه آنکه برای منزوی ساختن تهران تلاش کند.
به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، پایگاه خبری کنگره آمریکا «هیل» در گزارشی با نام بردن از بحران یمن بهعنوان فرصتی بیبدیل برای همکاری میان تهران و واشنگتن نوشت: بازگرداندن تحریمها علیه ایران که بهتازگی با فرمان ترامپ اجرایی شده است ممکن است نتایج عکسی را درپی داشته باشد. هدف اعلام شده از سوی کاخسفید از اعمال این تحریمها تغییر رفتار ایران در خاورمیانه و خاتمه دادن به نفوذ تهران در این منطقه است. شانس پایینی برای نیل به این اهداف از طریق تحریمها وجود دارد؛ تحریمهایی که در صورت همراهی جامعه جهانی میتواند موثر واقع شود که البته کشورها از انجام چنین حمایتی نیز خودداری کردهاند. بهعلاوه تجربه نشان داده که تحت فشار قرار دادن ایران موجب تغییر رفتار این کشور در جهت دلخواه آمریکا نخواهد شد. جان بولتون، مشاور امنیتملی آمریکا بهتازگی اعلام کرده که هدف آمریکا از ابتدا آن بوده است تا صادرات نفت ایران به صفر برسد. به گفته او واشنگتن قصد دارد ایران را تاجایی که ممکن است زیر فشار قرار دهد. این ادبیات بیشتر به لحنی که برای تغییر رژیم بهکار میرود مشابه است که البته بیرون آمدن چنین کلماتی از دهان بولتون جای تعجب ندارد.
برنامه دولت ترامپ در رابطه با تحریمهای ایران شامل معافیتهای تحریمی برای هشت کشور از جمله چین، کرهجنوبی، هند، ژاپن و ترکیه میشود. این به آن معنا است که نیمی از جمعیت جهان از عمل به این تحریمها معاف هستند. زمانی که روسیه و بخش قابل توجهی از اروپا نیز به این فهرست اضافه میشود بهخوبی مشخص است که تنها تحریمکننده عمده نفتی ایران، آمریکا است. با توجه به اینکه ابزارهای مالی متفاوتی در تحریمها گنجانده شدهاند، ممکن است تحریم ایران اقتصاد جهانی را که خود آمریکا رهبری آن را برعهده دارد با مخاطره مواجه کند. ایران در طول ۴۰ سال گذشته کمترین میزان وابستگی به سیستم مالی بینالمللی را داشته است. اصرار ترامپ به تنبیه کشورهای اروپایی که در راستای تحریمهای ایران گام برندارند، اروپا را وادار ساخته است تا به دنبال یافتن روشهای مستقل برای تجارت با ایران باشند که این اقدام میتواند به اعتبار دلار در سیستم بانکی بینالمللی لطمات قابل توجهی نیز وارد سازد. پیامدهای بلندمدت این موضوع میتواند برای بسیاری از کشورها مزاحمتهایی ایجاد کند اما بهطور قطع به جایگاه رهبری آمریکا در این روند صدماتی وارد میشود.
اگر ترامپ به دنبال آن است تا رفتار ایران را در راستای منافع آمریکا تغییر دهد هدف او باید فراهم کردن زمینه مشارکت ایران در دیپلماسی و حل بحرانها باشد نه آنکه برای منزوی ساختن تهران تلاش کند. در این زمینه تلاشهای اخیر برای پایان دادن به جنگ یمن یک فرصت بیبدیل را ایجاد کرده است. برجام بهطور واضح با اینکه توانست به برچیده شدن بخشهای عمدهای از برنامه هستهای ایران منجر شود دارای محدودیتهایی بود. ترامپ درست میگوید که این توافق هیچ گامی در جهت محدود ساختن برنامه موشکی و نفوذ ایران در منطقه برنداشته است. چراکه از ابتدا نیز قرار نبود توافق به این چالشها پاسخ بدهد. حداقل در کوتاهمدت تنها محدود ساختن برنامه هستهای ایران هدف اصلی بود. اما زمانی سخنان ترامپ از حالت عادی خارج شد که او دستاورد برجام را مورد نقد قرار داد و این توافق را به دلیلی مورد حملات تند خود قرار داد که از ابتدا نیز قرار نبود چنین دستاوردهایی داشته باشد.
دولت اوباما در ابتدا تلاش کرد برنامه هستهای ایران را محدود کند با این امید که این توافق میتواند زمینههای ابتدایی برای آغاز مذاکرات سیاسی گستردهتر را فراهم سازد؛ هدفی که در زمان ریاستجمهوری اوباما محقق نشد. دیپلماسی ایران در جریان مذاکرات سیگنالهای مثبتی را مخابره کرد. لحن ایران در خلال این مذاکرات عملگرایانه و دوستانهتر از دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد شد. در واقع مقام رهبری ایران نیز با اجازه به دولت برای مذاکره با آمریکا نشان داد که مخالفتی با این گفتو گوها نداشته است.
