بررسی آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار نشان میدهد
شکاف امید به زندگی در استانها
شاخص امید به زندگی
مرکز آمار ایران آخرین گزارش خود درخصوص شاخص امید به زندگی در بدو تولد را منتشر کرد. «امید زندگی در بدو تولد» متوسط سالهایی است که انتظار میرود یک فرد از هنگام تولد زندگی کند. این شاخص از دو عامل درونی و بیرونی تاثیر میپذیرد. منظور از عامل بیرونی شرایط اجتماعی مانند بهداشت عمومی، ریسکهای غیر مترقبه مانند خطرات در حوزه حمل و نقل است. منظور از عوامل درونی نیز تمام عواملی است که نه از طریق جامعه بلکه در حوزه شرایط خود فرد، زندگی او را تحت تاثیر قرار میدهد. از جمله عوامل درونی میتوان به مسائل ژنتیکی و بهداشت فردی اشاره کرد. شاخص امید به زندگی یکی از متغیرهای مهمی است که در سنجش درجه توسعهیافتگی یک کشور مورد محاسبه قرار میگیرد. مرکز آمار این شاخص را با استفاده از نتایج عمومی سرشماری نفوس و مسکن ۵ ساله خود محاسبه میکند. به همین دلیل آخرین گزارش این مرکز، شاخص امید به زندگی در سال ۱۳۹۵ را ارائه داده است. بهعلاوه، از آنجا که در عمده کشورها، زنان و مردان در معرض ریسکها و شرایط متفاوتی قرار میگیرند، این شاخص به تفکیک جنسیت نیز ارائه میشود.
روند شاخص
بر مبنای گزارش منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، شاخص امید به زندگی در سال ۱۳۹۵ برای مردان ۵/ ۷۲ سال بوده است. به این معنی که فردی که در سال ۱۳۹۵ متولد شده، انتظار میرود حدود ۵/ ۷۲ سال عمر کند. شاخص امید به زندگی برای زنان در سال ۱۳۹۵ حدود ۳ سال بیشتر از مردان و ۵/ ۷۵ سال بوده است. قبل از گزارش شاخص امید زندگی در سال ۱۳۹۵، آخرین گزارش مشابه، بر مبنای نتایج عمومی سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ منتشر شده است. شاخص امید به زندگی در این سال برای مردان ۵/ ۷۱ سال و برای زنان ۷۴ سال بوده است. به این معنی که طی ۵ سال امید به زندگی هر دو گروه مردان و زنان افزایش یافته است. در این ۵ سال، امید به زندگی مردان حدود یک سال و امید به زندگی زنان حدود ۵/ ۱ سال افزایش یافته است. بنابراین هم در مقیاس سطح، امید به زندگی زنان بیشتر از مردان بوده و هم میزان رشد شاخص امید به زندگی زنان در طول زمان بیشتر از مردان است. به همین دلیل انتظار میرود شکاف امید به زندگی زنان در طول زمان از امید به زندگی مردان فاصله بیشتری بگیرد. دلیل این سرعت رشد متفاوت را میتوان به جایگاهی که جامعه برای زنان تعیین میکند نسبت داد. انتظار میرود هر چه حقوق زنان و مردان در یک جامعه برابر بوده و شرایط کاری و اجتماعی برای هر دو گروه به میزان برابری فراهم باشد، این شکاف از بین برود. در طرف مقابل، هر چه جامعه در زمینههای مختلف زمینه ورود زنان را تنگ کند، شکاف امید به زندگی این دو گروه فاصله میگیرد.
