درآمدی بر فرهنگ صرفهجویی
متاسفانه از گذشتهها تاکنون مشاهده کردهایم که صرفهجویی و الگوی صحیح مصرف در فرهنگ ایرانی نهادینه نبوده است و افراد بسیاری در جامعه ما عمل صرفهجویانه را در مصرف منابع و امکانات نادیده میگیرند و در انجام آن سهلانگاری میکنند. منابع و مواهبی همانند آب، انرژی، سوخت، خوراکیها، نان و... از اقلامی بوده است که اسراف و عدم استفاده صحیح از آنها همواره در جامعه معمول بوده است. برای مثال بسیاری از خانوادهها را مشاهده میکنیم که در استفاده از خوراکیها و نان اسراف زیادی میکنند و غذاهایی که امکان استفاده مجدد را دارند، دور ریز میکنند. قناعت و صرفهجویی در اقتصاد خانوادهها اهمیت زیادی دارد؛ زیرا میتوان از مخارج بسیار که بابت اسراف و دور ریز اقلام مورد نیاز میشود جلوگیری کرد و هزینهها را برای مصارف آینده پسانداز کرد. فرهنگ قناعت و صرفهجویی در پیشرفت اقتصاد یک مملکت تاثیر بسزایی بر جا میگذارد. در کشور ما، دولت برای تولید انرژی و سوخت، تامین و تصفیه منابع آب، تهیه و تولید منابع و اقلام غذایی و... هزینههای سنگینی را میپردازد که اگر این منابع و امکانات به شیوه صحیحی مورد استفاده قرار نگیرد، به معنای اتلاف منابع و سرمایههای بسیار است و اگر در استفاده از آنها رعایت اعتدال را نکنیم برای زندگی بهتر آیندگان نیز ایجاد خطر میکنیم. از آنجا که کشورمان در طول سالیان اخیر دچار خشکسالیهای بلندمدت و کمبود منابع آبی بوده است، صرفهجویی در این بخش دارای اهمیت فوق العادهای است. بیشترین اتلاف منابع آبی که چیزی در حدود ۹۰ درصد آن را شامل میشود، در بخش کشاورزی رخ میدهد. شیوه کشت و آبیاری به شیوه سنتی و غرقابی سبب هدررفت بسیاری از منابع سفرههای آب زیرزمینی میشود که در طول چندین میلیون سال تشکیل شده است.
به جرات میتوان گفت اگر همه کشتزارها و مزارع کشاورزی به شیوه مدرن آبیاری شود، میشود پیشبینی کرد که منابع آب زیرزمینی حتی تا دهها سال بتواند دوام داشته باشد. برای نهادینه کردن فرهنگ صرفهجویی در جامعه، دولت نقش و وظیفه عمدهای برعهده دارد. اولین مرحله در این امر سیاستگذاری و برنامهریزی در جهت پیشبرد این مساله است. سیاستهایی که با در نظر گرفتن تاریخ، فرهنگ و آداب و رسوم جامعه ایرانی، بتواند بهعنوان خط مشی برای حرکت در جهت نهادینه ساختن فرهنگ قناعت و صرفهجویی به کار گرفته شود. دومین مرحله به اجرای خط مشیها و برنامهها اشاره دارد. مهمترین ابزار اجرای آنها نیز آموزشهای همگانی است. برای فرهنگسازی و ارزشآفرینی در همه جوامع، آموزش از اهمیت زیادی برخوردار است. با آموزش، مردم به مرور به درونی ساختن و به تعبیری ملکه ذهن کردن ارزشها، باورها و هنجارهای مرتبط با فرهنگ صرفهجویی و قناعت روی میآورند و در این صورت کم کم فرهنگ صرفهجویی در جامعه ترویج پیدا میکند. رسانههای همگانی و نیز نهادهایی همانند آموزش و پرورش، مهمترین وسیله برای آموزش دادن به مردم برای ارتقای فرهنگ صرفهجویی و قناعت هستند. در دوره کنونی که اینترنت و رسانههای مجازی رشد چشمگیری در جامعه داشتهاند، میتوان به کمک آنها نیز به ترویج ارزشها و آموزههای فرهنگ صرفهجویی مبادرت کرد. از آنجا که در فرهنگ اسلامی ما، جایگاه قناعت و صرفهجویی دارای ارزش و اهمیت بسیاری است، میتوان با کمک از آموزههای این فرهنگ به رشد بینش و درک مردم از فواید عمل صرفهجویی کمک شایانی کرد. گذشته از فعالیتهای دولت در ترویج و ارتقای فرهنگ صرفهجویی، نقش و جایگاه خانوادهها نیز در این مساله بسیار پررنگ است. خانواده بهعنوان اولین و مهمترین نهاد اجتماعیکننده انسان، میتواند در درونی ساختن باورها و هنجارهای صرفهجویی نقش موثری ایفا کند. زیرا کودکان اگر از همان سنین کودکی فرهنگ صرفهجویی را بیاموزند تا آخر عمر میتوانند این فرهنگ را حفظ و عملی کنند. آموزش و ترویج هنجارهای درست مصرف کردن نیز در این امر دارای اهمیت بسیار است.