تمایل ایران برای ورود به مذاکرات کاهش تنش در مورد مسائل سوریه و عراق هرگز مورد آزمایش قرار نگرفته است. در سال ۲۰۱۲ این آزمایش سوریه را نیز شامل میشد. امروز با توجه به حضور روسیه و کمک این کشور به رژیم بشار اسد برای پیروزی در جنگ از نظر نظامی و دستیابی به توافق کاهش تنش با ایران و ترکیه از جهت دیپلماتیک، مسکو نیز در این حیطه قرار میگیرد. اکنون بحران یمن چالش اصلی است. در این مساله آمریکا میتواند به دنبال ایفای نقش مثبت ایران باشد. ایران و حوثیها دارای روابط مشترک دیرینه با یکدیگر نیستند و از زمان ظهور حوثیها در یمن در دهه ۹۰، آنها با تهران دارای منافع مشترک زیادی نبودهاند. با توجه به افزایش نفوذ فزاینده عربستانسعودی در یمن، دو طرف بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شدهاند. نخستین نشانههای همکاریها در سال ۲۰۰۹ و زمانی که عربستان برای حمایت از عبدالله صالح مناطق شمالی یمن را بمباران کرد، نمود پیدا کرد. در سال ۲۰۱۴ و با دخالت مستقیم نظامی سعودیها در یمن برای حمایت از هادی نیز این همکاری گستردهتر از گذشته شد. با اینکه ایران و حزبالله همواره خود را مدافع حقوق یمن معرفی میکنند اما با توجه به فاصله جغرافیایی و اولویت موضوعات سوریه اقدامات قابل توجهی برای دخالت در امور این کشور انجام ندادهاند؛ البته این به آن معنا نیست که ایران تلاشی نکرده است. بر اساس ادعای نگارنده این مطلب از زمان تسلط حوثیها در صنعا، ایران ابتدا از طریق هواپیماهای تجاری و سپس با ارسال قایقهای کوچ به بنادر یمن توانسته تجهیزات نظامی را برای حوثیها تامین کند. حزبالله نیز آموزشهای نظامی، مشورتهای استراتژیک و حمایت رسانهای را در اختیار حوثیها قرار داده است.
حوثیها که از هیچگونه حمایت بینالمللی دیگر برخوردار نیستند به تهران و بیروت برای پیشبرد اهداف خود از طریق ترویج تشیع و انجام سخنرانیهای آتشین مانند سید حسن نصرالله، رهبر حزبالله روی آوردهاند. ایران تاکنون ۴۰ سال است که زیر فشار تحریمهای مختلف دوام آورده است و بهرغم فشارهایی که کاهش درآمدهای خارجی به مردم ایران وارد میکند، حکومت این کشور با مشکلات قابل توجهی مواجه نمیشود. بهعلاوه حکومت ایران ثابت کرده است که به تهدیدها پاسخ منفی میدهد و مانند کیمجونگ اون رهبر کره شمالی نیز علاقهای به حضور در نمایشهای دیپلماتیک ندارد. ترامپ برای تغییر رفتار ایران دو گزینه جنگ یا دیپلماسی را پیش روی خود میبیند. با توجه به اینکه گزینه جنگ از دیدگاه همه به استثنای بولتون یک روش بسیار پرهزینه و خطرناک است، دیپلماسی تنها گزینه معقول بهشمار میآید.
در این زمان موضوع یمن بسیار مهم است. باید ایران را با توجه به نفوذ دینی و سیاسی بر حوثیها در روند پایان دادن به جنگ یمن شرکت داد. حزبالله نیز بهتازگی با اعلام این موضوع که این ممکن است بهترین زمان برای عربستان باشد تا در جهت پایان دادن به جنگ در یمن تلاش کند سیگنال مثبتی را مخابره کرده است. کمک گرفتن از ایران برای حل بحران یمن، مصداق زدن دو نشان با یک تیر است، چراکه دولت ترامپ با چنین اقدامی ضمن پیشبرد برنامه خود در پایان دادن به جنگ یمن، به ایران این فرصت را میدهد تا نقش سازندهای از طریق وادار ساختن حوثیها به مصالحه ایفا کند. درصورت انجام چنین اقدامی فضای همکاری میان ایران و آمریکا بهبود مییابد و تهران، واشنگتن و ریاض میتوانند در مورد موضوعات متعددی که اکنون بسیاری از تنشها در منطقه را ایجاد کرده است گفتوگو کنند.
ارسال نظر