نقدی بر مقاله کوتاهسازی دورههای دانشگاهی
به منظور کوتاه کردن مطلب تنها به نقد چند برداشت و استدلال اشتباه میپردازم. نوشتهاند: «واقعیت این است که دنیا تغییر کرده و سرعتش با گذشته قابل مقایسه نیست. زمانی جنگ تحمیلی ۸ سال طول میکشید. امروز جنگ میهنی ۱۲ روز». سه نکته: اول اینکه استدلال فرمودهاند که چون جنگ ۱۲ روزه کوتاهمدت بوده و بهطور کلی مدت جنگها کوتاه شده است، دورههای آموزشی را هم باید کوتاه کرد. بر مبنای این استدلال اگر جنگ اوکراین ۷.۵سال طول کشید (امری که محتمل بهنظر میرسد) طول مدت دوره کارشناسی را هم باید به ۷.۵ سال برسانیم؟ دوم اینکه دلیل کوتاه بودن جنگ میهنی و خاتمه سریع آن را منتسب به سرعت وقایع دانستن معقول بهنظر نمیرسد. سوم اینکه با چنین استدلالی تکلیف طول دورههای تحصیل ابتدایی و متوسطه چه میشود؟ آیا آنها را هم باید کوتاه کرد؟
نوشتهاند: «وزارت علوم پس از سالها مقاومت سنتی تصمیم گرفته این دورهها را کوتاهتر کند.» اولا کوتاه نبوده که «کوتاهتر» شود. ثانیا نشانههای مکتوب و مستدلی در مورد «مقاومت سنتی» در دست نیست. نوشتهاند: «مخالفان نگران کیفیت علمی هستند. اما نگرانیشان با واقعیتهای امروز سازگار نیست. امروز برای کاری که در دوره تحصیل ما، ماهها زمان میخواست(مثلا رفتن به کتابخانه و ورق زدن هزاران مجله و...) اما اکنون آن دوران گذشته و زمان آموختن کاهش یافته است». از اساتید بعید است که گذران وقت در کتابخانهها و ورق زدن مجلات را نهی و نفی کنند.
ورق زدن مرتب و مداوم مجلاتی از قبیل Science و Nature به این سوال خواننده جستوجوگر که: در دنیای علم چه میگذرد؟ پاسخ میدهند. به همین علت در قالب گروههای آموزشی جلساتی با عنوان «ژورنال کلاب» تشکیل میشود. نگاه کردن «یک یا چند دقیقهای» به صفحه تلفن همراه، جایگزین مناسبی در مقایسه با ورق زدن مجلات نیست. تنها در این تورق است که ناگهان به عنوانی جالب برمیخوری و با جرقهای درخشان مواجه میشوی. جرقهای سازنده و جذاب. نوشتهاند: «دانشگاههای معتبر دنیا مسیر ( Fast Truck) را انتخاب کردهاند یعنی کارشناسی را در ۲ تا ۲.۵ سال ارائه میدهند و دورههای ارشد یکساله شده است». این یک اطلاعرسانی اشتباه است.
هیچیک از ۱۰دانشگاه معتبر و برتر جهان (آکسفورد/ام-آیتی/هاروارد/پرینستون/کمبریج/استانفورد/کالتک/برکلی/ایمپریال کالج لندن/یل) دوره کارشناسی کمتر از ۳ سال نداشته و طی این دوره در غالب این دانشگاهها ۴ سال است. همینطور است در مورد دورههای کارشناسی ارشد. طول مدت تحصیل در بیش از ۹۰ درصد دورههای کارشناسی ارشد ۱۰دانشگاه برتر جهان ۲ سال تحصیل تمام وقت است و نه کمتر.
خوشبختانه منابع این مدعا و این اطلاعات در دسترس همگان بوده و به آسانی قابل راستی آزمایی است. اشاره به دو نکته دیگر هم مناسب بهنظر میرسد. نکته اول: فراموش نکردن تاریخچه آموزش عالی و تعیین مدت تحصیل در مقاطع مختلف است. با تعیین محتوای دروس هر رشته و محاسبه و تمرین آموزش و مدت یادگیری آن بوده است که به اعداد سالهای طول تحصیل رسیدهاند. بهطور کلیتر، ایجاب زمانه و آگاهی از درجه جذب و هضم مطلب توسط نوجوان دانشجو و توجه به اندازه و حجم مطلوب آموختنیها بوده که ایجاب میکرده دوره (MBA) در دانشگاه هاروارد دو سال باشد. مثالی میآورم از دروس پزشکی؛ زمانی بود که تنها آنتیبیوتیک موجود و شناخته شده و در دسترس جهان، پنیسیلین بود و دیگر هیچ و حالا بنگریم به تعدد آنتیبیوتیکها و لزوم آموختن مشخصات انواع بیشمار این گروه دارویی. تعجبآور و غیرمنطقی و شنای خلاف جهت آب خواهد بود اگر به موازات افزایش حجم آموختنیها حکم به کاهش دوره آموزش بدهیم.
نکته دوم: لطفا فراموش نکنیم که ما در دهکده جهانی زندگی میکنیم.مراعات قوانین عمومی جاری در دهکده امری است پسندیده. ساعات اختصاص داده شده به آموزش دورههای مختلف تحصیلی نباید مغایر عرف پذیرفته شده جهان باشد. این مغایرت احتمالی، برای نسل جوان طالب زندگی و کاریابی و حتی ادامه تحصیل در جهان بیرونی، مشکلآفرین خواهد بود. امری که خلاف اصل لزوم احترام به خواستههای بر حق نسل جوان است.
* استاد دانشگاه تهران