شهری- روستایی
بر مبنای گزارش منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، امید به زندگی بین مناطق روستایی و شهری نیز متفاوت بوده است. امید به زندگی برای هر دو گروه مردان و زنان شهری بیشتر از امید به زندگی مردان و زنان روستایی بوده است. درسال ۱۳۹۵ شکاف بین امید به زندگی مردان شهری و روستایی حدود یک سال بیشتر بوده است. شکاف یاد شده برای زنان شهری و روستایی نیز حدود یک سال بوده است. به این معنی که هر مرد یا زنی که در مناطق شهری متولد میشود بهطور متوسط انتظار میرود حدود یک سال بیشتر از زنان و مردان متولد شده در مناطق روستایی زندگی کند. این شکاف یک ساله را میتوان تفاوت دو عامل «امکانات بهداشتی» و «درجه سختی کار» در مناطق روستایی و شهری عنوان کرد. برمبنای گزارش منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، شکاف بین امید به زندگی در مناطق شهری و روستایی برای هر دو گروه زنان و مردان در سال ۱۳۹۰ نیز حدود یک سال بوده است. به این معنی که با گذشت ۵ سال، توزیع شرایط اجتماعی و فردی در مناطق روستایی و شهری به حدی تغییر نکرده تا تفاوت طول عمر بین این مناطق را تحتالشعاع قرار دهد.
شکاف شاخص در استانها
در مقیاس استانی نیز شواهد حاکی از آن است که شاخص امید به زندگی برای هر دو گروه مردان و زنان شکاف قابل توجهی دارد. در بین استانها، استان البرز بیشترین امید به زندگی را برای هر دو گروه مردان و زنان داشته است. امید به زندگی در این استان برای مردان ۴/ ۷۴ سال و برای زنان ۷۸ سال بوده است. در طرف مقابل، سیستان و بلوچستان کمترین امید به زندگی را در بین استانها برای هر دو گروه مردان و زنان داشته است.
امید به زندگی در سال ۱۳۹۵ در این استان برای مردان ۷/ ۶۵ سال و برای زنان ۲/ ۶۹ سال بوده است. به این معنی که فردی که در سال ۱۳۹۵ در استان البرز متولد شده بهطور متوسط ۷/ ۸ سال بیشتر از فردی که در استان سیستان و بلوچستان متولد شده، امید به زندگی دارد. در ردیفهای بالای امید به زندگی، بعد از استان البرز، استانهای تهران، مازندران و اصفهان بیشترین امید به زندگی را داشتهاند. در طرف مقابل، در گروههای پایین، بعد از سیستان و بلوچستان، استانهای خراسان شمالی، هرمزگان و ایلام کمترین امید به زندگی را داشتهاند. بر مبنای گزارش مرکز آمار، در سال ۱۳۹۰، استان گیلان با ۳/ ۷۲ سال بیشترین امید به زندگی را داشته است. بعد از آن نیز استانهای قم، مازندران و زنجان در ردههای بعدی بیشترین امید به زندگی قرار گرفته بودند. در همین سال، کمترین امید به زندگی برای استان سیستان و بلوچستان با ۲/ ۶۷ سال بوده است. به این معنی که در سال ۱۳۹۰ شکاف بین بیشترین و کمترین امید به زندگی در استانها ۱/ ۵ سال بوده است. این در حالی است که این شکاف در سال ۱۳۹۵ حدود ۹ سال گزارش شده بود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در ۵ سال منتهی به ۱۳۹۵، شرایط اجتماعی و فردی به نحوی رقم خورده که شکاف امید به زندگی بین استانها افزایش یابد.
رشد استانی
برمبنای گزارش منتشر شده از سوی مرکز آمار، توزیع رشد امید به زندگی در ۱۳۹۵ نسبت به سال ۱۳۹۰ بین استانها یکسان نبوده است. برخی استانها در این بازه ۵ ساله رشد مثبتی درخصوص امید به زندگی داشته و برخی دیگر نیز رشد منفی را تجربه کردهاند. امید به زندگی در بین مردان در استان سمنان در این بازه ۵ ساله، با رشد ۲/ ۳ سال، بیشترین رشد مثبت را تجربه کرده است. بعد از سمنان، تهران، البرز و کردستان بیشترین رشد امید به زندگی را تجربه کردهاند. در طرف مقابل، در ۵ سال مذکور امید به زندگی در استان سیستان و بلوچستان کاهش حدود ۵/ ۱ سالی را تجربه کرده است.
ارسال نظر