برای مثال برخی از این هنجارها عبارتند از: بستن کامل شیر آب در هر مکانی که مشاهده شود، خاموش کردن لامپهای اضافی، استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، پوشیدن لباسهای بیشتر در فصل زمستان و استفاده کمتر از انرژی و.... سومین مرحله در فرآیند نهادینه ساختن فرهنگ صرفهجویی، حفظ و تداوم این فرهنگ در بلندمدت است. زیرا ارزشها و هنجارهای فرهنگی به مرور زمان دچار تغییر و تحولات زیادی میشوند که در این جا لازم است سازوکارهای تداوم این فرهنگ نیز پیشبینی و اجرا شود. در این جا باز هم رسانههای همگانی و مجازی، آموزهای رسمی و نیز خانوادهها میتوانند در پیشبرد و تداوم فرهنگ صرفهجویی نقش موثری داشته باشند. یکی از این سازوکارها نیز بحث نظارت بر این فرهنگ است. از جمله این نظارتها میتوان به اعمال برخی مقررات و قوانین در راستای پایبندی مردم به عمل صرفهجویی اشاره کرد. برای مثال میتوان به اعمال جریمه در صورت تجاوز از حداکثر میزان مجاز استفاده از منابع آب، سوخت، برق، گاز و... که مصرف خانگی دارند، اشاره کرد. نهادینه کردن فرهنگ صرفهجویی تنها به این موارد خلاصه نمیشود، بلکه به خیلی از امور و نهادهای دخیل در این مساله نیز ارتباط دارد. برای مثال در ساختمانسازی باید به رعایت نکاتی که سبب صرفهجویی در مصرف انرژی، آب، گاز و... میشود، پرداخت. استفاده از شیشههای دوجداره نمونهای از این موارد است که هر چند هزینه بالایی دارد، ولی میتواند در مصرف گاز و انرژی صرفهجویی بسیاری به عمل آورد و نیز میتوان به وضع مقررات و کمک هر چه بیشتر دولت در تسریع بهکارگیری روشهای نوین آبیاری مزارع کشاورزی اشاره کرد.
نتیجهای که از مبحث بالا گرفته میشود این است که تولید و ارتقای فرهنگ صرفهجویی در جامعه یک ضرورت انکار ناشدنی است و همکاری تمام بخشهای مختلف جامعه اعم از دولتی، خصوصی، سازمانهای مردمی و خود مردم در این امر لازم است. عدم وجود چنین فرهنگی میتواند به معنای کاهش چشمگیر و اتلاف بسیاری از منابع و مواهب طبیعی و از بین رفتن سرمایههای ملی شود. وضعیت کنونی، زنگ خطری است برای کل جامعه که برای حیات و ادامه بقای خود نیاز مبرم به حفظ و پایداری منابع دارد.
ارسال نظر