تاریخ شفاهی-علینقی عالیخانی - ۱۶۶
چطور با هویدا آشنا شدم؟
آن اول هم که من با او دوست شدم؛ همان سال اولی بود که او هم از آنکارا آمده بود. آنجا با حسن ارفع، سفیر ایران در آنکارا، دعوایش شده بود. این هویدا هم نفر دوم سفارت بود. بعد از این ماجرا دست به دامن فواد روحانی شد که در شرکت نفت بود که بیاید شرکت نفت چون انتظام، موقعی که بعد از جنگ به عنوان وزیرمختار رفته بود به اشتوتگارت برای اینکه اموال ایران را بگیرد و یک کارهایی انجام بدهند، رئیس هویدا بوده و هویدا برایش کار می‌کرده. این است که(بعد از آن ماجرای آنکارا) آمد کنار انتظام ولی با کمک فواد روحانی توانست بیاید. به هر حال من آن موقع با او آشنا شدم. او هم یک خانه‌ای برای خودش درست کرده بود در دروس و گاهی می‌رفتیم آنجا. یک خانم پیش‌خدمت ایتالیایی هم داشت که برای ما اسپاگتی درست می‌کرد، می‌خوردیم و بعد هم می‌رفتیم استخر، شنا. این طوری خیلی با هم رفیق بودیم.
